کریم پرویزی
مسئولان نظامی و پاسداران رژیم تهدید بە بستن تنگهی هرمز و ایجاد آشووب و تنش در منطقه میکنند. خامنهای و روحانی و بە اصطلاح سیاستمدارانشان از مقاومت خود و بە زانو درآوردن آمریکا میگویند و تهدید میکنند که منافع کشورهای منطقه را به خطر میاندازند.
بخشی از بە اصطلاح دیپلوماتهایشان بە منطقه و جهان گسیل میشوند تا آیندهای مالامال از جنگ و آشوب را تصویر کردە و سیاسیون آمریکا و غرب را بترسانند کە فشار بیشتر علیه ایران موجب آشوب و تنش بیشتر میشود و همچنین موجب سرازیر شدن تریاک و پناهنده بە اروپا میشود.
این جمعبندی سیاست جمهوری اسلامی در مقابل دور تازهی فشارهای آمریکا علیه این رژیم است. استراتژی جمهوری اسلامی در این مرحله اینگونه که پیداست عبارتست از گزاف نشان دادن هزینهی فعالیتهای آمریکا بە علاوهی فعالیت نظامی آن کشور نیز.
به عبارتی دیگر جمهوری اسلامی میخواهد با تمامی تاکتیکهای دیپلوماتیک و تهدیدهای نظامی و پاسدارها و درگیریهای مرزی و گفتەهای سیاسیونش اینگونه نشان دهد که هر فعالیت آمریکا چه سیاسی و اقتصادی و چه نظامی، هزینههای گزافی برای جهان و منطقه به دنبال دارد و چنانچه مسئولان آمریکایی گفتند، رژیم تهران میخواهد از طریق باجگیری به بقای خود و سیاستهایش ادامه دهد.
سیاست اصلی جمهوری اسلامی که بر اساس آن نیز تاسیس شده است عبارت از جنگ طلبی و ایجاد آشووب، تحت عناوین گوناگون همچون صدور انقلاب یا آزادی قدس یا طی این سالهای اخیر وسعت بخشیدن به جبههی "مقاومت" و ایجاد هلال شیعه بوده است.
در راستای همین سیاستها بود کە خمینی میگفت جنگ نعمتی الهی است، یا خامنهای میگوید برای بقا و مقاومتمان در سوریه و لبنان میجنگیم وگرنه مجبور خواهیم بود در خوزستان و در داخل ایران با آنها بجنگیم.
این سیستم ایدئولوژیک جهت پوشاندن فساد و ناتوانی و جهل و خرافاتش به آشوب و تنش نیازمند بوده و اکنون نیز بیشتر از هر زمان دیگری آشوب را لازم میداند.
نداشتن جایگاه داخلی، که از سخنان خود خامنهای مشهود است؛ این رژیم را دچار ترس کرده و به طور مداوم به فکر نفوذ دشمن در میان مردم است.
این موضوع و سیاست افزون طلبی و تندروی، آنها را به سوی آشوب بیشتر در منطقه سوق داده ست. در همین راستا بود که هرچند در چارچوب برجام با آمریکا و اروپا و روسیه و چین بە توافق رسیدند، اما دست از پرتاب موشک و فرستادن پاسدارها به مناطق دیگر و ترور و آشوب برنداشتند تا جایی که اکنون احتمال درگیری بزرگ نظامی آنها را دچار وحشت کرده است.
سیاست جنگ طلبی و آشوب تاکنون دلیل اصلی بقای این رژیم بوده است کە تحت عنوان دشمن خارجی هم تروریسم و گروههای تندرو را در منطقه افزایش دادهاند و هم در ایران نیز سرکوب مردم را به آسانی انجام دادهاند.
اما این بار وضعیتشان دشوار است؛ هرچند نیاز دارند کە کمی تنش ایجاد شود تا در زمان تسلیم شدن امتیاز بیشتری را کسب کنند، اما این تنشها شبیه تنشهای گذشته نیست! این بار سخن از بقا و نابودی است و یک اشتباه امکان بمباران جماران و پرتاب بمب توسط بمب افکنهای بی ٥٢ را بە دنبال خواهد داشت! بدین دلیل است کە خامنهای این روزها لکنت زبان گرفتە، چرا که این بار آتش بە جان خودش خواهد افتاد.