کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

چرایی وچگونگی وضعیت موجود و ضرورت‌ها

17:06 - 25 مهر 1401

ماردین بوکانی

آنچه تاکنون در مبارزات اخیر مردم ایران برای آزادی از دست رژیم ایدئولوژیک و خرافه‌پرور جمهوری اسلامی صورت گرفته، از نظر من دارای ویژگی های زیر است:

پیشینه تاریخی

 این حرکت مدت زیادیست که شروع شده و مهمترین نقطه عطف آن، تقلب گسترده در انتخابات ٨٨ و اعتراضات پس از آن بود. بعد از آن به طور متوالی ریتم اعتراضات سریعتر شده و فاصله آنها کاهش یافته است. هر‌چند پس از خیزش آبان ٩٨ پیش آمدن کرونا نعمتی بود برای تنفس، تجدید قوا و تداوم حکومت. البته در کوردستان پیشینه دموکراسی خواهی بسیار بیشتر است و دقیقا پس از آنکه حکومت انقلابی تازه تاسیس شروع به حذف دیگر های مذهبی‌، ملیتی و ایدئولوژیک کرد، کوردستان علیه این اقدام ایستاد و هزاران قربانی در این راه داد. این در حالیست که حکومت بە طور مداوم با انگ دروغین تجزیه طلبی سعی در متحد کردن همه ایران، علیە کوردستان کرد. ولی به نظر می رسد دیگر حنایشان رنگی ندارد و مردم حقیقت را فهمیده‌اند.

داشتن زمينه‌ی اتحاد

اتحاد ملیتی و جنسیتی و حتی دینی یکی از مهمترین شاخصەهای این خیزش است. همچنین مردم با پذیرفتن شعار مدرن "زن، زندگی، آزادی" در حقیقت مبانی اخلاقی مهمی را برای اتحادی مدرن بر پایه ارزش‌های انسانی یافته‌اند.

آوانگارد بودن کوردستان

به عنوان پیشرو مبارزات، کوردستان همیشه یکی دو قدم جلوتر در حرکت است. فراموش نکنیم که حتی منشا شعار مشترک هم از همین جغرافیا بود و شروع اعتراضات هم از همین جا؛ آنهم با مدنی‌ترین شیوه یعنی اعتصاب عمومی. در واقع پیشینه آزادی‌خواهی و دموکراسی‌خواهی در این منطقه موتور محرکه قدرتمندی برای کنش‌های جمعی است و همبستگی شگرفی بین مردم ایجاد کرده است.

نگاه فمینیستی

زنان همچون رهبر خیزشی که به سمت انقلاب پیش می‌رود به عنوان ستمدیده‌ترین گروه از لحاظ تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، نقش بسیار بی بدیلی ایفا کرده و می‌کنند. جرقه این نارضایتی هم از ستمی که بر زنان روا داشته شد برخاست. کشتن دختری صرفا به خاطر عدم همخوانی حجابش با نرمهای سختگیرانه حاکمیت واپسگرا امری نبود که به‌ سادگی مورد اغماض قرار گیرد و آتش زیر خاکستر جامعه را شعله‌ور نکند. آنهم در کوردستان زخمی و اتفاقا در شهری که از لحاظ فراگیرشدن نهادهای مدنی و صنفی، جزو سرآمدان در ایران است. نگاه فمینیستی این جنبش بسیار برابری‌خواهانه و معتدل است و همین باعث شده تا توجه فیلسوفان و جامعه‌شناسان بزرگ جهان را هم به خود جلب کرده است‌. البته نباید این جنبش را تنها زنانه نامید. چون با این کار دیگر ویژگی‌های آن را نادیده خواهیم گرفت. ستمهایی چون ستم ملی، ایدئولوژیک، مذهبی و طبقاتی هم تاثیر بسیار زیادی بر این حجم از نارضایتی دارند.

تداوم داشتن

بیش از چهار هفته از مقاومت و حضور مردم می‌گذرد و مردم روز به روز با قدرت بیشتری حضور پیدا می‌کنند و به  طور خودجوش خودسازماندهی را یاد می‌گیرند. البته شهرهای کوردستان، بە ویژه سنە ( سنندج) در این مدت در گرم نگه داشتن تنور جنبش بسیار موثر بودەاند. شکی نیست که همین امر دلگرمی بیشتری را در شهرهای دیگر برای تداوم حرکت ایجاد کرده است‌. جا دارد شهرهای دیگر هم اینچنین و به زودی به جهنم جیره خورهای حکومت دیکتاتوری تبدیل شوند.

تاخر تاریخی حکومت علت اصلی

در حقیقت ایدئولوژی این حکومت در دورانی به قدرت رسیده که فرسنگها با ارزش‌ها و جهان‌بینی دوران مدرن فاصله دارد. نسل نوین نوجوانان و جوانان و حتی بسیاری از میانسالان مطلقا همراه این ایدئولوژی نیستند و جهان اجتماعی‌شان بسیار از آن دور است. به همین دلیل است که حضور نوجوانان و دهه هشتادی‌ها در این خیزش تا این حد پررنگ است. از طرف دیگر اصرار و لجاجت حاکمیت بر عدم نشان دادن هرگونه انعطاف و نرمی نیز مزید بر علت بوده که تضادها بسیار رادیکالتر شود و تصادمات شدیدتر. هرچند مردم تلاش بسیاری کردند از راه‌های مسالمت‌آمیز و اصلاحات و انتخابات، به طور تدریجی مسائل را حل کنند اما تحجر در ساختار حکومت به قدری شدید است که امکان را بر اصلاح بسته است.

پشتیبانی جهانی از خیزش

آنچه بسیار جلب توجه می‌کند پشتیبانی عظیم ایرانیان خارج از کشور از خیزش است. جالب آنکه مردم عادی کشورهای مختلف، بە ویژه جامعه مدنی و سلبریتی‌ها، بسیار پیشروتر از سیاسیون بوده‌اند. راهپیمایی‌های چند ده هزار نفری در اروپا و آمریکا و حتی استرالیا، چشم جهانیان را بر ضرورت وقوع این انقلاب تاریخی باز کرده است. سازماندهی زخم خوردگانی چون حامد اسماعیلیون بسیار موثر بوده است و نگاه‌های جهانی را متوجه این سمت از جهان کرده است‌. به علاوه اینکه حمایت‌های عظیم این حکومت از حرکات تروریستی و برهم زدن آرامش خاورمیانه و ایجاد گروه‌های تندرو، تمام ملت‌ها را عاصی کرده است.

حضور دانش‌آموزان و دانشجویان

به دلیل شکاف ارزشی فراوان بین نسلی و نیز ناامیدی وسیعی که جوانان و نوجوانان را فراگرفته است، این دو قشر بسیار عصبانی‌تر از اقشار دیگر به مبارزه برخاستەاند‌. عدم شکوفایی اقتصادی و اجتماعی و ترویج و تحمیل ارزش‌های بسیار نامانوس برای قشر جوان و از سوی دیگر تلاش حاکمیت برای بیرون راندن مغز ها، بسیار انگیزه های قدرتمندی بوده برای حضور این اقشار.

اما قدم‌های بعدی؟

برای تبدیل این خیزش عظیم به انقلاب و جلوگیری از خونریزی زیاد، جدای از تداوم حمایت‌ها و فعالیت‌ها در خارج، دو قدم بسیار اساسی دیگر در داخل باقی مانده است:

نخست، تظاهرات و راهپیمایی‌های میلیونی و بدون خشونت که کار را از دست حکومت خارج ساخته و ریزش‌های بسیار موثری را در بدنه آن پدید آورد.

ثانیا، اعتصابات گسترده در بخش‌های کلیدی اقتصاد و بعد بخش بوروکراتیک حکومت که قطعا فاتحه این دیکتاتوری منفور را خواهد خواند. البته خود حکومت هم بدین امر آگاه است و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از آن به کار خواهد گرفت. خوشبختانه جرقه‌های اعتصابات از روز ۱۸ مهر  در عسلویه زده شد و امید می‌رود که زودتر بخش‌های فولاد و حمل ونقل را هم در بر‌گیرد. برای روزهای آتی نیز فراخوان راهپیمایی و تظاهرات داده شده که اگر هم میلیونی نباشد دست کم قدم بزرگی خواهد بود به سمت آن.

آنچه بار دیگر در فقدان اپوزیسیون قدرتمند همه پسند جای خوشحالی دارد، پدید آمدن رهبری‌های خودجوشی چون جوانان محلات تهران است که با صدور بیانیه‌هایی در همراهی و سازماندهی نسبی مردم در اعتراضات کوشا بودە است.

شکی نیست که این حکومت در سراشیبی سقوط قرار گرفتە است. پس بیایید با امید و باور بیشتر به مبارزه برای به انقراض کشاندن این قاتلان بالفطره ادامه دهیم و دست کم در این چند صباح زندگی نسیم آزادی را در کشورمان تنفس کنیم و بیشتر شرمنده آینده کودکانمان نباشیم.

با اتحاد هر چه بیشتر، پیش به سوی تظاهرات میلیونی و اعتصابات گسترده.

محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وب‌سایت کوردستان‌میدیا نمی‌باشد.