کریم پرویزی
روز و سالی نو در راە است و زندگی دوبارە درپی آنس تا خود را از نو بسازد. زندگی اجتماعی از فکر و اندیشە و احساس مشترک شکل میگیرد تا کە به همگونگی و همبستگی برسند و در سال نو همە باهم و یکصدا و با احساسی مشترک بە زیستگاە و مهین خود بنگرند.
انسان بودن وظیفەای بسیار سنگین است و برای تحقق آن لحظە بە لحظە زندگی خود را باید بدان سپرد وبدینسان بە آن معنای میبخشد و مرزی میان انسان و دیگر جانداران ترسیم میکند.
همین است کە انسان بودن نە تنها اتفاقی در میان میلیاردها اتفاق نیست، بلکە وظیفەای است جاری و درحال انجام دادن و تعالی و هرچه متعالیتر، وظیفە انسان بودن سنگین و سنگینتر میشود و در اوج خود انسانهای فرزانە همچون ستارەای درخشان در آسمان می درخشند و با رنگ گلگون پیکر خود کە تقدیم بە وطن كردهاند، نام والای رهبران شهید را ندا میدهند و مرزهای میهن را تعیین میکنند.
این وظیفە خطیر و ازشمند انسانیست کە نقطەای از کرە را نسبت بە نقطەای دیگر متمایز میكند، چرا کە مکان تنها جغرافیایی بی محتوا و خشک و خالی نیست. بلکە ظرفی است برای توسعە معنا و نمادها بە همین دلیل آن را میهن نام نهادەاند. اینجاست کە فرد هویت پیدا می کند و با زبانی سخن میگوید کە افراد هم هویتی خود همدیگر را بدان میفهمند. درک و فهم تنهائسنایی به زبان نیست بلکە احساس همە آزار و سختیهای درون جامعه است کە در لغات جای گرفتە است و با لبخندی زبانی و رقص نمود پیدا میکند و با رنج کلمە غمگین میشود، بەهمین دلیل کوردبودن عبارتست از انسانی موظف کە میهن ویژە خود را دارد و با زبان احساسات و آرزوهای مشترك سخن میگویند.
وظیفە فرد کورد در نوروز خود را نمایان می سازد و تحت روشنایی آتش نوروز همە ریشە و شناسنامە آن بە رقص در میآیند و میهن را مزین میکند، بە همین سبب نوروز همە رگهای وجودی کوردبودن را بە خروش در میآورد.
مانیسفت کوردبودن تحت مشعل آتش نوروزی و با سرود "خوایە وەتەن ئاواکەی" ( پروردگارا میهنمان را آباد بدار) با صدایی تاریخی و با طنین بلند در کوهستانها، قلە بە قلە و روستا بە روستا و محلە بە محلە "شار و شاخ" کوردستان را پر می کند. این مانیفست بانگ عظیم خیزش و زندگی و مقاومت است. مانیسفت کوردبودن سرود "ای رقیب" است با مشعلهای آتش نوروزی و با همصدایی و همبستگی انسانهایی كه بار وظیفه برد دوش بە سوی قلەها رهسپارند
نوروز کوردبودن و وظیفە انسانیمان، خجستە باد