کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

گزارش/ سوگیری خبری در رسانه‌های فارس‌زبان و واکنش به قرار دادن سپاه در لیست ترور

12:40 - 27 فروردین 1398

تهیه گزارش و مصاحبه: شهرام میرزائی

با گذشت یک هفته از اقدام تاریخی رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، در قرار دادن سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران در لیست سازمان‌های تروریستی، زوایا و ابعاد تاثیرگذاری این تصمیم بیش از پیش آشکار می‌شود.

طی روزهای اخیر و بعد از اعلام تصمیم مذکور، شاهد سکوت معنادار اتحادیه اروپا نسبت به تروریستی شناختن سپاه و عدم واکنش قابل توجهی از سوی این اتحادیه بودیم. اتحادیه‌ای که سال گذشته با خروج ایالات متحده از برجام چنان خشمگین شد که در همان ساعات اولیه، نسبت به آن واکنش‌های تندی در پیش گرفت. اما حال، این سکوت علاوه بر یاس و خشم جمهوری اسلامی و عوامل آشکار آن، یاس و ناامیدی به اصطلاح ایران‌دوستان را نیز در پی داشته است. ایران دوستانی که هرگونه مبارزه با جمهوری اسلامی و مبارزات ملیت‌های ایران را در قالب "تجزیه‌طلبی" و ضربه زدن به "تمامیت ارضی" تعریف کرده و بر اساس تئوری شونیستی "ایرانشهر"ی، قلم بدست گرفته و یا با ظاهر شدن در برابر دوربین شبکه‌های ماهواره‌ای فارس زبان در خارج از ایران، علیه مبارزات ملیت‌های تحت ستم و در دفاع از جمهوری اسلامی دست به سخن‌پراکنی زده‌اند.

بعد از فرمان دونالد ترامپ در شناختن سپاه پاسداران همچون یک سازمان تروریستی، مایک پومپئو، وزیر خارجه ایالات متحده، طی سخنانی قاسم سلیمانی را با ابوبکر بغدای، یکی دانست. این امر، بهانه‌‌ای بدست حسین علیزاده یکی از قلم بدستان رادیو فردا و یکی از کارمندان ارشد پیشین وزارت خارجه جمهوری اسلامی داد تا به تصمیم آمریکا بتازد و سکوت اروپا در برابر این مساله را محکوم کند. او طی مقاله‌ای تحت عنوان "سکوت اروپا... " نوشت: "همه صاحب‌نظران داخلی و خارجی بر این اتفاق دارند که این تصمیم آمریکا پیامدهای بسیاری را دامن خواهد زد". او برای تائید و تاکید بر سخنان خود به نقل از دیگران می‌گوید: این تصمیم عواقب منفی برای عراق و منطقه به‌ دنبال خواهد داشت". علیزاده با استفاده از تریبون رادیو فردا، که با هزینه مستقیم کنگره آمریکا اداره می‌شود به دفاع از سازمانی می‌پردازد که بنابر تائید دولت آمریکا تهدید جدی و اصلی علیه منافع ملی آن کشور می‌باشد. این دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی در ادامه مقاله خود آمریکا را نیز تهدید می‌کند و می‌افزاید: "برابر دانستن قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه، با ابوبکر بغدادی خلیفه داعش گویای پیامدهای بالقوه خطرناکی است که این اقدام می‌تواند به همراه داشته باشد". او همچنین اتحادیه اروپا را خطاب قرار می‌دهد و ادامه‌ می‌دهد: "به رغم این هشدارها، چرا تاکنون هیچ واکنش مشابهی از سوی رهبران اتحادیه اروپا شاهد نیستیم؟ چرا فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی و امور امنیتی اتحادیه اروپا، در این خصوص جانب سکوت را گرفته است؟".

اما این پیامدهای بالقوه خطرناک چیست؟ و این تهدیدات یادآور چه نوع سخنان و رجزخوانی‌هایی است؟ محمدعلی موحدی کرمانی، امام جمعه موقت تهران، روز بیست‌وسوم فروردین‌ماه، در خطبه‌های نماز جمعه در واکنش به تصمیم آمریکا گفته بود: "آقای ترامپ! با دم شیر بازی نکن. اگر رهبر اجازه دهد سپاه می‌تواند با قدرت موشکی خود تل‌آویو را با خاک یکسان کند". در واقع قلم بدست رادیو فردا، بطور غیرمستقیم به تکرار همان سخنانی می‌پردازد که رهبران تروریست رژیم ایران، آنرا به شکل دیگری بیان کرده‌اند. آقای دیپلمات پیشین، با زبان بی‌زبانی و با بهره بردن از جملاتی دیپلماتیک به آمریکا هشدار می‌دهد که "با دم شیر بازی نکن آقای ترامپ". اینکه چه کسی بر سایت‌های و رسانه‌های فارسی زبان در آمریکا نظارت می‌کند خود یک مبحث است و اینکه چرا فعالین سیاسی و حقوق بشری ملیت‌های ایران این نوع واکنش‌ها را به نهادهای نظارتی در آمریکا ارجاع نمی‌دهند و به آن‌ها هشدار نمی‌دهند مساله‌ای دیگر.

در همین رابطه طی مصاحبه‌ی اختصاصی که با دکتر بابان الیاسی، کارشناس اسلام سیاسی از دانشگاه ژنو، داشتم نظر او را در رابطه با سوگیری خبری در رسانه‌های فارس‌زبان نسبت به این خبر جویا شدم که در جواب گفت: "به باور من مرکزگرایان ایرانی، از چپ و راست گرفته تا رادیکال و اصلاح‌طلب، دچار نوعی پارانوئید در باب مساله‌ای به نام تمامیت ارضی شده‌اند. مساله‌ی تکه تکه شدن ایران به مانند کابوسی تمام رفتار سیاسی آن‌ها را تحت تاثیر قرار داده است. آنان سپاه پاسداران را نگهبان تمامیت ارضی ایران می‌دانند. سخنگویان این گروه‌ها، معتقدند که کودتایی از سوی سپاه پاسداران می‌تواند منجی یکپارچگی ایران باشد. رضا پهلوی نیز در همین راستا و برای جذب سپاه و مبرا دانستن هسته‌ی اصلی سپاه از اتهامات، اعلام کرده که تنها بخشی از سپاه با ولایت فقیه همراه است. مرکزگرایان از هر طیف دارای منافع مشترک زیادی هستند و آینده خود را تنها در تمرکز هرچه بیشتر قدرت و ثروت در مرکز ایران می‌بینند به همین خاطر هم است که اظهارات و موظع‌گیری‌های مشترکی دارند. در واقع فروپاشی سپاه سقوط جمهوری اسلامی را در پی خواهد داشت که در اینصورت امکان از بین رفتن سیستم حکومتی مرکزگرا در آینده ایران و تضعیف سلطه قوم حاکم یعنی فارس را، بیشتر محتمل می‌کند. عامل این ترس هم به گسترش و شیوع مبارزات حق‌طلبانه‌ی ملیت‌های تحت ستم برمی‌گردد که به گفته صادق زیبا کلام، از تئوریسین‌های جمهوری اسلامی، پیشتر تنها کوردها در جبهه مبارزات علیه جمهوری اسلامی قرار داشتند اما امروزه تمام ملیت‌های تحت ستم ایران بصورت فعال به این جبهه پیوسته‌اند".

بابان الیاسی در ادامه تحلیل خود متذکر شد: "رسانه‌های فارسی عموما تحت کنترل کسانی‌ست که به این نوع گفتمان -یعنی مرکزگرایی- تعلق دارند. در واقع جای تعجب نیست که رسانه‌های فارس بصورت هماهنگ ‌شده‌ و همزمان از سلطه مرکز و هژمونی ملت فارس حمایت می‌کنند آنهم از طریق مقابله و مخالفت با تصمیم آمریکا در تروریست شناختن سپاه. چرا که آنان در این مقطع تاریخی به خوبی این واقعیت را درک کرده‌اند که رژیم تهران بطور جدی مورد تهدید است و برخلاف تفاوت‌های فکری‌شان در نوع سیستم حکومتی، در این مساله توافق دارند که جمهوری اسلامی محافظ منافع قوم حاکم است. مرکزگرایان به خوبی می‌دانند که در خاورمیانه قدرت است که سطح و نوع روابط را تعین می‌کند و اگر گروهی قدرت را از دست دهد به زحمت می‌تواند آنرا دوباره بدست بیاورد".

روزگاری ما کوردها و مبارزات آزادیخواهانه‌مان، در حاشیه خبری و یا در سیاهچاله‌ی سانسور رسانه‌های فارس‌زبان در خارج از ایران، قرار داشتیم. اما سال‌هاست که ما توانسته‌ایم با سازمان‌دهی مدرن و علمی شبکه‌ای از رسانه‌ها، علاوه بر پوشش خبری مبارزات کوردستان در داخل و خارج از سرزمین‌مان به تریبونی برای ملیت‌های تحت ستم ایران نیز بدل شویم و گرداب سانسور خبری را نیز در هم شکنیم. اما با این همه هنوز سلطه عوامل نفوذی جمهوری اسلامی یا مرکزگراها بر برخی از رسانه‌های فارس‌زبان، عاملی برای تحریف افکار عمومی در داخل و خارج از ایران می‌باشد. به همین خاطر فعالین سیاسی و فرهنگی کورد در اروپا و بویژه آمریکا در این مرحله سخت مبارزاتی، وظیفه‌ی سنگین و حساسی بر عهده دارند. آنان باید نسبت به حضور مرکزگراها و کسانی که علیه حقوق ملیت‌های تحت ستم ایران، از انجام هر نوع عملی دریغ نمی‌کنند حساس باشند و با در پیش گرفتن واکنشی مناسب و ایجاد فشار بر سازمان‌های مرتبط بویژه در آمریکا، در جهت آگاه سازی افکار عمومی و نیز وارد کردن فشار بر نهادهای سیاسی جهت اصلاح رسانه‌های فارس زبان که با بودجه عمومی ادراه می‌شوند، گام‌های موثری بردارند. فعالین سیاسی و فرهنگی کورد باید آگاه باشند که در "راسان" نقش آنان برای حمایت از مبارزات "شاخ و شار" تعین کننده است و هرگونه تعللی در این امر موجب می‌شود که دهه‌ها تلاش و مبارزه‌ی این ملت، با امکان شکست روبه‌رو شود و کوردها برای بار دیگر تنها به ناظران رویدادهای تاریخی، بدل شوند.