کوردستان میدیا: مصطفی هجری، دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران طی پیامی فرا رسیدن سال نو خورشیدی را تبریک گفت.
متن کامل این پیام عینا در پی میآید:
هممیهنان ارجمند!
مردم آزادیخواه کردستان!
به مناسبت فرا رسیدن نوروز و سال نو، صمیمانهترین تبریکات حزب دمکرات کردستان ایران تقدیم شما باد، آرزو میکنیم که سال ١٣٩٣ همچون بهار زیبا و آراسته، سرشار از شکوفایی و پیشرفت و شادی باشد، زندگی به کامتان باد و دشمنانمان سرافکنده و رو به فنا.
بگذارید از این فرصت استفاده نمائیم و همه با هم، مراتب تبریک و تهنیت خویش را نثار خانوادههای شهیدان سرفراز و جاویدان راه رهایی میهنمان از چنگال ظلم و ستم و واپسگرایی نمائیم. شهیدانی که همواره یادشان در خاطرمان ماندگار است و تا رسیدن به آرمانهایشان، راهشان ادامه خواهد داشت.
نوروز بر شما خجسته باد فرزندان دلیر و نستوه ملت کرد در درون زندانهای تاریک رژیم جهل و اعدام که به جرم حقطلبی، روزهای عید را به دور از آغوش گرم و پرمهر خانواده و عزیزانتان و محروم از زیبایی بهار و شادی روزهای عید، باید در کنار زندانبانان و شکنجهگران سیهدل در زندانها بمانید، عزمتان راسخ و دلهایتان مالامال از امید به فردای رهایی باد.
مبارک باد بر شما، کادرها، پیشمرگان و اعضای حزب دمکرات و تمامی فعالین آگاه و هوشیاری که در داخل کشور و با وجود خطرات و تهدیدات بسیار مزدوران رژیم، از هر فرصتی استفاده میکنید تا به شیوهای مناسب در برابر رژیم، ایستادگی نمایید و آمادهاید که در راه آزادی، بهای آن را نیز بپردازید.
هموطنان گرامی!
اکنون که با امیدی نو به پیشواز سالی نو میرویم، جا دارد که رویدادهای سال گذشته، سال ١٣٩٢ خورشیدی را مرور نمائیم، سالی که همانند تمام دوران عمر رژیم جمهوری اسلامی برای مردم ایران و بهویژه برای ملت کرد در این کشور، دشوار و مالامال از رنج و مصیبت بود. در همین رابطه، اگر بخواهیم همهی رویدادهای سال گذشته را مرور نمائیم، نیازمند زمان خاصی هستیم و در این پیام نمیگنجد، از همین رو، به عنوان نمونه به چند نکتهی کلی اشاره میکنیم:
بر اساس ارزیابی صندوق بینالمللی پول، نرخ بیکاری در ایران در سال گذشته افزایش یافته و بر اساس آمار خود رژیم جمهوری اسلامی نیز نرخ بیکاری در کردستان ایران در مقایسه با سایر مناطق ایران، بیشتر بوده است.
بر اساس آمارهای غیر رسمی و حتی آمارهای شکبرانگیز رژیم نیز اعتیاد به مواد مخدر در سال گذشته روندی روبه افزایش داشته است. به گفتهی وزیر کشور، ٦ میلیون ایرانی مستقیماً مبتلا به معضل مواد مخدر هستند ٩٢% مردم ایران نیز نگران این پدیده میباشند. سرپرست دبیرخانهی انجمن هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان سنندج میگوید که نزدیک به ٢٠ هزار نفر معتاد به این مواد در این استان وجود دارند.
گرانی و تورم اقتصادی و اعتیاد به مواد مخدر، پدیدههای زیانبار اجتماعی بیشتری را به دنبال داشته و آمار خودکشی، طلاق و خودکشی زنان رو به افزایش است. بر اساس آمار مرکز پزشکی قانونی کرماشان تا پایان آذرماه، ٣١٢٥ مورد خودکشی در این استان رخ داده که در مقایسه با سال گذشته ١٠% افزایش یافته است. ثبت احوال این استان اعلام کرده که در ٦ ماههی اول همین سال، میزان طلاق ١٣،٣% افزایش یافته و در برابر هر ٤ مورد ازدواج، ٣ مورد طلاق ثبت شده است.
سال گذشته، کارنامهی رژیم جمهوری اسلامی در زمینهی تداوم خشونت، سرکوب و نقض حقوق بشر بسیار سیاهتر از گذشته بوده است.
موضوع جالب توجه دیگری که در عین حال به عنوان تجربهای عبرتآموز میباشد، جایگزین شدن روحانی به جای احمدینژاد به عنوان رئیسجمهور کشور بود، در این خیمهشببازی که رژیم همانند گذشته، آن را به راه انداخت، روحانی با گفتمانی متفاوت از احمدینژاد و دادن وعدهی تحقق مطالبات اولیهی مردم، توانست توجه شرکتکنندگان در انتخابات را به سوی خود جلب نماید.
انتصاب روحانی در پایان این به اصطلاح انتخابات، چنان دلخوشی و امیدی در میان مردم ایجاد نمود که انگار تجربهی سرنوشت وعدههای کاندیداهای انتخابات گذشته را فراموش نموده باشند و چنین بپندارند که واقعاً روحانی به آن وعده و وعیدها پایبند و متعهد میباشد و به عنوان رئیسجمهور توانایی تحقق آنها را دارد. از جمله وعده و وعیدهای وی میتوانیم به موارد زیر اشاره نماییم:
رفع فضای امنیتی حاکم بر کشور، آزادی زندانیان سیاسی از جمله مهدی کروبی و میرحسین موسوی، اجرای قانون اساسی، مستقل نمودن دستگاه قضایی، آزادی بیان، خواندن و نوشتن به زبان مادری در مناطقی همانند کردستان که ملیتهای غیر فارس در آنجا ساکن هستند، برگزیدن مسئولین آن مناطق از میان افراد بومی و حتی وعدهی اختصاص یکی از سمتهای معاونت ریاستجمهوری برای رسیدگی به مسائل اقوام. افرادی نیزـ هرکدام به منظوری خاص ـ بر اساس همین وعده و وعیدها به تبلیغات برای روحانی پرداختند و تا آنجایی که در توان داشتند، برای موفقیت روحانی و فریب افکار عمومی، از هیچ کوششی دریغ نکردند، اما روحانی از همان آغاز روی کار آمدنش نه تنها وعدههای خویش را فراموش کرد و به آنها پشت پا زد، بلکه بر خلاف آن عمل نمود که این نیز ٢ دلیل اصلی دارد:
اولاً: روحانی که از همان ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی، از مهرههای امنیتی این رژیم بوده و وفاداری خود به رژیم و ولی فقیه را به اثبات رسانده است، اساساً اعتقادی به تغییر و دگرگونی در رژیم جمهوری اسلامی ندارد.
ثانیاً: در جمهوری اسلامی این رئیسجمهور نیست که قدرت را در اختیار دارد، بلکه تنها ولی فقیه از صلاحیت تعیین سیاست و برنامهریزی در امور داخلی و خارجی برخوردار است و همانگونه که خاتمی نیز زمانی گفته بود، در این نظام رئیسجمهور چیزی بیش از یک تدارکاتچی نیست.
در مراسم معارفهی استاندار جدید و تودیع استاندار پیشین استان سنندج، وزیر کشور دولت روحانی با اظهاراتی توهین آمیز علیه ملت کرد اعلام نمود که وی بسیار مایل به تعیین فردی بومی برای تصدی این مسئولیت بوده است، لیکن متأسفانه فرد شایستهای در میان کردها نیافته است. وعدهی تحصیل به زبان مادری، با اعلام مخالفت فرهنگستان زبان و ادب فارسی به فراموشی سپرده شد، بجای انتخاب یکی از معاونان رئیس جمهور برای تصدی امور مربوط به به اصطلاح اقوام، علی یونسی، وزیر سابق اطلاعات رژیم به عنوان دستیار ویژهی رئیسجمهور در امور اقلیتها برگزیده شد.
در رابطه با آزادی بیان، توقیف چندین روزنامه و بازداشت چندین فعال دگراندیش در این مدت، نتیجهی بخش دیگری از وعدههای روحانی بوده است. قابل توجه است که آزادی بیان در این مدت به گونهای به خطر افتاده است که رئیس جمهور صرفاً برای خود و اطرافیانش به التماس روی آورده و میگوید: آنان که منتقد و مخالف دولت هستند، از آزادی برخوردارند، لیکن اجازه بدهید به همان اندازه نیز موافقان دولت از آزادی و امنیت برخوردار شده و به انتقاد سازنده بپردازند.
مردم مبارز کرد!
تمامی این ستمها و اجحافات در رژیم جمهوری اسلامی امری عادی بوده و اجرای چنین سیاستی در داخل کشور تازگی ندارد، بلکه رژیم از همان ابتدا بر شالودهی اینگونه سیاستها و افکار پیریزی شده و از چنین نظامی بیش از اینها نیز انتظار نمیرود. لیکن آنچه که دور از انتظار میباشد، امیدواری به چنین رژیمی به ویژه از سوی برخی از هممیهنان کرد است که بدون به یاد آوردن تبلیغات و وعدههای به اصطلاح انتخابات قبلی، با دروغها و فریبکاریهایی که در این رژیم مشروعیت مذهبی نیز بدان داده شده، بازهم تحت تأثیر برخی وعدهها قرار گرفته و با حضور در پای صندوقها، بدان رأی میدهند.
دوستان گرامی!
رژیم جمهوری اسلامی علیرغم خودستاییها و به نمایش گذاشتن سیمای قدرتمند کاذب از خود، ضعیفتر از هر زمان دیگری است، زیرا قدرتمندی یک حکومت نه به کثرت نیروهای سرکوبگر آن و سرکوب مردم بیگناه، بلکه به میزان استحکام پایگاه اجتماعی و اعتماد مردم به آن است.
اینک تعداد بسیار اندکی از مردم به این رژیم و امکان اصلاحات در آن امیدوارند، مردم این رژیم را همانند اشغالگر تلقی نموده و به دنبال کوچکترین فرصتی هستند تا حکومت را از چنگال اشغالگران بیرون آورده و به نمایندگان واقعی مردم بسپارند. زمامداران رژیم نیز به خوبی این واقعیت را درک نمودهاند، به همین دلیل، هیچ فرصتی برای آزادی بیان و دگراندیشان باقی نگذاشتهاند.
رژیمی که به حمایت مردم خویش متکی باشد، وحشتی از انتقاد یک روزنامهنگار، مطالبات یک فعال حقطلب ملی و حتی تحصیل به زبان مادری نداشته و با دستاویز قرار دادن چنین مسائلی، مردم را زندانی و اعدام نمیکند. رژیمی که محبوبیت در میان مردم را عامل قدرت و اقتدار خویش تلقی نماید، در برابر خواست کشورهای دیگر به بهانهی نرمش قهرمانانه سر فرود نمیآورد و اینچنین زبون و درمانده نمیگردید، هرچند که ما بر این باور بوده و هستیم که پروژهی اتمی ایران به منظور دستیابی رژیم به سلاح اتمی، از همان روز نخست، سیاستی اشتباه و خودخواهانه بوده و هرچه زودتر دست از این رؤیای فتنهانگیزانه بردارند، مردم ایران کمتر متضررخواهند شد.
علاوه بر ضعف و درماندگی رژیم، به طور کلی دوران زمامداری اینگونه حکومتها به سر رسیده است، زیرا توانایی تغییر و تطبیق خویش با تحولات زمان را ندارند، به همین دلیل همانند تمامی این قبیل حکومتها که در اطراف خویش میبینیم، جمهوری اسلامی نیز محکوم به فناست، بنابراین، زمان آن رسیده است که همگان با اتحاد در برابر آن ایستاده و دیگر فریب ریاکاریها و دروغهای آنان را نخورند، مسئولیتی که در این راستا بر دوش همگان میباشد، این است که حداقل خود ما به موفقیت آنان در فریبکاریهایشان یاری نرسانند و همانند تمامی مردمی که طی ٤ ــ ٥ سال اخیر با دست خالی به مبارزه با رژیمهای ستمگر پرداخته و به پیروزی رسیدند، به قدرت و نیروی بیپایان خویش ایمان بیاوریم.
بگذارید همگان با این امید، به استقبال سال نو شتافته و شعلههای آتش نوروز و سرور و پایکوبی این مناسبت خجسته را مایهی شور و هیجان مبارزاتی خود قرار داده و یخبندان ظلمت و ستم و واپسگرایی رژیم را در گرمای آن ذوب نماییم.
با ایمان به نوزایی و نوشدن تلاش و مبارزه، نوروز و سال نو بر همگان خجسته باد، سالی سرشار از جشن و شادی و پیروزی و نابودی ستم و ستمکاران را برایتان آرزومندم.
حزب دمکرات کردستان ایران
دبیر کل
مصطفی هجری
پیام نوروزی دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران
کوردستان میدیا: مصطفی هجری، دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران طی پیامی فرا رسیدن سال نو خورشیدی را تبریک گفت.
متن کامل این پیام عینا در پی میآید:
هممیهنان ارجمند!
مردم آزادیخواه کردستان!
به مناسبت فرا رسیدن نوروز و سال نو، صمیمانهترین تبریکات حزب دمکرات کردستان ایران تقدیم شما باد، آرزو میکنیم که سال ١٣٩٣ همچون بهار زیبا و آراسته، سرشار از شکوفایی و پیشرفت و شادی باشد، زندگی به کامتان باد و دشمنانمان سرافکنده و رو به فنا.
بگذارید از این فرصت استفاده نمائیم و همه با هم، مراتب تبریک و تهنیت خویش را نثار خانوادههای شهیدان سرفراز و جاویدان راه رهایی میهنمان از چنگال ظلم و ستم و واپسگرایی نمائیم. شهیدانی که همواره یادشان در خاطرمان ماندگار است و تا رسیدن به آرمانهایشان، راهشان ادامه خواهد داشت.
نوروز بر شما خجسته باد فرزندان دلیر و نستوه ملت کرد در درون زندانهای تاریک رژیم جهل و اعدام که به جرم حقطلبی، روزهای عید را به دور از آغوش گرم و پرمهر خانواده و عزیزانتان و محروم از زیبایی بهار و شادی روزهای عید، باید در کنار زندانبانان و شکنجهگران سیهدل در زندانها بمانید، عزمتان راسخ و دلهایتان مالامال از امید به فردای رهایی باد.
مبارک باد بر شما، کادرها، پیشمرگان و اعضای حزب دمکرات و تمامی فعالین آگاه و هوشیاری که در داخل کشور و با وجود خطرات و تهدیدات بسیار مزدوران رژیم، از هر فرصتی استفاده میکنید تا به شیوهای مناسب در برابر رژیم، ایستادگی نمایید و آمادهاید که در راه آزادی، بهای آن را نیز بپردازید.
هموطنان گرامی!
اکنون که با امیدی نو به پیشواز سالی نو میرویم، جا دارد که رویدادهای سال گذشته، سال ١٣٩٢ خورشیدی را مرور نمائیم، سالی که همانند تمام دوران عمر رژیم جمهوری اسلامی برای مردم ایران و بهویژه برای ملت کرد در این کشور، دشوار و مالامال از رنج و مصیبت بود. در همین رابطه، اگر بخواهیم همهی رویدادهای سال گذشته را مرور نمائیم، نیازمند زمان خاصی هستیم و در این پیام نمیگنجد، از همین رو، به عنوان نمونه به چند نکتهی کلی اشاره میکنیم:
بر اساس ارزیابی صندوق بینالمللی پول، نرخ بیکاری در ایران در سال گذشته افزایش یافته و بر اساس آمار خود رژیم جمهوری اسلامی نیز نرخ بیکاری در کردستان ایران در مقایسه با سایر مناطق ایران، بیشتر بوده است.
بر اساس آمارهای غیر رسمی و حتی آمارهای شکبرانگیز رژیم نیز اعتیاد به مواد مخدر در سال گذشته روندی روبه افزایش داشته است. به گفتهی وزیر کشور، ٦ میلیون ایرانی مستقیماً مبتلا به معضل مواد مخدر هستند ٩٢% مردم ایران نیز نگران این پدیده میباشند. سرپرست دبیرخانهی انجمن هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان سنندج میگوید که نزدیک به ٢٠ هزار نفر معتاد به این مواد در این استان وجود دارند.
گرانی و تورم اقتصادی و اعتیاد به مواد مخدر، پدیدههای زیانبار اجتماعی بیشتری را به دنبال داشته و آمار خودکشی، طلاق و خودکشی زنان رو به افزایش است. بر اساس آمار مرکز پزشکی قانونی کرماشان تا پایان آذرماه، ٣١٢٥ مورد خودکشی در این استان رخ داده که در مقایسه با سال گذشته ١٠% افزایش یافته است. ثبت احوال این استان اعلام کرده که در ٦ ماههی اول همین سال، میزان طلاق ١٣،٣% افزایش یافته و در برابر هر ٤ مورد ازدواج، ٣ مورد طلاق ثبت شده است.
سال گذشته، کارنامهی رژیم جمهوری اسلامی در زمینهی تداوم خشونت، سرکوب و نقض حقوق بشر بسیار سیاهتر از گذشته بوده است.
موضوع جالب توجه دیگری که در عین حال به عنوان تجربهای عبرتآموز میباشد، جایگزین شدن روحانی به جای احمدینژاد به عنوان رئیسجمهور کشور بود، در این خیمهشببازی که رژیم همانند گذشته، آن را به راه انداخت، روحانی با گفتمانی متفاوت از احمدینژاد و دادن وعدهی تحقق مطالبات اولیهی مردم، توانست توجه شرکتکنندگان در انتخابات را به سوی خود جلب نماید.
انتصاب روحانی در پایان این به اصطلاح انتخابات، چنان دلخوشی و امیدی در میان مردم ایجاد نمود که انگار تجربهی سرنوشت وعدههای کاندیداهای انتخابات گذشته را فراموش نموده باشند و چنین بپندارند که واقعاً روحانی به آن وعده و وعیدها پایبند و متعهد میباشد و به عنوان رئیسجمهور توانایی تحقق آنها را دارد. از جمله وعده و وعیدهای وی میتوانیم به موارد زیر اشاره نماییم:
رفع فضای امنیتی حاکم بر کشور، آزادی زندانیان سیاسی از جمله مهدی کروبی و میرحسین موسوی، اجرای قانون اساسی، مستقل نمودن دستگاه قضایی، آزادی بیان، خواندن و نوشتن به زبان مادری در مناطقی همانند کردستان که ملیتهای غیر فارس در آنجا ساکن هستند، برگزیدن مسئولین آن مناطق از میان افراد بومی و حتی وعدهی اختصاص یکی از سمتهای معاونت ریاستجمهوری برای رسیدگی به مسائل اقوام. افرادی نیزـ هرکدام به منظوری خاص ـ بر اساس همین وعده و وعیدها به تبلیغات برای روحانی پرداختند و تا آنجایی که در توان داشتند، برای موفقیت روحانی و فریب افکار عمومی، از هیچ کوششی دریغ نکردند، اما روحانی از همان آغاز روی کار آمدنش نه تنها وعدههای خویش را فراموش کرد و به آنها پشت پا زد، بلکه بر خلاف آن عمل نمود که این نیز ٢ دلیل اصلی دارد:
اولاً: روحانی که از همان ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی، از مهرههای امنیتی این رژیم بوده و وفاداری خود به رژیم و ولی فقیه را به اثبات رسانده است، اساساً اعتقادی به تغییر و دگرگونی در رژیم جمهوری اسلامی ندارد.
ثانیاً: در جمهوری اسلامی این رئیسجمهور نیست که قدرت را در اختیار دارد، بلکه تنها ولی فقیه از صلاحیت تعیین سیاست و برنامهریزی در امور داخلی و خارجی برخوردار است و همانگونه که خاتمی نیز زمانی گفته بود، در این نظام رئیسجمهور چیزی بیش از یک تدارکاتچی نیست.
در مراسم معارفهی استاندار جدید و تودیع استاندار پیشین استان سنندج، وزیر کشور دولت روحانی با اظهاراتی توهین آمیز علیه ملت کرد اعلام نمود که وی بسیار مایل به تعیین فردی بومی برای تصدی این مسئولیت بوده است، لیکن متأسفانه فرد شایستهای در میان کردها نیافته است. وعدهی تحصیل به زبان مادری، با اعلام مخالفت فرهنگستان زبان و ادب فارسی به فراموشی سپرده شد، بجای انتخاب یکی از معاونان رئیس جمهور برای تصدی امور مربوط به به اصطلاح اقوام، علی یونسی، وزیر سابق اطلاعات رژیم به عنوان دستیار ویژهی رئیسجمهور در امور اقلیتها برگزیده شد.
در رابطه با آزادی بیان، توقیف چندین روزنامه و بازداشت چندین فعال دگراندیش در این مدت، نتیجهی بخش دیگری از وعدههای روحانی بوده است. قابل توجه است که آزادی بیان در این مدت به گونهای به خطر افتاده است که رئیس جمهور صرفاً برای خود و اطرافیانش به التماس روی آورده و میگوید: آنان که منتقد و مخالف دولت هستند، از آزادی برخوردارند، لیکن اجازه بدهید به همان اندازه نیز موافقان دولت از آزادی و امنیت برخوردار شده و به انتقاد سازنده بپردازند.
مردم مبارز کرد!
تمامی این ستمها و اجحافات در رژیم جمهوری اسلامی امری عادی بوده و اجرای چنین سیاستی در داخل کشور تازگی ندارد، بلکه رژیم از همان ابتدا بر شالودهی اینگونه سیاستها و افکار پیریزی شده و از چنین نظامی بیش از اینها نیز انتظار نمیرود. لیکن آنچه که دور از انتظار میباشد، امیدواری به چنین رژیمی به ویژه از سوی برخی از هممیهنان کرد است که بدون به یاد آوردن تبلیغات و وعدههای به اصطلاح انتخابات قبلی، با دروغها و فریبکاریهایی که در این رژیم مشروعیت مذهبی نیز بدان داده شده، بازهم تحت تأثیر برخی وعدهها قرار گرفته و با حضور در پای صندوقها، بدان رأی میدهند.
دوستان گرامی!
رژیم جمهوری اسلامی علیرغم خودستاییها و به نمایش گذاشتن سیمای قدرتمند کاذب از خود، ضعیفتر از هر زمان دیگری است، زیرا قدرتمندی یک حکومت نه به کثرت نیروهای سرکوبگر آن و سرکوب مردم بیگناه، بلکه به میزان استحکام پایگاه اجتماعی و اعتماد مردم به آن است.
اینک تعداد بسیار اندکی از مردم به این رژیم و امکان اصلاحات در آن امیدوارند، مردم این رژیم را همانند اشغالگر تلقی نموده و به دنبال کوچکترین فرصتی هستند تا حکومت را از چنگال اشغالگران بیرون آورده و به نمایندگان واقعی مردم بسپارند. زمامداران رژیم نیز به خوبی این واقعیت را درک نمودهاند، به همین دلیل، هیچ فرصتی برای آزادی بیان و دگراندیشان باقی نگذاشتهاند.
رژیمی که به حمایت مردم خویش متکی باشد، وحشتی از انتقاد یک روزنامهنگار، مطالبات یک فعال حقطلب ملی و حتی تحصیل به زبان مادری نداشته و با دستاویز قرار دادن چنین مسائلی، مردم را زندانی و اعدام نمیکند. رژیمی که محبوبیت در میان مردم را عامل قدرت و اقتدار خویش تلقی نماید، در برابر خواست کشورهای دیگر به بهانهی نرمش قهرمانانه سر فرود نمیآورد و اینچنین زبون و درمانده نمیگردید، هرچند که ما بر این باور بوده و هستیم که پروژهی اتمی ایران به منظور دستیابی رژیم به سلاح اتمی، از همان روز نخست، سیاستی اشتباه و خودخواهانه بوده و هرچه زودتر دست از این رؤیای فتنهانگیزانه بردارند، مردم ایران کمتر متضررخواهند شد.
علاوه بر ضعف و درماندگی رژیم، به طور کلی دوران زمامداری اینگونه حکومتها به سر رسیده است، زیرا توانایی تغییر و تطبیق خویش با تحولات زمان را ندارند، به همین دلیل همانند تمامی این قبیل حکومتها که در اطراف خویش میبینیم، جمهوری اسلامی نیز محکوم به فناست، بنابراین، زمان آن رسیده است که همگان با اتحاد در برابر آن ایستاده و دیگر فریب ریاکاریها و دروغهای آنان را نخورند، مسئولیتی که در این راستا بر دوش همگان میباشد، این است که حداقل خود ما به موفقیت آنان در فریبکاریهایشان یاری نرسانند و همانند تمامی مردمی که طی ٤ ــ ٥ سال اخیر با دست خالی به مبارزه با رژیمهای ستمگر پرداخته و به پیروزی رسیدند، به قدرت و نیروی بیپایان خویش ایمان بیاوریم.
بگذارید همگان با این امید، به استقبال سال نو شتافته و شعلههای آتش نوروز و سرور و پایکوبی این مناسبت خجسته را مایهی شور و هیجان مبارزاتی خود قرار داده و یخبندان ظلمت و ستم و واپسگرایی رژیم را در گرمای آن ذوب نماییم.
با ایمان به نوزایی و نوشدن تلاش و مبارزه، نوروز و سال نو بر همگان خجسته باد، سالی سرشار از جشن و شادی و پیروزی و نابودی ستم و ستمکاران را برایتان آرزومندم.
حزب دمکرات کردستان ایران
دبیر کل
مصطفی هجری
متن کامل این پیام عینا در پی میآید:
هممیهنان ارجمند!
مردم آزادیخواه کردستان!
به مناسبت فرا رسیدن نوروز و سال نو، صمیمانهترین تبریکات حزب دمکرات کردستان ایران تقدیم شما باد، آرزو میکنیم که سال ١٣٩٣ همچون بهار زیبا و آراسته، سرشار از شکوفایی و پیشرفت و شادی باشد، زندگی به کامتان باد و دشمنانمان سرافکنده و رو به فنا.
بگذارید از این فرصت استفاده نمائیم و همه با هم، مراتب تبریک و تهنیت خویش را نثار خانوادههای شهیدان سرفراز و جاویدان راه رهایی میهنمان از چنگال ظلم و ستم و واپسگرایی نمائیم. شهیدانی که همواره یادشان در خاطرمان ماندگار است و تا رسیدن به آرمانهایشان، راهشان ادامه خواهد داشت.
نوروز بر شما خجسته باد فرزندان دلیر و نستوه ملت کرد در درون زندانهای تاریک رژیم جهل و اعدام که به جرم حقطلبی، روزهای عید را به دور از آغوش گرم و پرمهر خانواده و عزیزانتان و محروم از زیبایی بهار و شادی روزهای عید، باید در کنار زندانبانان و شکنجهگران سیهدل در زندانها بمانید، عزمتان راسخ و دلهایتان مالامال از امید به فردای رهایی باد.
مبارک باد بر شما، کادرها، پیشمرگان و اعضای حزب دمکرات و تمامی فعالین آگاه و هوشیاری که در داخل کشور و با وجود خطرات و تهدیدات بسیار مزدوران رژیم، از هر فرصتی استفاده میکنید تا به شیوهای مناسب در برابر رژیم، ایستادگی نمایید و آمادهاید که در راه آزادی، بهای آن را نیز بپردازید.
هموطنان گرامی!
اکنون که با امیدی نو به پیشواز سالی نو میرویم، جا دارد که رویدادهای سال گذشته، سال ١٣٩٢ خورشیدی را مرور نمائیم، سالی که همانند تمام دوران عمر رژیم جمهوری اسلامی برای مردم ایران و بهویژه برای ملت کرد در این کشور، دشوار و مالامال از رنج و مصیبت بود. در همین رابطه، اگر بخواهیم همهی رویدادهای سال گذشته را مرور نمائیم، نیازمند زمان خاصی هستیم و در این پیام نمیگنجد، از همین رو، به عنوان نمونه به چند نکتهی کلی اشاره میکنیم:
بر اساس ارزیابی صندوق بینالمللی پول، نرخ بیکاری در ایران در سال گذشته افزایش یافته و بر اساس آمار خود رژیم جمهوری اسلامی نیز نرخ بیکاری در کردستان ایران در مقایسه با سایر مناطق ایران، بیشتر بوده است.
بر اساس آمارهای غیر رسمی و حتی آمارهای شکبرانگیز رژیم نیز اعتیاد به مواد مخدر در سال گذشته روندی روبه افزایش داشته است. به گفتهی وزیر کشور، ٦ میلیون ایرانی مستقیماً مبتلا به معضل مواد مخدر هستند ٩٢% مردم ایران نیز نگران این پدیده میباشند. سرپرست دبیرخانهی انجمن هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان سنندج میگوید که نزدیک به ٢٠ هزار نفر معتاد به این مواد در این استان وجود دارند.
گرانی و تورم اقتصادی و اعتیاد به مواد مخدر، پدیدههای زیانبار اجتماعی بیشتری را به دنبال داشته و آمار خودکشی، طلاق و خودکشی زنان رو به افزایش است. بر اساس آمار مرکز پزشکی قانونی کرماشان تا پایان آذرماه، ٣١٢٥ مورد خودکشی در این استان رخ داده که در مقایسه با سال گذشته ١٠% افزایش یافته است. ثبت احوال این استان اعلام کرده که در ٦ ماههی اول همین سال، میزان طلاق ١٣،٣% افزایش یافته و در برابر هر ٤ مورد ازدواج، ٣ مورد طلاق ثبت شده است.
سال گذشته، کارنامهی رژیم جمهوری اسلامی در زمینهی تداوم خشونت، سرکوب و نقض حقوق بشر بسیار سیاهتر از گذشته بوده است.
موضوع جالب توجه دیگری که در عین حال به عنوان تجربهای عبرتآموز میباشد، جایگزین شدن روحانی به جای احمدینژاد به عنوان رئیسجمهور کشور بود، در این خیمهشببازی که رژیم همانند گذشته، آن را به راه انداخت، روحانی با گفتمانی متفاوت از احمدینژاد و دادن وعدهی تحقق مطالبات اولیهی مردم، توانست توجه شرکتکنندگان در انتخابات را به سوی خود جلب نماید.
انتصاب روحانی در پایان این به اصطلاح انتخابات، چنان دلخوشی و امیدی در میان مردم ایجاد نمود که انگار تجربهی سرنوشت وعدههای کاندیداهای انتخابات گذشته را فراموش نموده باشند و چنین بپندارند که واقعاً روحانی به آن وعده و وعیدها پایبند و متعهد میباشد و به عنوان رئیسجمهور توانایی تحقق آنها را دارد. از جمله وعده و وعیدهای وی میتوانیم به موارد زیر اشاره نماییم:
رفع فضای امنیتی حاکم بر کشور، آزادی زندانیان سیاسی از جمله مهدی کروبی و میرحسین موسوی، اجرای قانون اساسی، مستقل نمودن دستگاه قضایی، آزادی بیان، خواندن و نوشتن به زبان مادری در مناطقی همانند کردستان که ملیتهای غیر فارس در آنجا ساکن هستند، برگزیدن مسئولین آن مناطق از میان افراد بومی و حتی وعدهی اختصاص یکی از سمتهای معاونت ریاستجمهوری برای رسیدگی به مسائل اقوام. افرادی نیزـ هرکدام به منظوری خاص ـ بر اساس همین وعده و وعیدها به تبلیغات برای روحانی پرداختند و تا آنجایی که در توان داشتند، برای موفقیت روحانی و فریب افکار عمومی، از هیچ کوششی دریغ نکردند، اما روحانی از همان آغاز روی کار آمدنش نه تنها وعدههای خویش را فراموش کرد و به آنها پشت پا زد، بلکه بر خلاف آن عمل نمود که این نیز ٢ دلیل اصلی دارد:
اولاً: روحانی که از همان ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی، از مهرههای امنیتی این رژیم بوده و وفاداری خود به رژیم و ولی فقیه را به اثبات رسانده است، اساساً اعتقادی به تغییر و دگرگونی در رژیم جمهوری اسلامی ندارد.
ثانیاً: در جمهوری اسلامی این رئیسجمهور نیست که قدرت را در اختیار دارد، بلکه تنها ولی فقیه از صلاحیت تعیین سیاست و برنامهریزی در امور داخلی و خارجی برخوردار است و همانگونه که خاتمی نیز زمانی گفته بود، در این نظام رئیسجمهور چیزی بیش از یک تدارکاتچی نیست.
در مراسم معارفهی استاندار جدید و تودیع استاندار پیشین استان سنندج، وزیر کشور دولت روحانی با اظهاراتی توهین آمیز علیه ملت کرد اعلام نمود که وی بسیار مایل به تعیین فردی بومی برای تصدی این مسئولیت بوده است، لیکن متأسفانه فرد شایستهای در میان کردها نیافته است. وعدهی تحصیل به زبان مادری، با اعلام مخالفت فرهنگستان زبان و ادب فارسی به فراموشی سپرده شد، بجای انتخاب یکی از معاونان رئیس جمهور برای تصدی امور مربوط به به اصطلاح اقوام، علی یونسی، وزیر سابق اطلاعات رژیم به عنوان دستیار ویژهی رئیسجمهور در امور اقلیتها برگزیده شد.
در رابطه با آزادی بیان، توقیف چندین روزنامه و بازداشت چندین فعال دگراندیش در این مدت، نتیجهی بخش دیگری از وعدههای روحانی بوده است. قابل توجه است که آزادی بیان در این مدت به گونهای به خطر افتاده است که رئیس جمهور صرفاً برای خود و اطرافیانش به التماس روی آورده و میگوید: آنان که منتقد و مخالف دولت هستند، از آزادی برخوردارند، لیکن اجازه بدهید به همان اندازه نیز موافقان دولت از آزادی و امنیت برخوردار شده و به انتقاد سازنده بپردازند.
مردم مبارز کرد!
تمامی این ستمها و اجحافات در رژیم جمهوری اسلامی امری عادی بوده و اجرای چنین سیاستی در داخل کشور تازگی ندارد، بلکه رژیم از همان ابتدا بر شالودهی اینگونه سیاستها و افکار پیریزی شده و از چنین نظامی بیش از اینها نیز انتظار نمیرود. لیکن آنچه که دور از انتظار میباشد، امیدواری به چنین رژیمی به ویژه از سوی برخی از هممیهنان کرد است که بدون به یاد آوردن تبلیغات و وعدههای به اصطلاح انتخابات قبلی، با دروغها و فریبکاریهایی که در این رژیم مشروعیت مذهبی نیز بدان داده شده، بازهم تحت تأثیر برخی وعدهها قرار گرفته و با حضور در پای صندوقها، بدان رأی میدهند.
دوستان گرامی!
رژیم جمهوری اسلامی علیرغم خودستاییها و به نمایش گذاشتن سیمای قدرتمند کاذب از خود، ضعیفتر از هر زمان دیگری است، زیرا قدرتمندی یک حکومت نه به کثرت نیروهای سرکوبگر آن و سرکوب مردم بیگناه، بلکه به میزان استحکام پایگاه اجتماعی و اعتماد مردم به آن است.
اینک تعداد بسیار اندکی از مردم به این رژیم و امکان اصلاحات در آن امیدوارند، مردم این رژیم را همانند اشغالگر تلقی نموده و به دنبال کوچکترین فرصتی هستند تا حکومت را از چنگال اشغالگران بیرون آورده و به نمایندگان واقعی مردم بسپارند. زمامداران رژیم نیز به خوبی این واقعیت را درک نمودهاند، به همین دلیل، هیچ فرصتی برای آزادی بیان و دگراندیشان باقی نگذاشتهاند.
رژیمی که به حمایت مردم خویش متکی باشد، وحشتی از انتقاد یک روزنامهنگار، مطالبات یک فعال حقطلب ملی و حتی تحصیل به زبان مادری نداشته و با دستاویز قرار دادن چنین مسائلی، مردم را زندانی و اعدام نمیکند. رژیمی که محبوبیت در میان مردم را عامل قدرت و اقتدار خویش تلقی نماید، در برابر خواست کشورهای دیگر به بهانهی نرمش قهرمانانه سر فرود نمیآورد و اینچنین زبون و درمانده نمیگردید، هرچند که ما بر این باور بوده و هستیم که پروژهی اتمی ایران به منظور دستیابی رژیم به سلاح اتمی، از همان روز نخست، سیاستی اشتباه و خودخواهانه بوده و هرچه زودتر دست از این رؤیای فتنهانگیزانه بردارند، مردم ایران کمتر متضررخواهند شد.
علاوه بر ضعف و درماندگی رژیم، به طور کلی دوران زمامداری اینگونه حکومتها به سر رسیده است، زیرا توانایی تغییر و تطبیق خویش با تحولات زمان را ندارند، به همین دلیل همانند تمامی این قبیل حکومتها که در اطراف خویش میبینیم، جمهوری اسلامی نیز محکوم به فناست، بنابراین، زمان آن رسیده است که همگان با اتحاد در برابر آن ایستاده و دیگر فریب ریاکاریها و دروغهای آنان را نخورند، مسئولیتی که در این راستا بر دوش همگان میباشد، این است که حداقل خود ما به موفقیت آنان در فریبکاریهایشان یاری نرسانند و همانند تمامی مردمی که طی ٤ ــ ٥ سال اخیر با دست خالی به مبارزه با رژیمهای ستمگر پرداخته و به پیروزی رسیدند، به قدرت و نیروی بیپایان خویش ایمان بیاوریم.
بگذارید همگان با این امید، به استقبال سال نو شتافته و شعلههای آتش نوروز و سرور و پایکوبی این مناسبت خجسته را مایهی شور و هیجان مبارزاتی خود قرار داده و یخبندان ظلمت و ستم و واپسگرایی رژیم را در گرمای آن ذوب نماییم.
با ایمان به نوزایی و نوشدن تلاش و مبارزه، نوروز و سال نو بر همگان خجسته باد، سالی سرشار از جشن و شادی و پیروزی و نابودی ستم و ستمکاران را برایتان آرزومندم.
حزب دمکرات کردستان ایران
دبیر کل
مصطفی هجری
پیام نوروزی دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران
کوردستان میدیا: مصطفی هجری، دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران طی پیامی فرا رسیدن سال نو خورشیدی را تبریک گفت.
متن کامل این پیام عینا در پی میآید:
هممیهنان ارجمند!
مردم آزادیخواه کردستان!
به مناسبت فرا رسیدن نوروز و سال نو، صمیمانهترین تبریکات حزب دمکرات کردستان ایران تقدیم شما باد، آرزو میکنیم که سال ١٣٩٣ همچون بهار زیبا و آراسته، سرشار از شکوفایی و پیشرفت و شادی باشد، زندگی به کامتان باد و دشمنانمان سرافکنده و رو به فنا.
بگذارید از این فرصت استفاده نمائیم و همه با هم، مراتب تبریک و تهنیت خویش را نثار خانوادههای شهیدان سرفراز و جاویدان راه رهایی میهنمان از چنگال ظلم و ستم و واپسگرایی نمائیم. شهیدانی که همواره یادشان در خاطرمان ماندگار است و تا رسیدن به آرمانهایشان، راهشان ادامه خواهد داشت.
نوروز بر شما خجسته باد فرزندان دلیر و نستوه ملت کرد در درون زندانهای تاریک رژیم جهل و اعدام که به جرم حقطلبی، روزهای عید را به دور از آغوش گرم و پرمهر خانواده و عزیزانتان و محروم از زیبایی بهار و شادی روزهای عید، باید در کنار زندانبانان و شکنجهگران سیهدل در زندانها بمانید، عزمتان راسخ و دلهایتان مالامال از امید به فردای رهایی باد.
مبارک باد بر شما، کادرها، پیشمرگان و اعضای حزب دمکرات و تمامی فعالین آگاه و هوشیاری که در داخل کشور و با وجود خطرات و تهدیدات بسیار مزدوران رژیم، از هر فرصتی استفاده میکنید تا به شیوهای مناسب در برابر رژیم، ایستادگی نمایید و آمادهاید که در راه آزادی، بهای آن را نیز بپردازید.
هموطنان گرامی!
اکنون که با امیدی نو به پیشواز سالی نو میرویم، جا دارد که رویدادهای سال گذشته، سال ١٣٩٢ خورشیدی را مرور نمائیم، سالی که همانند تمام دوران عمر رژیم جمهوری اسلامی برای مردم ایران و بهویژه برای ملت کرد در این کشور، دشوار و مالامال از رنج و مصیبت بود. در همین رابطه، اگر بخواهیم همهی رویدادهای سال گذشته را مرور نمائیم، نیازمند زمان خاصی هستیم و در این پیام نمیگنجد، از همین رو، به عنوان نمونه به چند نکتهی کلی اشاره میکنیم:
بر اساس ارزیابی صندوق بینالمللی پول، نرخ بیکاری در ایران در سال گذشته افزایش یافته و بر اساس آمار خود رژیم جمهوری اسلامی نیز نرخ بیکاری در کردستان ایران در مقایسه با سایر مناطق ایران، بیشتر بوده است.
بر اساس آمارهای غیر رسمی و حتی آمارهای شکبرانگیز رژیم نیز اعتیاد به مواد مخدر در سال گذشته روندی روبه افزایش داشته است. به گفتهی وزیر کشور، ٦ میلیون ایرانی مستقیماً مبتلا به معضل مواد مخدر هستند ٩٢% مردم ایران نیز نگران این پدیده میباشند. سرپرست دبیرخانهی انجمن هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان سنندج میگوید که نزدیک به ٢٠ هزار نفر معتاد به این مواد در این استان وجود دارند.
گرانی و تورم اقتصادی و اعتیاد به مواد مخدر، پدیدههای زیانبار اجتماعی بیشتری را به دنبال داشته و آمار خودکشی، طلاق و خودکشی زنان رو به افزایش است. بر اساس آمار مرکز پزشکی قانونی کرماشان تا پایان آذرماه، ٣١٢٥ مورد خودکشی در این استان رخ داده که در مقایسه با سال گذشته ١٠% افزایش یافته است. ثبت احوال این استان اعلام کرده که در ٦ ماههی اول همین سال، میزان طلاق ١٣،٣% افزایش یافته و در برابر هر ٤ مورد ازدواج، ٣ مورد طلاق ثبت شده است.
سال گذشته، کارنامهی رژیم جمهوری اسلامی در زمینهی تداوم خشونت، سرکوب و نقض حقوق بشر بسیار سیاهتر از گذشته بوده است.
موضوع جالب توجه دیگری که در عین حال به عنوان تجربهای عبرتآموز میباشد، جایگزین شدن روحانی به جای احمدینژاد به عنوان رئیسجمهور کشور بود، در این خیمهشببازی که رژیم همانند گذشته، آن را به راه انداخت، روحانی با گفتمانی متفاوت از احمدینژاد و دادن وعدهی تحقق مطالبات اولیهی مردم، توانست توجه شرکتکنندگان در انتخابات را به سوی خود جلب نماید.
انتصاب روحانی در پایان این به اصطلاح انتخابات، چنان دلخوشی و امیدی در میان مردم ایجاد نمود که انگار تجربهی سرنوشت وعدههای کاندیداهای انتخابات گذشته را فراموش نموده باشند و چنین بپندارند که واقعاً روحانی به آن وعده و وعیدها پایبند و متعهد میباشد و به عنوان رئیسجمهور توانایی تحقق آنها را دارد. از جمله وعده و وعیدهای وی میتوانیم به موارد زیر اشاره نماییم:
رفع فضای امنیتی حاکم بر کشور، آزادی زندانیان سیاسی از جمله مهدی کروبی و میرحسین موسوی، اجرای قانون اساسی، مستقل نمودن دستگاه قضایی، آزادی بیان، خواندن و نوشتن به زبان مادری در مناطقی همانند کردستان که ملیتهای غیر فارس در آنجا ساکن هستند، برگزیدن مسئولین آن مناطق از میان افراد بومی و حتی وعدهی اختصاص یکی از سمتهای معاونت ریاستجمهوری برای رسیدگی به مسائل اقوام. افرادی نیزـ هرکدام به منظوری خاص ـ بر اساس همین وعده و وعیدها به تبلیغات برای روحانی پرداختند و تا آنجایی که در توان داشتند، برای موفقیت روحانی و فریب افکار عمومی، از هیچ کوششی دریغ نکردند، اما روحانی از همان آغاز روی کار آمدنش نه تنها وعدههای خویش را فراموش کرد و به آنها پشت پا زد، بلکه بر خلاف آن عمل نمود که این نیز ٢ دلیل اصلی دارد:
اولاً: روحانی که از همان ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی، از مهرههای امنیتی این رژیم بوده و وفاداری خود به رژیم و ولی فقیه را به اثبات رسانده است، اساساً اعتقادی به تغییر و دگرگونی در رژیم جمهوری اسلامی ندارد.
ثانیاً: در جمهوری اسلامی این رئیسجمهور نیست که قدرت را در اختیار دارد، بلکه تنها ولی فقیه از صلاحیت تعیین سیاست و برنامهریزی در امور داخلی و خارجی برخوردار است و همانگونه که خاتمی نیز زمانی گفته بود، در این نظام رئیسجمهور چیزی بیش از یک تدارکاتچی نیست.
در مراسم معارفهی استاندار جدید و تودیع استاندار پیشین استان سنندج، وزیر کشور دولت روحانی با اظهاراتی توهین آمیز علیه ملت کرد اعلام نمود که وی بسیار مایل به تعیین فردی بومی برای تصدی این مسئولیت بوده است، لیکن متأسفانه فرد شایستهای در میان کردها نیافته است. وعدهی تحصیل به زبان مادری، با اعلام مخالفت فرهنگستان زبان و ادب فارسی به فراموشی سپرده شد، بجای انتخاب یکی از معاونان رئیس جمهور برای تصدی امور مربوط به به اصطلاح اقوام، علی یونسی، وزیر سابق اطلاعات رژیم به عنوان دستیار ویژهی رئیسجمهور در امور اقلیتها برگزیده شد.
در رابطه با آزادی بیان، توقیف چندین روزنامه و بازداشت چندین فعال دگراندیش در این مدت، نتیجهی بخش دیگری از وعدههای روحانی بوده است. قابل توجه است که آزادی بیان در این مدت به گونهای به خطر افتاده است که رئیس جمهور صرفاً برای خود و اطرافیانش به التماس روی آورده و میگوید: آنان که منتقد و مخالف دولت هستند، از آزادی برخوردارند، لیکن اجازه بدهید به همان اندازه نیز موافقان دولت از آزادی و امنیت برخوردار شده و به انتقاد سازنده بپردازند.
مردم مبارز کرد!
تمامی این ستمها و اجحافات در رژیم جمهوری اسلامی امری عادی بوده و اجرای چنین سیاستی در داخل کشور تازگی ندارد، بلکه رژیم از همان ابتدا بر شالودهی اینگونه سیاستها و افکار پیریزی شده و از چنین نظامی بیش از اینها نیز انتظار نمیرود. لیکن آنچه که دور از انتظار میباشد، امیدواری به چنین رژیمی به ویژه از سوی برخی از هممیهنان کرد است که بدون به یاد آوردن تبلیغات و وعدههای به اصطلاح انتخابات قبلی، با دروغها و فریبکاریهایی که در این رژیم مشروعیت مذهبی نیز بدان داده شده، بازهم تحت تأثیر برخی وعدهها قرار گرفته و با حضور در پای صندوقها، بدان رأی میدهند.
دوستان گرامی!
رژیم جمهوری اسلامی علیرغم خودستاییها و به نمایش گذاشتن سیمای قدرتمند کاذب از خود، ضعیفتر از هر زمان دیگری است، زیرا قدرتمندی یک حکومت نه به کثرت نیروهای سرکوبگر آن و سرکوب مردم بیگناه، بلکه به میزان استحکام پایگاه اجتماعی و اعتماد مردم به آن است.
اینک تعداد بسیار اندکی از مردم به این رژیم و امکان اصلاحات در آن امیدوارند، مردم این رژیم را همانند اشغالگر تلقی نموده و به دنبال کوچکترین فرصتی هستند تا حکومت را از چنگال اشغالگران بیرون آورده و به نمایندگان واقعی مردم بسپارند. زمامداران رژیم نیز به خوبی این واقعیت را درک نمودهاند، به همین دلیل، هیچ فرصتی برای آزادی بیان و دگراندیشان باقی نگذاشتهاند.
رژیمی که به حمایت مردم خویش متکی باشد، وحشتی از انتقاد یک روزنامهنگار، مطالبات یک فعال حقطلب ملی و حتی تحصیل به زبان مادری نداشته و با دستاویز قرار دادن چنین مسائلی، مردم را زندانی و اعدام نمیکند. رژیمی که محبوبیت در میان مردم را عامل قدرت و اقتدار خویش تلقی نماید، در برابر خواست کشورهای دیگر به بهانهی نرمش قهرمانانه سر فرود نمیآورد و اینچنین زبون و درمانده نمیگردید، هرچند که ما بر این باور بوده و هستیم که پروژهی اتمی ایران به منظور دستیابی رژیم به سلاح اتمی، از همان روز نخست، سیاستی اشتباه و خودخواهانه بوده و هرچه زودتر دست از این رؤیای فتنهانگیزانه بردارند، مردم ایران کمتر متضررخواهند شد.
علاوه بر ضعف و درماندگی رژیم، به طور کلی دوران زمامداری اینگونه حکومتها به سر رسیده است، زیرا توانایی تغییر و تطبیق خویش با تحولات زمان را ندارند، به همین دلیل همانند تمامی این قبیل حکومتها که در اطراف خویش میبینیم، جمهوری اسلامی نیز محکوم به فناست، بنابراین، زمان آن رسیده است که همگان با اتحاد در برابر آن ایستاده و دیگر فریب ریاکاریها و دروغهای آنان را نخورند، مسئولیتی که در این راستا بر دوش همگان میباشد، این است که حداقل خود ما به موفقیت آنان در فریبکاریهایشان یاری نرسانند و همانند تمامی مردمی که طی ٤ ــ ٥ سال اخیر با دست خالی به مبارزه با رژیمهای ستمگر پرداخته و به پیروزی رسیدند، به قدرت و نیروی بیپایان خویش ایمان بیاوریم.
بگذارید همگان با این امید، به استقبال سال نو شتافته و شعلههای آتش نوروز و سرور و پایکوبی این مناسبت خجسته را مایهی شور و هیجان مبارزاتی خود قرار داده و یخبندان ظلمت و ستم و واپسگرایی رژیم را در گرمای آن ذوب نماییم.
با ایمان به نوزایی و نوشدن تلاش و مبارزه، نوروز و سال نو بر همگان خجسته باد، سالی سرشار از جشن و شادی و پیروزی و نابودی ستم و ستمکاران را برایتان آرزومندم.
حزب دمکرات کردستان ایران
دبیر کل
مصطفی هجری