کریم پرویزی
زمانی نام پیشمرگه بر زبان میآید، نخستین تصوری که در ذهن تجسم میگردد، فرد کوردی است که با اسلحه ساده انفرادی بر دوش و بر خاک کوردستان و به میهن خویش مینگرد. این تصور پر از نماد و مرز است که از تاریخچه مبارزات ملتی نشات میگیرد که مانند کوهستان مداوم تحت رگبار خنجر و موشک و بمب نفرت و انزجار کولونالیسم جنایتکار قرار گرفته و مانند کوهستان نیز استوار باقی مانده و باقی خواهد ماند و در دل تاریخ سرپا ایستاده است، با جسمی آغشته در خون، اما سرافراز. پیشمرگه شخصیتی در کوردستان است که باید با رمز ماندگاری و ایستادگی و مقاومت و تسلیم ناپذیری. که راز کوهستان را پیشمرگه به داخل ملت گسیل میدارد و نسل آینده را آموزش و تعلیم میدهد. اما این تصور شاید ما را دچار اشتباه نماید. شاید چنین تصور نماییم که تنها در زمان سختی و مصائب و زمانی که نیروی اشغالگر کونالیستی اقدام به قتل عام مردم یا غارت کوردستان مینماید، پیشمرگه نمایان گردد و با آنان درگیر شده و آنان را به عقب رانده و دوباره پیشمرگه به لانه پلنگ برگشته و زندگی به حالت عادی برمیگردد... . اینگونه تصورات از پیشمرگه برخی از بعدهای واقعی را بر ما میپوشاند. زیرا که تصوری ناقص است و تنها گوشهای کوچک از فلسفه و اعتقادات پیشمرگه را نمایان میسازد. پیشمرگه بودن، این ابعاد را در خود دارا میباشد که با دشمن مقابله کرده و با صدای رگبار، سکوت تلخ تاریخ را میشکند، این برچسپ زدن در داستانهای تاریخ و در حماسههای مقاومت و جانفدایی پیشمرگه به صدها مرتبه تکرار گشته و خیلی اوقات نیز به اوج رسیده است. در برخی تصورات بینظیر نیز مانند "ملا حسن شیوسلی" همچنان در اوج مانده و خواهد ماند. اما پیشمرگه بودن تنها به این بعد که گاه گاهی صدای رگبار اسلحه آن بیاید گره نخورده است، بلکه اینک و بعد از هفت دهه از تاسیس پیشمرگه، رمز و نماد پیشمرگه از پلنگ کوههای سرکش کوردستان به اراده همگی ملی برای بنیان نهادن میهنی تازه مبدل گشته است. بدان معنا که پیشمرگه تنها و تنها شخصی حقیقی نیست که همه رنجها را بر دوش کشیده و وظایف را بر عهده میگیرد، اینک پیشمرگه باور است و در بطن مردم جای گرفته. برای همین پیشمرگه بودن تنها به شخص مسلح در کوهستان محدود نمانده و همه آحاد هواداری کوردستان را دربر میگیرد پیشمرگه بودن رمز و نماد ملی است که در اراده انقلابی مردم شکل و جسم میگیرد. نگریستن تازه برای پیشمرگه بودن، عبارت است از ارادهای که هر لحظه و زمانی با سمبل قرار دادن تصوری که در ابتدا به آن اشاره شد، به مقابله با دشمن برخاسته و وظیفه مبارزه را تنها بر عهده چندین شخص مخصوص برجای نگذاشته است، بلکه در همه اشخاص اعتقاد و اراده پیشمرگه بودن آماده است و همه کوچههای کوردستان میتواند به سنگر پیشمرگه مبدل گردد. مهاجرت فرزندان دلاور و میهنپرست وطن از بطن جامعه به سمت کوهستان، در قالب ارادهای همهگیر و انقلابی منعکس گشته و برای مقابله با اشغالگری و سپاه جنایتکار به بطن شهر برگشته است.