کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

مسئولیت‌های خطیر در خیزش نو

15:25 - 2 مهر 1401

علی بداغی

قیام مردم کوردستان علیە سیاست‌های سرکوبگرانە جمهوری اسلامی هفتەای است کە شروع شدە است.

این خیزش کە در پی فراخوان مرکز همکاری احزاب کوردستان ایران و بعدها با حمایت بسیاری از احزاب، شخصیت‌ها، جریانات سیاسی، فرهنگی و هنری، اعتصابات و اعتراضاتی سراسری بە راە افتاد و با هدف محکومیت یکی دیگر از جنایات جمهوری اسلامی – کشتن ژینا امینی – شروع شد. از روز اول اعتصابات مبدل بە قیام گشت. همچنین شعارها نیز خیلی زود از "زن، زندگی، آزادی" گذار و معترضان کلیت جمهوری اسلامی را هدف قرار دادند، در حقیقت درست است کە کشتن ژینا و مسئلە زن و حقوق و آزادی‌های آنان موضوع و محرک این جنبش بودند، اما در اسرع وقت اعتراضات و قیام هویتی کاملا سیاسی و علیە کلیت جمهوری اسلامی قد علم کرد.

این قیام کە امروز وارد شش‌امین روز خود شد، خیلی زود مرزهای کوردستان را در نوردید و بسیاری از مناطق ایران را در بر گرفت، از تبریز گرفتە تا تهران، از آمل گرفتە تا رفسنجان، از رشت گرفتە تا زاهدان و در کل تاکنون ٨٨ شهر و ٣٠ استان ایران را در بر گرفتە است.

این قیام چە در سطح منطقە و چە در سطح جهانی بازتاب گستردەای داشت و حمایت بسیاری از طرفین را بە سوی خود جلب کرد. از سردادن نام ژینا امینی (مهسا) و  حمایت از معترضان ایرانی از مجمع عمومی سازمان ملل متحد توسط گابریل بوریک، رییس جمهور کشور شیلی گرفتە، تا بە اهتزاز در آوردن عکس ژینا بر سردر دروازە "براندبرگ گیت" برلین آلمان و نسب پوستر ژینا بالای ساختمان شهرداری "سون ئی لواغ" فرانسە. از سخنرانی تند آنالینا بایربوک، وزیر خارجە آلمان در حضور دبیر کل سازمان ملل متحد گرفتە، تا مکرون، رییس جمهور فرانسە کە پس از دیدار با همتای ایرانی خود، حمایتش را از معترضین ایرانی و حقوق حقە مردم این کشور  اعلام کرد. جو بایدن، رییس جمهور آمریکا؛ "جاستین ترودو"، نسخت وزیر کانادا؛ "اولاف شولتس"، صدراعظم آلمان؛ "میلانی ژولی"، وزیر خارجە کانادا؛ "ندا آلنشیف"، رییس کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل و "نوام چامسکی"، فیلسوف برجستەآمریکایی و چندین رهبر کشورهای قدرتمند جهان و همچنین شخصیت‌های تاثیرگذار بر افکار عمومی جامعە جهانی، ضمن محکومیت سیاست‌های سرکوبگرانە جمهوری اسلامی، حمایت خود را نیز از معترضان اعلام داشتند.

موضوع جای تامل این است کە دقیقا وقتی کە ابراهیم رئیسی، رییس جمهور رژیم در مجمع عمومی سازمان ملل متحد عکس قاسم سلیمانی را بلند کرد، شهر کرمان، یعنی زادگاە قاسم سلیمانی، عکس و بنرهای این جلاد و انسان‌کش رژیم کە در حال حاضر یکی از سمبل‌های جمهوری اسلامی است، از سوی مردم شهر و در حمایت از خیزش کوردستان و علیە هژمونی رژیم بە آتش کشیدە شد.

موج جدید اعتراضات کە هویت یک قیام را بە خود گرفتە، با استناد بە بسیاری از معیارها، از قیام‌های گذشتە خیلی متفاوت‌تر است و می‌تواند منتهی بە تحولی تاریخی برای سرنگونی جمهوری اسلامی شود:

اولا: کوردستان در طول حاکمیت جمهوری اسلامی بیشترین قربانی را در مخالفت با رژیم و در راە مبارزە برای راە آزادی و دموکراسی برای ایران و تامین حقوق ملی خود دادە است. بیشترین سرکوب و کشتار، ترور رهبران و مبارزین حزب و اعدام زندانیان، سیاست بە حاشیە راندن اقتصادی و جنگ نرم با هدف از بین بردن زبان و هویت ملی، بخشی قلیل از سهم حاکمیت جمهوری اسلامی بودە کە بە کوردستان رسیدە است. اما این اولین بار است کە جنایت‌های جمهوری اسلامی در حق ملت کورد، توانستە کە حمایت مردم دیگر مناطق ایران بە سوی جلب کند. این همبستگی کە از هم‌دردی، درک عمیق و تازەای از سرنوشت مشترک و از ضرورت مبارزە مشترک نشات می‌گیرد؛ باید ارج نهاد و بە نقطە عطفی برای طرح برنامە و  سیاست گذاری برای تداوم مبارزە مشترک با هم در آیندە مبدل کرد. کوردستان دیگر تنها نیست و این درک خیلی عمیق برای در هم پیچیدن رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی و بنیاد نهادن کشوری دموکراتیک کە تامین کنندە حقوق ملی همە تنوعات باشد، ضروری است و بایستی همە دست در دست هم و فرصت‌ها از دست ندهیم.

دوما، برعکس سە خیزشی کە طی پنج سال گذشتە رخ دادند، یعنی دی ٩٦، آبان ٩٨ و تابستان ١٤٠٠ کە محرک آن‌ها "مسئلە اقتصادی" و "غم نان" و "بی‌آبی" بود، این بار "حقوق" و "کرامت" انسان است کە نقض آن مردم را بە خیابان‌ها آوردە. سطحی‌ترین نتیجەگیری از این فاکتور این است کە مشکلات پیش روی جمهوری اسلامی فراتر از بحران اقتصادی است و حتی بهبود وضعیت اقتصادی نیز بە داد رژیم نمی‌رسد، چرا کە مردم دیگر حقوق و آزادی خود را شناختە و خواستار تامینشان هستند و برای تحقق این حقوق نیز بە میدان آمدە و حاضر بە پرداخت هر قیمتی‌اند.

سوما، نیروی اصلی این اعتراضات، جوانان هستند. جوانانی کە متولد دهە ٧٠ و ٨٠ اند و جمهوری اسلامی با تعلیم و تربیت ایدئولوژیک و صرف همە امکانات سخت افزاری و نرم افزاری خود تقلا کردە بە گفتە خودشان "ارزشی" و "مکتبی" تعلیمشان دهد تا کە حافظ نظام سیاسیش باشند. اما همان نسل جوان حق طلب دارای هویتی کاملا متفاوت است و حالا با شجاعتی ستودنی خواستار "سرنگونی" این رژیم‌اند و عملا نیز بە میدان آمدەاند. در این میان نیز زنان کە سیاست‌های ایدئولوژی جمهوری اسلامی ناقض اصلی حقوقشان بودە، نە تنها نقشی چشمگیر و تعیین کنندە را دارند، بلکە پیشگام و پیشرواند.

حالا وظایف محولە کدامند؟

قبل هر چیز تداوم اعتراضات است. در حال حاضر همە معیارها برای سازماندهی انقلابی سراسری با هدف سرنگونی رژیم مهیا است. برای همین ضروری است کە در کوردستان مرکز همکاری احزاب کوردستان ایران و دیگر نیروهای سیاسی کوردستان ایران متحد و دارای یک گفتمان باشند و همچنین در دو جبهە فعالیت‌های خود را منسجم کنند؛ اولا، انتقال صدا و پیام قیام بە مراکز تصمیم گیرنندە جهان. دوما، گرە زدن مبارزە و  ایجاد همبستگی کورد با دیگر ملت و اقلیت‌های کە سرنوشت و راە مبارزاتی مشترکی در ایران داریم. این قیام اگر چە تاکنون خیلی خوب راە و اهداف خود را پیمودە، اما پیروزی نهایی در گرو ایجاد رهبری و تحت کنترل قرار دادن صفوف نخستین قیام کنندەگان است.

شهید دکتر قاسملو گفتند "هر ملتی کە خواهان آزادی است، باید بهای آن را بپردازد"، امروز همە کوردستان آمادە مبارزە برای تامین آزادی و پرداختن بهای آن است، حتی اگر با بخشیدن روح و جانشان نیز باشد.