کریم پرویزی
اصطلاح کودتا، مفهومی فرانسویست که قبضه کردن قدرت با متوسل شدن بە زور را میرساند. این اصطلاح در ادبیات سیاسی به آن قسم از حکومتهایی گفته میشود که نیروی نظامی با تثبیت قدرت خود بر کل بخشهای حکومت و سیاسیون و نیز کنترل صداوسیما، حکومت را در دست گرفته و حاکمیت نظامیان را اعلام میکنند.
نمونههای اینگونه حکومتها در جهان، بویژه در شرق، بسیار است و در خاورمیانه بسیار تکرار شده و تاریخ ایران نیز مالامال از این نوع قبضه کردنهای قدرت است. از کودتای رضاخان گرفته تا کودتای مرداد ١٣٣٢ شمسی و کودتای خمینی که با صدور فتوای جهاد علیه کوردها و بعد از آن اخراج بنیصدر و جنگ همهجانبه با مجاهدین خلق، ایران را به دریایی از خون بدل کرد.
آنچه محور اصلی این جستار است، اظهارات متفاوتیست که در باب کودتای سپاه پاسداران بیان میشود. اگر چه طی بیست سال اخیر بارها مبحث احتمال وقوع کودتای سپاه پاسداران مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است، اما اولین بار طی سالهای دهه ٧٠ که رژیم، تحت لوای اصلاحطلبان در حال منحرف کردن افکار عمومی و فریب جامعه بود، احتمال کودتای سپاه پاسداران مطرح گردید و در هیمن راستا هم بود که نامه فرماندهان سپاه به خاتمی نیز منتشر شد. در زمان حاضر نیز و همزمان با مذاکرات رژیم با کشورهای غربی بار دیگر مباحثی حول و حوش کودتای سپاه بار دیگر مطرح شده و مورد تحلیل و تفسیر قرار میگیرد.
آنچکه در رابطه با کودتای وهمی و خیالی سپاه پاسداران باید متذکر شد این است که:
اول- هرگاه رژیم خواسته است در اقدامی فریبکارانه حمایت مردمی را نسبت به جناحی از حکومت اسلامی برانگیزد، به گونهای به مردم تلقین کرده که سپاه مخالف آن بخش از رژیم است. به عنوان مثال خصومت سپاه نسبت به خاتمی و روحانی را مطرح کردند یا اعلام کردند که سپاه مخالف سیاستهای دولت روحانی و خاتمی است و احتمال کودتا بالاست. بیست سال هم بر طبل کودتا میزنند و تا به امروز سپاه هیچ یک از نیروهایش را برای کودتا علیه این افراد به راه نیانداخته است اما در مقابل تمام نیروی خود و روسیه و چین را برای سرکوب خونین جوانان معترض بسیج کرده و نه تنها کوردستان، بلوچستان و اهواز بلکه خیابانها تهران را مملو از تانک و زرهپوش کردند تا بر فضای رعب و وحشت بیافزایند! در واقع این خیابانهای به خروش آمده است که نشان میدهد سپاه دشمن چه چیزی میباشد، نه تلاشهای فریبکارانهی اصلاحطلبان.
دوم، سپاه پاسدارن بدون به حرکت در آوردن نیروهایاش تمام قدرت را در دست دارد و افسارش نیز در دستان ولی فقیه است. ولی فقیه مسلط بر همه ارکان حکومت است و سپاه نیز در هر گوشه و کناری حضور دارد حتا در قاچاقهای مرزی، بازار نفت و املاک و امامزادهها! در واقع آنها علیه چه کسانی دست به کودتا بزنند! این در حالیست که رژیم همیشه به کسی همچون رئیسجمهور مترسکوارشان نیازمند است تا همهی کم و کاستیهای اقتصادی را روی سر او خراب کنند و در خارج از ایران نیز با لبخندی به تحریف افکار عمومی جهان دست بزند!
قدرت مطلق در دستان ولی فقیه و همه ثروت و داراییهای کشور نیز تحت کنترل سپاه و رئیسجمهور مترسکواری که مشکلات به او نسبت داده میشود و در خارج نیز با ژستی دیپلماتیک جهت تطهیر حکومت از جنایتهایاش اقدام میکند. در چنین سیستمی چه کسی علیه خود کودتا میکند؟! در واقع باید گفت وهم کودتای سپاه تنها شایعهی بیشرمیست برای تحریف افکار عمومی و ایجاد رعب و وحشت و تولید مشروعیت دروغین برای عروسک خیمهشببازی تحت عنوان رئیسجمهور و وزرایاش.