مهسا امینی زن کورد ایرانی یک ماه پیش به قتل رسید. این زن ٢٢ ساله به دلیل پوشش نادرست حجاب و نشان دادن موهایش، توسط گشت ارشاد تهران دستگیر شد. اراذل پلیس به طرز وحشیانەای او را تا حد مرگ کتک زدند و جرقەای را برای اعتراضات ایجاد کردند.
موجی از تظاهرات استان های رنج دیده کوردستان ایران را به لرزه درآوردند و اعتراضات به صدها نقطه در سراسر کشور سرایت کرد. تصاویر زنان جوانی که شجاعانه حجاب خود را می سوزانند در فضای مجازی منتشر شده است. همچنین سلبریتی های زن در کشورهای غربی در شبکه های اجتماعی به صورت نمادین موهای خود را کوتاه کردند.
تظاهرات دورهای در طول چهار دهه از حکومت اسلامی در ایران وجود داشته است، اما این موج تازه از اعتراضات فراتر از خواسته تغییر چند چهره در رأس حکومت دینی است، که در اجرای قوانین عقب افتاده و در راستای پیری سریع جامعەای جوان، باسوادتر و مرتبطتر (با استفاده از شبکه های اجتماعی) سخت گیری می کنند.
تظاهرکنندگان شعار کوردی زن، زندگی، آزادی سر میدهند و به دنبال پایان دادن به دیکتاتوری هستند. رژیم، اینترنت و خطوط تلفن را بسته است، اما اعتراضات به احتمال زیاد شتاب میگیرند.
رژیم آخوندی نمیتواند این مساله را تحمل کند. تاکنون بیش از ٢٠٠ نفر از جمله ٢٣ نوجوان کشته شدەاند. تک تیراندازان پلیس تا ١٠٠ نفر را در خیابانی نزدیک یک مسجد کشتند. مجروحان نمی توانند از بیمارستان ها استفاده کنند. زندانیان شکنجه می شوند.
رژیم همچنین تهدید کرده است حملات بیشتری به کردستان عراق، که میزبان رهبران کورد ایرانی در تبعید و خانواده های آنها در اردوگاەها میباشد، انجام دهد.
آنها از خاک عراق برای حمله به اهدافی در داخل ایران استفاده نمیکنند. رژیم به دروغ ادعا میکند که نیروهای خارجی در اعتراضات دخالت میکنند تا کسانی را که از وضعیت موجود سود میبرند بسیج کنند.
اما این اعتراضات یک واکنش داخلی به دههها سرکوب و بحران اقتصادی است. تظاهرکنندگان باور ندارند که آمریکا و دیگران در این مساله دخالت دارند. آنها میدانند که دشمن در خانه است.
دمکراسی ایرانی یک امر ساختگی توخالی میباشد. آخوندها، احزاب و نامزدهای مستقل را ممنوع میکنند. فقط یک اقلیت رای میدهند. اقتصاد فرسوده به طرز فاسدی تحت سلطه اقلیتی از ملاها و رهبران نظامی است.
این فقط داستان حقوق بشر و عدالت در یک کشور دورافتاده نیست. اقدامات زنان جوان و دیگران که به دنبال زندگی آنگونه میخواهند، به سود همه ما خواهد بود.
تغییر رژیم از پایین، زنان و اقلیتهای اتنیکی مانند کوردها را که توسط یک سیستم نیمه آپارتاید مورد ظلم و ستم قرار گرفتهاند، رها میکند. حجاب اجباری ربطی به ایمان ندارد، بلکه اهرمی برای کنترل زنانی است که ارزش قانونی آنها نصف مردان است. رژیم متمرکز همچنین حقوق اقلیتهایی را که نمیتوانند از زبان خود استفاده کنند، سلب میکند.
مردم ایران بهای ماجراجوییهای خارجی پر هزینه رژیم را میدهند، برای مثال ترور در بوینس آیرس، که ٨٥ یهودی را به قتل رساندند، و در وین و برلین که رهبران کرد ایرانی را ترور کردند.
یک حکومت دمکراتیک و فدرال در ایران دیگر یک ایدئولوژی توسعهطلبانه را در عراق، سوریه و لبنان دنبال نمیکند و از متحدان وحشی حمایت کند. این امر میتواند روابط سودمند متقابلی بین ایرانیان، اعراب و اسرائیلیها را تقویت نماید. ثبات و صلح میتواند سرازیر شدن پناهجویان به اروپا را کاهش دهد.
وقتی حجاب جمهوری اسلامی کنار گذاشته شود، مردمی را مییابیم که دهەها انواع پروپاگندا و فشار را تحمل کردەاند و در خفا زندگی شرافتمندانەای داشتەاند. آنها مطمئناً میخواهند با دنیای بیرون ارتباط برقرار کنند و در عین حال بار مسموم تجاوز، جنگ و توسعەطلبی را کنار بگذارند. این امید وجود دارد که رژیم ایران بمب اتمی نسازد، چیزی که رژیم کنونی مایل به استفاده از آن است.
تمدن باستانی دیگر منفور نخواهد بود و به متحد غرب تبدیل میشود. تحریم ها علیه رژیم ممکن است لغو شوند. منابع انرژی فراوان ایران میتواند رونق را در کشور تقویت کند و جایگزین منابع روسیه شوند.
بریتانیا بەدرستی کسانی را که دستور سرکوب خونین تظاهرات را صادر کردەاند، تحریم کردەاست. همبستگی مردمی به ایرانیان اطمینان میدهد که به صورت مسالمت آمیز رژیم را تغییر دهند. اگر ایرانیان بتوانند رژیم قاتل، زن ستیز و توسعەطلب خود را سرنگون کنند، جهان راحت تر می تواند نفس بکشد.