کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

پیشمرگه کوردستان نماد و معلم استقامت و ثابت قدمی در برابر هیاهوها و معاملات

13:23 - 15 خرداد 1398

جاقل

بحث غالب این روزهای جامعه ایران و تودهه‌های مردم، بحث گرانی‌های روزافزون مایحتاج زندگی و بیکاری و بیکارتر شدن مستمر بخش عظیمی از نیروی کار جامعه و کمبود درآمد برای ادامه زندگی‌ست. در فضای ملتهب اقتصادی امروز آنچه که برای اکثر ایرانیان موضوعیت اول را دارد بحث معیشت است. هر روز خبرهایی دال بر وخیم‌تر شدن اوضاع اقتصادی ایران در رسانه‌ها و فضای مجازی انتشار می‌یابد که واقعیت‌های درون اجتماع را به شیوه‌های مختلف بیان می‌کند.

رژیم بی‌کفایت و فاسد آخوندی به شیوه‌های مختلف سعی در مخفی نگاه داشتن عمق این بحرآن‌ها و بحرآن‌های منبعث از آن را دارد و اگر از روی ناچاری گاهاً مجبور به تایید بعضی از این گرفتاری‌های اقتصادی اجتماعی مردم باشد به بهانه‌های گوناگون متوسل می‌شود تا ریشه این مشکلات را در بیرون از مرزهای ایران معرفی کند. روش‌های همیشگی رژیم در مواجه با بحرآن‌ها، دروغ پردازی، فرافکنی، ایجاد رعب و وحشت در میان مردم و تشدید جو خفقان و غیره است. در این میان مشکلات به قوت خود باقی می‌مانند و مردم ناگزیر به ادامه زندگی در چنین وضعیتی هستند. قبل از هرچیز باید بدانیم که ریشه این مشکلات و مشکلات دیگر در حوزه‌های مختلف، رژیم توتالیتر و دیکتاتور و ایدئولوژی آخوندی است. رژیمی که براساس تفکرات دینی و با محوریت مرکزگرایانه و مستبد سعی در صدور اندیشه‌های ضدانسانی خود به منطقه و سراسر جهان را دارد و از سرمایه‌های مالی و جانی داخل کشور و فرد فرد ایرانیان برای این کار نامیمون هزینه می‌کند. در سال‌های اخیر و با تداوم تنش زایی‌های رژیم ایران در منطقه و جهان، شاهد میزان بیشتری از واکنش کشورهای جهان به اعمال تروریستی و غیرطبیعی ایران هستیم. کشورهای اروپایی و آمریکایی در چارچوب‌های مشخص خود که ضامن تامین منافع آن‌ها و تا حدودی تامین امنیت آن کشورها باشد به فشارهای سیاسی متوسل شده‌اند .

این فشارها همراه با تحریم به منظور بازداشتن ایران از کارهای تروریستی و منع ایران از دستیابی به بمب اتم تاکنون در یک روند صعودی ادامه دارد. اوج این تحریم‌ها و تهدیدها در سال‌های گذشته به قرارداد موسوم به برجام منتهی شد. تا زمان انعقاد برجام و ماه‌های پس از آن هیچگونه تغییر چشمگیری در اوضاع و احوال اقتصادی مردم ایران رخ نداد. مردم همچنان با مشکلات اقتصادی دست به گریبان بودند و هستند. بیکاری و گرانی و رکود بازار در طول این سال‌ها به انحأ مختلف تکرار شده و تداوم یافته است. همزمان رژیم از وضعیت موجود سواستفاده کرده و بر خلاف تعهدات برجامی خود در مقابل کشورهای اروپایی و آمریکا عمل کرده. رژیم سرمایه‌های مملکت را در راه صدور ایدئولوژی دینی حاکمیت تهران در بیرون از مرزهای ایران صرف کرد و در دامن زدن به تنش در منطقه به قیمت فقیرتر شدن مردم و کوچکتر شدن سفره آن‌ها نقش مخرب همیشگی خود را ادامه داد‌. علی‌رغم غنی بودن کشور ایران از نظر منابع طبیعی، به علت رفتارهای نابهنجار ایران با کشورهای منطقه و جهان امروزه مردم ایران در فقر و فلاکت مفرط به سر می‌برند. مدیریت کشور در اختیار مدیران و مسئولین فاسدی می‌باشد که هیچگونه ارزشی برای زندگی و معیشت مردم قائل نیستند. آن‌ها در یک فساد سازمانی که ریشه‌ای چهل ساله دارد مشغول هستند و حقوق‌های نجومی می‌گیرند. در سال‌های اخیر و همزمان با روی کار آمدن دولت دونالد ترامپ در آمریکا و خروج آمریکا از برجام، جامعه شاهد گفتگوها و تحلیل‌ها و گاها پیش بینی‌های مردم از آینده ایران و حاکمیت آخوندی است‌. این تحلیل‌ها و بحث‌های سیاسی بافت‌های اجتماع را به خود مشغول کرده است و کمتر کسی را می‌توان در ایران یافت که از لحاظ سیاسی در مسائل ایران و آمریکا خود را  صاحب نظر نداند‌. سیاست زده‌گی به معنای درگیر شدن ذهنی و گفتاری مردم از هر طبقه اجتماعی و فکری با مسائل سیاسی در امروز ایران به یک روند مداوم تبدیل شده است .

بی گمان این از حقوق اولیه هر انسانی است که در مسائلی که مربوط به زندگی و آینده خود است حق صحبت و اظهار نظر داشته باشد . اما متاسفانه در فضای خفقان و نبود آزادی و احزاب و رسانه های آزاد در ایران این بحث‌ها بیشتر شبیه آرزو و غالبا از روی احساسات بیان می‌شود. که کمتر تناسخی با واقعیت سیاسی دارد. از محاسن این بحث‌ها شاید بتوان به روشنتر شدن افکار عمومی به نسبت فساد سیستماتیک رژیم اشاره کرد. از آنرو که خواسته‌های انسانی در ایران نادیده گرفته می‌شوند کم کم این خواسته‌ها به صورت‌های گوناگون تغییر شکل می‌دهند و در فرم‌های دیگر نمود پیدا می‌کنند. بیشتر این بحث‌ها و تحلیل‌های گوناگون که روزانه در میان مردم انجام می‌گیرد ناشی از دغدغه نان می‌باشد. اغلب وقت‌ها احساس گرسنه ماندن از خود گرسنگی بیشتر ایجاد تنش می‌کند. همه طبقات جامعه شاید نتوانند در مقوله گرسنگی برابر باشند اما امروزه در احساس گرسنه ماندن و از دست دادن اندوخته خود به نوعی اشتراک فکری دارند و شاید بتوان گفت که برابرند. بر همین اساس بیشتر مردم مقوله نان و آزادی خود را به دعوای ایران و آمریکا و سخت‌تر شدن یا برداشتن تحریم‌های کشورهای غربی بر روی ایران گره زده‌اند. برخی از آن‌ها با تعقیب روزانه اخبار و اتفاقات ایران و منطقه و جهان به دنبال روزنه امیدی هستند تا سایر کشورها حکومت دیکتاتور فعلی را سرنگون کند و برای آن‌ها آزادی، نان و عدالت اجتماعی به ارمغان بیاورد! این نوع تفکر در وهله اول از فرد سلب اختیار می‌کند و امنیت فردی و اراده را از بین می‌برد. دغدغه صیانت نفس و ادامه حیات تحت هر شرایطی بر ذهن اکثر این اشخاص حاکم است و توان کنشگری را از آن‌ها سلب کرده است .

این در حالیست که مبارز بودن و مبارزه کردن در راه آزادی برای احقاق حقوق انسانی و رسیدن به برابری مستلزم یک خواست درونیست که فرد برای رسیدن به آن در وهله اول باید به نهاد خود متکی باشد. بخش زیادی از تفسیرها و تعقیب اخبار از طرف مردم در این روزها از همین خواست نشات می‌گیرد. اما برای عملی کردن و تحقق بخشیدن به میل‌ها و آرزوها حتما باید فرد وارد کارزار مبارزاتی شود و بهای رسیدن به نان و آزادی را پرداخت نماید. در این روزها و با نبود احزاب و جریانات پویا و آزادیخواه سراسری، علی‌الخصوص در کلان شهرها و پایتخت، موجب شده که هزینه سنگین‌تری بر دوش مردم این مناطق در مصاف با جمهوری اسلامی تحمیل شود. فضای مجازی با همه محاسن خود برای فراخوآن‌ها و تجمیع مردم و مشخص کردن مسیرهای اجتماع و اتحاد نسبی در بیان درخواست‌های بحق و مشروع، معایبی هم دارد. از جمله این معایب عادت کردن فرد و محسور کردن خود در یک محیط بسته و دلخوش کردن به مناقشه و مجادله های فرسایشی و گاها تضاد برانگیز است. در صورتیکه همزمان با فعالیت در فضای مجازی بسیار لازم است که تک تک افراد جامعه با حضور در خیابآن‌ها و اجتماعات از حقوق خود دفاع کرده و برای رسیدن به این اهداف از هیچ کوششی کوتاهی نکنند .

مردمی که اینچنین در میدان مبارزه حاضر شوند، کمتر متکی به فشارهای کشورهای بزرگ بر حاکمیت ناروای تهران می‌شوند. آن‌ها با اراده و عزم پولادین در برابر دژخیمان رژیم ایستاده گی می‌کنند و جهان نوین و مورد پسند خود را محقق می‌کنند. آنگاه این مردم هستند که از امکانات موجود بعنوان ابزار مشروع استفاده می‌کنند. تاکنون در بخش بزرگی از جغرافیای ایران و بعلت فقدان آلترناتیو و رهبری منسجم و شناخته شده که با هدف براندازی رژیم در میدان مبارزه باشد بسیاری از تلاش‌ها و رشادت‌های مردمان این مناطق سرکوب شده است. اغراق نیست اگر بگوییم در کوردستان ایران اندیشیدن و مطالبات و خواسته‌های مردم با سایر بخش‌های ایران نه تنها تا حدودی جداست بلکه در سطح بالاتری تعقیب می‌شود. مردم کوردستان از بدو استقرار حاکمیت آخوندی همواره با آن در مبارزه بوده و هستند. احزاب و جریانات سیاسی همواره در بطن جامعه کوردستان هم به شیوه مخفی و هم به صورت آشکارا به فعالیت خود ادامه داده‌اند. مردم همیشه این احزاب و بخصوص حزب دمکرات کوردستان ایران را در کنار خود داشته‌اند و از حمایت و پشتیبانی آن بهرمند بوده‌اند. از این جهت و براساس تجارب مبارزاتی هفتاد ساله و حضور حزب دمکرات در میان مردم خود و روشنگری‌هایی که از جانب پیشمرگه‌های کوردستان به آحاد مردم می‌شود، در کوردستان کمتر به هیاهوهای رژیم و معاملات کشورهای بزرگ توجه میشود. مردم کوردستان با اعتماد بنفس بالا در برابر زورگویی‌های رژیم استقامت می‌کنند و ثابت قدم برای تحقق خواسته های خود در مبارزات مدنی شرکت می‌کنند .

آموزه ها و راهنمایی‌های رهبری و پیشمرگه‌های حزب دمکرات کوردستان ایران موجب شده که مردم کوردستان به نسبت مناطق دیگر ایران از لحاظ سیاسی منسجم‌تر و یکصداتر رژیم را به چالش بکشند و کمتر در دایره خصومت‌های آشتی پذیر و معامله پذیر ایران و آمریکا سرگردان شوند‌. بیشتر کسانی که امروزه فاقد عمل سیاسی هستند و تنها به کشمکش‌های ایران و آمریکا چشم دوخته‌اند در واقع گرفتار تکرار دوگانگی عواطفی هستند که سال‌ها پیش و در زمان شوروی، افراد و به اصطلاح نخبه‌های جریان چپ در داخل ایران به آن چشم دوخته و گرفتار آن بودند. البته آن زمان این رویکرد فکری به تعصبات گوناگون هم کشیده شده بود که پینه آستین کتهای مردانه نمونه‌ای از این تعصب‌ها بود. در سه سال پیش که حزب دمکرات کوردستان ایران مبارزه  "راسان روژهەلات " را شروع کرد، دولت ایران و آمریکا در بالاترین سطح دوستی و همکاری در طول چهل سال گذشته بودند. حزب دمکرات با اتکا به توانایی‌های مبارزاتی خود نقش اساسی را در روشن کردن مردم کوردستان دارد و طبیعی‌ست که مردم کوردستان از لحاظ فهم و خواست و مبارزه سیاسی با مردم سایر مناطق ایران فرق داشته باشند 

البته امیدواریم در آینده نه چندان دور سیاسیون و مبارزین شهرهای دیگر ایران به این مهم بیشتر توجه کنند و با فعالیت و مبارزه در برابر رژیم از هدر رفتن و به بیراهه رفتن سرمایه های انسانی و مبارزاتی در آن مناطق جلوگیری کنند.

محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وب‌سایت کوردستان‌میدیا نمی‌باشد.