"شاهو حسینی" مسئول روابط ایرانی حزب دمکرات کوردستان ایران در مصاحبەای با بی بی سی فارسی بە ضرورت ایجاد اپوزیسیونی آزادیخواه و دمکرات سراسری و همچنین خودداری فارسها از ترفند کلی گویی نسبت بە حقوق دیگر ملیتها برای ایجاد یک جبهە واحد تاکید کردند.
"حسینی" معتقد است، شکلگیری یک جبهه واحد از اپوزیسیون دمکرات، آزادیخواه و حقوق بشرمدار از لزومات تحقق سقوط جمهوری اسلامی ایران است، اما این جبهه بر اساس واقعیتهای کنونی، میدانی و تاریخی میتواند تشکیل شود، نە براساس خواستەهای یک یا چند گروه.
در مورد آنچه رضا پهلوی "پیمان نوین" خوانده نیز "شاهو حسینی" اظهار کرده این پیمان در زمینه حقوق ملیتهای غیرفارس حرفی برای گفتن نداشت، برای همین هم از طرف آنها عملا پذیرفته نمیشود.
بە گفتە "حسینی" اساسیترین مشکلات ایران سرکوب ١٠٠ ساله هویت ملیتهای غیرفارس است، البته عملا در شرایط حال هم اپوزیسیون مرکزگرا تلاش میکند از مشروعیتزدایی از این سرکوبها جلوگیری کند.
ایشان خود را میراثدار حکومت پدر و پدربزرگش قلمداد میکند، اسم "پیمان نوین" هم گواه آن است، این میراث شامل کشتارهای رضاخان، سیستمهای رانتی محمد رضا شاه ، سرکوب و کشتار ساواک هم میشود. رضاخان بانی شکلگیری سیستمی در ایران است که در آن هویت استاندار تعریف شده و جامعه ایران تا حال هم براساس این هویت استاندار اداره میشود. ماحصل این سیستم تبعیض، سرکوب اتنیکها ،فقر سیستماتیک، عدم توسعه است، پس آقای پهلوی باید برای این میراث هم راهکاری داشته باشد.
ایشان همچنین معتقدند ایجاد راهکارهای برای تحقق حقوق اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هویتهای سرکوب شده تنها راهکار برای جلوگیری از تسلسل دیکتاتوریت و سقوط در ورطه جنگ داخلی در ایران است.
"حسینی" گفته است مسئله نه به جمهوری اسلامی در دیدگاه من به عنوان یک کورد از دو جنبه باید بررسی شود:
یک: بیشینه کوردهای بله به جمهوری اسلامی نگفتهاند، تا حالا لازم باشد این نه را بگویند. ما جزء محدود گروههای سیاسی بودیم که رسما انتخابات ١٠ فروردین ١٣٥٨ را بایکوت کردیم و جزء جریانات برانداز هستیم. پس بلهای نگفتیم تا آن را پس بگیریم.
دو: نه به جمهوری اسلامی بله به کدام سیستم؟ مشکل ایران تنها جمهوری اسلامی نیست، باز تاکید میکنم که یکی از اساسیترین مشکلات ایران سرکوب ١٠٠ ساله هویت ملیتهای غیرفارس است، البته عملا در شرایط حال هم اپوزیسیون مرکزگرا تلاش میکند از مشروعیتزدایی از این سرکوبها جلوگیری کند. ایجاد راهکارهای برای تحقق حقوق اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هویتهای سرکوب شده تنها راهکار برای جلوگیری از تسلسل دیکتاتوریت و سقوط در ورطه جنگ داخلی در ایران است.
پس ما میپرسیم نه به جمهوری اسلامی بله به کدام سیستم؟ ایران در ١٠٠ سال گذشته تجربه دو کودتا، یک انقلاب و یک سده دیکتاتوری و سرکوب را دارد، هر دو سیستم در ١٠٠ سال گذشته عامل بحرانهای کنونی ایران هستند و باید اپوزیسیون برای تحقق جبهه هم از سیستمهای کنونی و گذشته فاصله بگیرد و هم برنامه مدون، مشخص برای خروج از وضعیتی داشته باشد که این دو سیستم مسبب آن بودند.
مسئول روابط ایرانی حزب دمکرات کوردستان ایران تاکید کردە است، در چند سال گذشته "کلیگویی" به رویه بخشی از اپوزیسیون تبدیل شده است، از دیدگاه من "کلیگویی" راهکار نیست، بلکه "ترفند" است، در شرایط کنونی جامعه اپوزیسیون بسیار متنوع است، بخشهای از آن اصلا مشخص نیست که تا کجا آمادە هستند، برای تحقق یک حکومت دمکراتیک که در آن هویت معیار نباشد و ملیتها به حقوق خود دست یابد تلاش میکنند. پس باید از کلیگویی دست برداشت و به برنامه مدون و مشخص پرداخت تا همه بدانند برای چی و در چه راستایی یک جبهه را تشکیل دادهاند، چە چیزی را نمیخواهند و چە چیزی را میخواهند.