کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

خطر تجزیە بیشتر است یا دیکتاتوری دیگر؟

20:50 - 4 آبان 1401

آیت روحانی

ما مردمانی سادەانگار و زودباور هستیم، هموارە فریب سخنان زیبا و شعارهای زرق و برقدار را می‌خوریم.

حداقل در صد سال اخیر ما هموارە قربانی این ظاهر بینی و خوش‌باوریمان بودەایم.

وقتی رضا شاە بە قدرت رسید، دم از دولت مدرن زد، اما اولین پروژەای کە عملی کرد پروژە مشت آهنین بود برای با خاک و خون کشیدن لرستان، کوردستان و خوزستان و بعدها هم سیاست کشف حجاب و ...

در زمان پهلوی دوم، محمدرضا پهلوی را پادشاە جوان بخت دموکرات می‌نامیدند، اما دیدیم او نیز بە چە دیکتاتوری تبدیل شد.

بعد بە خمینی رسید، او نیز با همان فریبکاری اما با شکل و شمایل مذهبی دم ازاین کە:

 "ما همە مظاهر تمدن را با آغوش باز قبول داریم"   (نوفل لوشاتو١٩مهر ٥٧)

" در جمهوری اسلامی زنان در همە چیز دارای حقوقی مساوی با مردان خواهند بود. "

(مصاحبە با روزنامە گاردین ١ آبان ٥٧ نوفل لوشاتو)

" در ایران اسلامی علما خودشان حکومت نخواهند کرد و فقط ناظر و هادی خواهند بود. من  نیز هیچ مقام رهبری نخواهم داشت و از همان زمان ابتدا بە حجرە تدریس خود در قم برخواهم گشت." (نوفل لوشاتو مصاحبە با رویتر٥ آبان ٥٧)

" در منطق اینها آزادی یعنی بە زندان کشیدن مخالفان، سانسور مطبوعات و ادارە دستگاە تبلیغاتی. در این منطق تمدن و ترقی یعنی تبعیت تمامی آحاد جامعە از یک فرهنگ، اقتصاد، ارتش، دستگاەهای قانونگذاری، قضایی و اجرایی از یک مرکز یگانە. ما همە اینها را از بین خواهیم برد." (سخنرانی برای گروهی از دانشجویان ایرانی در اوروپا نوفل لوشاتو٨ آبان ٥٧)

" در حکومت اسلامی رادیو، تلوزیون و مطبوعات مطلقا آزاد خواهند بود و دولت حق نظارت بر آنها را نخواهد داشت. " (مصاحبە  با روزنامە پیزا سرە نوفل لوشاتو ٢ نوامبر١٩٧٨)

" برای همە اقلیت های مذهبی آزادی بە طور کامل خواهد بود و هرکس خواهد توانست اظهار عقیدە خودش را بکند. " (کنفرانس مطبوعادتی، نوفل لوشاتو ٩ نوامبر ١٩٧٨)

" دولت اسلامی ما یک دولت دموکراتیک بە معنی واقعی خواهد بود، من در داخل این حکومت هیچ  فعالیتی برای خودم نخواهم داشت. " (مصاحبە با تلوزیون ان بی سی، نوفل لوشاتو ١١نوابر ١٩٧٨)

" نە رغبت شخصی‌ام و نە وضع مزاجی م اجازە نمیدهد کە بعد از سقوط رژیم شاە شخصآ نقشی در ادارە امور مملکت داشتە باشم. " (مصاحبە با خبرگزاری آسوشیتد پرس، نوفل لوشاتو ١٧ نوامبر١٩٧٨)

بعد ازپیروزی انقلاب، اما:

" کشتار و سرکوب مردم خوزستان ترکمن صحرا و کوردستان و حکم جهاد علیە ملت کورد. "

" در قانون اساسی یک بند هم در مورد دموکراسی وجود نداشت. "

" منحل خواندن تمام احزاب سیاسی، با شعار حزب فقط حزب اللە رهبر فقط روح اللە. "

" چیزی بنام آزادی و برابری زن و مرد وجود خارجی نداشت. "

" خودش نە فقط رهبر بلکە ولی فقیە هم شد، و بعد نیز این پست رو بە ولایت مطلقە فقیە ارتقاع یافت. "

" پوشش زنان، همان حجاب اجباری شد. "

" کشتار مخالفان زندانی در سال ١٣٦٧. "

" ترور های مخالفان در خارج از مرزهای ایران. "

“  سرکوب خونین اعتراضات مدنی و مسالمت آمیز کە  از ابتدای سرکار آمدن این رژیم تا کنون ادامە دارد. "

لازم بە ذکر است کە این توحش و سرکوب در سیستان و بلوچستان، کوردستان، خوزستان، آزاربایجان شرقی، ترکمن صحرا، بسیار تندتر و متوحشتر بودە، بە ویژە کوردستان از حکم جهاد علیە ملت کورد گرفتە تا اعدام فلەای و قتل و عامهای همچون قارنا و قلاتان و هزاران جنایت دیگر کە در این مختصرآ عرض کردم رخ دادە است.

تمامی این توحش و جنایتها زیر تحت لوای تمامیت ارضی و مبارزە با تجزیە طلبی انجام شدە، متاسفانە نە تودە مردم و نە روشنفکران از ملل تحت ستم سخنی بە میان نیاوردن هیچ بلکە در اکثر مواقع لبیک گویان زمینە ساز و پیش قراول سپاە تروریستی پاسداران بودەاند.

اما اکنون کە تا حدودی مردم بە این عوام فریبیها پی بردەاند و تا حدود زیادی بە اتحاد و همبستگی برای سرنگونی این رژیم رسیدەاند، ولی هنوز توهم تجزیە طلبی رو برای گمراە کردن مردم روزانە بە میان میاورند.

خطر اینجاست کە کمتر بە ایران پس از رژیم آخوندی می‌پردازند و هر گونە حق خواهی مردم رو موکول بە بعد از سرنگونی رژیم می‌کنند.

در این سالهای اخیر هموارە احزاب و شخصیتهای هستند کە از نظر رسانەای و مالی پشتیبانی می‌شوند، باز میبینیم شباهت بسیاری با وعدەهای خمینی در قبل از انقلاب ٥٧ کە در بالا ذکرشدە دارند و همانند خمینی می‌گویند ما در پی هیچ پست و مقامی در سیستم آیندە ایران نیستیم؟!

مسئلە بسیار حائز اهمیت‌تر این است کە تماما در نوشتار و گفتارهایشان، دم از پایبندی بە حقوق بشر و سیستمی دموکراتیک می‌زنند؟!

اما اکنون و پس از قریب بە نیم سدە کە از حاکمیت منفور و دروغ‌پرداز رژیم می گذرد، در آنچە رژیم تغییری در رفتار عوام‌فریبانە خود بە نفع آزادیخواهی انجام ندادە و مستمرا بر همان طبل ضد خلقی خود می‌کوبد. متاسفانە چنین خیالپردازیهای عوام‌فریبانە را از  کسانی هم می‌بینیم کە اگر چە رفتارهای متوحشانە جمهوری اسلامی را بە چالش می‌کشند و  خود را داعیەداران نظامهای دموکراتیک می‌دانند، اما آنجا کە سخن از حقوق بنیادین و جهانشمول ملیتهای تحت ستم بە میان میاید، گستاخانە تر از رژیم بە نفی واقعیتهای عینی جغرافیای کثیرالملل ایران می‌پردازند و با اتهامهای واهی، باطن غیردموکراتیک خود را نمایان می‌کنند. جای بسی تامل است شخصی کە در مهد دموکراسی ایام تبعید اجباریش را بە امید آزادی سپری می‌کند و هنوز پایش بە ایران نرسیدە و در چنین شرایطی می‌بایست حداقل برای سرنگونی رژیم هم شدە از چنین انگهایی کە نطفەهای اتحاد را از بین می‌برد، رژیم وار موجب ایجاد نفاق نشود و عملا و صد البتە عامدانە و غیر دموکراتیک کمک بە ابقای این رژیم دیکتاتور نکند.

سوال اینجاست؟

اگر بە حقوق بشر پایبند هستید، پس چرا از بیان اینکە ایران کشوری کثیرالملە و دارای تنوع هویتی فرهنگی و ... هست، پرهیز می‌کنید؟

در اعلامییەی جهانی حقوق بشر و در یکی از بندهایش بە مسئلە " حق تعین سرنوشت اشارە شدە."

" یکی دیگر از بندهای حقوق بشر زبان مادری است. "

نمی‌شود کە بە حقوق بشر پایبند باشید اما بند های آنرا بە میل خود گلچین کنید و بر اساس منافع خود آنرا ترویج دهید.

پرسش این است آیا حقوق بشر را قبول دارید یا خیر؟

متاسفانە هرکدام از این بە اصطلاح لیدرهای موجود در گفتار خود را پایبند بە حقوق بشر و دموکراسی معرفی می‌کنند اما حقوق بشر و دموکراسی‌ای کە آنها بە آن پایبند هستند، جای نگرانی است، همچنان کە در بالا ذکر شد آنها بندهایی از اعلامیەی جهانی حقوق بشر و دموکراسی را مد نظر دارند و قبول دارند. همانگونە کە پهلوی اول و دوم و همچنین رژیم اسلامی ایران نیز بە همان شیوە بودە و این جای نگرانی و پر مخاطرە است.

از همین رو است کە آیندە پسا رژیم آخوندی روشن نیست و احتمال اینکە  باز بە دیکتاتوری دیگر برسیم هست و باید بە آن اندیشید.

ملت‌های ایران با توجە بە تجربیاتی کە از تاریخ کسب کردەاند بە این نتیجە رسیدەاند کە تمام این مباحث و توهمها برای ایجاد جدایی و تفرقە بودە، و بر همین اسا است کە خیزش "ژینا"  بیانگر این نکتە است کە تنها راە گذار از رژیم آخوندی اتحا و همبستگی ملل ایرانی است، دیگر کمتر کسی در داخل از تجزیە طلبی کوردها و بلوچها و غیرە حرف می‌زنند و از شعارهایاشان پیداست بە این بلوغ سیاسی رسیدەاند کە دیگر توهمات رو کنار بگذارند.

نتیجەگیری:

ملل تحت ستم ایرانی باید خواستەهای خود را علنا بیان کنند و در آن مورد با همە بە بحث و گفتوگو بپردازند، چرا کە احتمال دزیدە شدن دوبارە انقلاب هست.

بندە بر خلاف آنچە عدەای بر این باورند کە نباید اکنون در مورد خواستەهایمان سخن بگویم، چون باعث برهم خوردن این اتحاد میشود . معتقدم باید از هم اکنون خواستەهایمان را همانطور کە هست و باور داریم فرمولە کردە و بە بحث و تبادل نظر بگذاریم. چون این باعث می‌شود هم روشنگری کردە باشیم و هم ماهیت گروهای سیاسی عیان شود و برای مردم قابل هضم‌تر و تصمیم گیری در ایران پسا رژیم آخوندی راحت‌تر خواهد بود.

این مطلب در شمارە ٨٣٣ روزنامە کوردستان منتشر شدە است.