کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

گزارش/ ایران در یک دو راهی استراتژی

18:23 - 13 مرداد 1397

گزارشی از: موسسه واشنگتن

ترجمه از انگلیسی: آرش صالح

رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی معروف به تام و جری خود در ماه رمضان گذشته برای حفظ توافق هسته‌ای لیستی از درخواستهای ایران را مطرح نمود. اکنون دو ماه از این تاریخ گذشته و هنوز هیچکدام از این درخواستها برآودگ نشدهاند.

اکنون که تنها چند روز به موعد مقرر ایالات متحده برای برقراری دوباره تحریمها باقی مانده، تهران باردیگر خود را بر سر یک دوراهی آشنا درمورد استراتژی خود میبیند. حتی اگر چه روحانی در چندین مورد با دونالد ترامپ، در میدان درگیری لفظی آتش و خشم مبادله کردهاند اما جوابهای ایران در مقابل فشارهای روز افزون ایالات متحده بسیار ناکارمد بودهاند.

استراتژی ضد ترامپ شکست خورده

اگرچه در ایران تصمیم نهایی در حوزه سیاست خارجه ایران را خامنهای میگیرد اما روندهای چندگانه و پیچیدهی تقنینی و اجرائی این تصمیمها را قبل از آنکه اتخاذ شوند معرفی مینمایند. زمانی که دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا شروع به کار کرد و بارها تصمیم خود را مبنی بر خروج از برجام و از سرگیری فشارها بر ایران اعلام نمود، میشد تصور نمود که گروههای مختلفی از مشاوران در زمینههای مختلف در حال ارائه مشاوره در خصوص بهترین واکنش ایران به این موضوع به رهبر ایران بودند. با بررسی رفتار ایران از آن زمان تا کنون این امکان وجود دارد که پایههای اصلی این استراتژی و میزان شکست آن، بیشتر روشن شوند.

الف- ایجاد اختلاف و تفرقه میان واشنگتن و اروپا. در سال ٢٠١٧ میلادی علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران به طرز نادرستی پیشبینی کرد که اگر آمریکائیها توافق هسته‌ای را کنار بگذارند این احتمال که اروپاییها با آن‌ها همراهی نکنند بسیار بالاست و آمریکا به احتمال زیاد تنها خواهد ماند. ایران با فراگرفتن تجربیاتی از مذاکرات پیشیناش با غرب، گفتگوهایاش را با اروپاییان ادامه داد با امید اینکه چشمانداز حفظ توافق هسته‌ای آن‌ها را تشویق خواهد کرد که در مقابل تحریمهای آمریکا به شدت مقاومت کنند.

اما تاکنون اروپاییها ظاهرا به دلیل عدم توانایی و احتمالا به دلیل عدم تمایل واقعی برای مقاومت در مقابل تحریمهای آمریکا، به هیچ اقدام عملی در این زمینه دست نزده است. چند سال پیش حسن روحانی در یک سخنرانی مشهور گفته بود که تعامل با اروپا و نه آمریکا مثل آن است که کسی که توانایی خرید مرسدس بنز نداشته باشد و تنها به خرید پیکان قناعت کند. بنابراین روحانی نباید از اینکه اروپاییها کمترین اقدامی برای جبران تحریمها انجام میدهند، چندان غافلگیر شده باشد.

ب هماهنگی با روسیه و چین. کمی پس از رهبری مذاکرات با اروپاییها، حسن روحانی از اینکه آن‌ها به اندازه کافی بر روی روابط دیپلماتیک خود با روسیه و چین سرمایهگذاری نکردهاند ابراز تاسف و پشیمانی کرد و اذعان نمود که ایران با کمک آن‌ها در وضعیت بهتری میبود. در ماههای گذشته با درس گرفتن از این تجربه، مقامات ایرانی در تلاش بودهاند که روابط خود را با روسیه و چین گسترش بدهند تا به قول علیالدین بروجردی، رئیس کمیته روابط خارجه مجلس، این امر بتواند به کاهش یا خنثی کردن اثر مجازاتهای اقتصادی آمریکا منجر شود، با این وصف انتظارات مقامات جمهوری اسلامی آنگونه که انتظار داشتند برآورده نشد. این امر شاید به این خاطر است که این دو حامی احتمالی، دارای منافع گستردهتری هستند که باید نگران آن باشند. حتی اگر روسیه و چین بخواهند بیشتر با ایران کنار بیایند این میتواند به مثابه باز شدن یک جعبهی پاندورا از زیان‌های ایدئولوژیک و سیاسی برای جمهوری اسلامی عمل کند. در انعکاس این واقعیت، روزنامه کیهان -که تریبون بیت علی خامنهای محسوب میشود- نوشت که شعار نه شرقی و نه غربی دیگر کاملا منسوخ شده است چرا که شرق دچار تغییر ماهوی شده است. در این گفتار، روزنامه کیهان در تلاش است که بتواند وابستگی ایران به روسیه را در تقابلاش با غرب مشروعیت بخشیده و آن را درست جلوه دهد.

پ- بازدارندگی فشار آمریکا. اگرچه جمهوری اسلامی سعی کرده که با استفاده از اعلام پیشرفتهای جدید در زمینه هسته‌ای وضعیت خود را در این زمینه به عنوان یک کارت فشار به کار گیرد اما این بازی ایران کمتر اثر رعبآوری بر آمریکا داشته است. به دلیل اینکه تهدیدهای ایران در افزایش توان هسته‌ای و غنی سازیاش کمترین توجهی را در آمریکا به خود جلب نکردهاند، این تهدیدها به امری روتین مبدل شدهاند. همچنین آخرین تلاش روحانی در تهدید به بستن تنگه هرمز که به عنوان مادر همه جنگها شهرت دارد تنها با تهدیدهای بیشتری از سوی ترامپ پاسخ داده شد.

ت- باثبات کردن وضعیت رژیم. به دلیل رویاروییهای آشکار که روحانی با سپاه داشته است، شکافهایی میان رهبری ایران به وجود آمده است. با این حال از زمانی که روحانی موضع سفت و سختتری در مقابل واشینگتن اتخاذ کرد و از اقدامات رژیم در سوریه، عراق و لبنان آشکارا دفاع کرد و همچنین با تعویض چند نفر از اعضای دولت خود به دستور خامنهای، این روند دچار دگرگونی شده است. اگرچه ممکن است گروهی چنین استدلال نمایند که این تاکتیک میتواند باعث اتحاد بیشتر در میان حاکمیت شود و به این ترتیب دست واشینگتن در اجرای استراتژی "تفرقه بیانداز و حکومت کن" بستهتر نماید اما در مقابل میتواند به از بین رفتن شهرت روحانی در اروپا که به عنوان یک میانهرو شناخته شده بیانجامد. برای نمونه تهدیدهای او مبنی بر بستن تنگه هرمز برای میبزبانان اروپاییاش ناراحت کننده بود.

ث- افزایش انعطاف اقتصادی؛ رهبر رژیم ایران طی سخنرانیهای اخیر خود مرتبا به اقتصاد مقاومتی اشاره کرده و خواستار افزایش خودکفایی شده است. وی در سخنرانی ماه رمضان خود اظهار داشت که باید "ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی" ایجاد شود که بدین طریق بتوانند با اتاق جنگ اقتصادی دشمن -به گفته خامنهای- مقابله نمایند. با این حال اقدامات عملی ایران در زمینه افزایش توان اقتصادیاش برای مقابله با این وضعیت عملا در حال کاهش شدید است. در شرایط کنونی که ریال در حال ثبت رکوردهای جدیدی در سقوط است و همچنین شرکتها بیشتری در حال خروج از ایران هستند، به نظر میرسد که این راهکارهای رژیم نتوانند مانع از این مساله شوند که نارضایتیهای ایران به تظاهرات سراسری و تودهای بدل نشوند.

نگاه به آینده؛ استراتژی جدید یا حقههای جدید

استمرار جنگ لفظی میان روحانی و ترامپ و چشم انداز قریبالوقوع تحریمهای سنگین علیه جمهوری اسلامی، به احتمال زیاد تصمیمگیرندگان ایرانی را به بازنگری در مساله اصلی خود وامیدارد. آیا آن‌ها متقابلا دست به اقدامات تلافیجویانه جهت بازدارندگی ایالت متحده میزنند یا اینکه با هدف جلوگیری از ایجاد اتحادی فراگیر در غرب علیه جمهوری اسلامی دست به خویشتنداری و عقبنشینی میزنند- اقدامی که میتواند به صورت محدود جبران خسارتهایی را از سوی اروپاییها برایشان به بار خواهد آورد؟ تاریخ نشان داده که جمهوری اسلامی در این زمینهها دمدمی مزاج میباشد و رفتار متغیری از خود بروز میدهد. اگرچه اغلب از خطر کردن بیزار است اما گاهی به اقدامات عجیبی از بمبگذاری در واشیگنتن و پاریس گرفته تا موشک پراکنی به سوی اسرائیل، دست میزنند.

آنجا که جمهوری اسلامی رویکردی تهاجمی داشته فورا از این رویکرد عقبنشینی کرده است که ثبات رژیم به خطر نیافتد. امروزه سران رژیم در تهران کاملا به این واقعیت واقفاند که اصولا هر نوع تحریک نظامی میتواند به واکنشی سخت از سوی دولت ترامپ منجر شود و به همین دلیل احتمال روی آوردن آن‌ها به چنین تحریکاتی بسیار کم است. با این حال آن‌ها ممکن است استفاده از گروهای شیعه وابسته به خود را برای مقابله با آمریکا در دستور کار قرار دهند، یعنی همان محدودههای خاکستری تقابل، که آن‌ها بسیار با آن آشنا هستند.

سوال این است که چه چیزی ایران را به این سو سوق میدهد که الگوی رفتار پیشین خود را تغییر داده و به سوی یک تشدید بحران پیش ببرد؟  عامل اصلی در این زمینه وضعیت اقتصادی ایران خواهد بود علیالخصوص آنجا که این وضعیت اقتصادی ثبات رژیم در داخل ایران را دچار خدشه نماید. اگر آیتاللهها به این درک برسند که خطر اعترضات عمومی بسیار بالاست این امکان وجود دارد که بخواهند که توجه مردم را از مسائل اقتصادی به سوی یک دشمن خارجی متوجه کنند. این رویکرد با دو هدف اتخاذ خواهد شد: اول به منظور بسیج مردم و نمایش این امر که آن‌ها توان این را دارند که در شرایط تشدید بحران هم مقاومت نمایند و دوم ایجاد اختلاف میان واشینگتن و جامعه بینالمللی که نگران عواقب اقتصادی یک جنگ در خاورمیانه خواهد بود.