شمزین احمدنژاد/ ترجمە از کوردی: رضا م
وزیر امور خارجەی رژیم حاکم بر ایران ٢٣ مهرماە سال جاری در دیدار با قاسم العرجی، دبیر شورای عالی امنیت عراق بار دیگر اعلام کرد" نمیتوانند بیش از این شاهد این باشند نیروهای مسلح تروریستی و فعالیتهایشان در اقلیم کوردستان عراق ادامە یابد". امیرعبداللهیان همزمان درخواست کردە اقلیم کوردستان و حکومت عراق مسئولیت کامل خود در مقابلە با بە گفتەی وی "گروەهای تروریستی" کە در اقلیم کوردستان مستقر هستند را بر عهدە بگیرند. مسئولان رژیم حاکم بر ایران طی مدت خیزش اخیر تودەهای مردم بکرات واژەی "تروریست" را خطاب بە احزاب کوردستان ایران بکار بستەاند. تغییر سیاست رژیم در برابرجنبش کوردستان از "تجزیەهراسی و ضد انقلاب" بە "تروریست" نامیدن احزاب سیاسی کوردستان ایران با شدت و حدت هرچەتمامتر، بە بخشی از برنامە و سیاست کاری رژیم، خصوصأ وزارت امور خارجە تبدیل شدە و تمامی ارگانهای جمهوری اسلامی بە شدت درصدد آگراندیسمان و پررنگکردن آن هستند.
رژیم جمهوری اسلامی بیش از چهار دهە است جنبش سیاسی کورد و نمایندگان آن کە احزاب سیاسی کوردستان ایران هستند، بە ویژە حزب دموکرات کوردستان ایران را همچون احزاب "منحلە"، "معاند"، "تجزیەطلب"، ضدانقلاب" و " ایادی استکبار و امپریالیسم" و... معرفی میکند. همەی این عناوین و القاب در مراحل مختلف و با توجە بە شناخت رژیم از موقعیت و جایگاە خود و افکار عمومی ایران تعریف و محاسبەشدەاند.
انقلابیبودن رژیم و مردم!
طی دورەی کوتاهی تفکر انقلابی بودن بەمثابەی پیروی از خمینی و انقلاب اسلامی در ایران دارای پایگاە تودەای نیرومندی بود و ضد انقلاب بودن مناسبترین سلاح رژیم تازە بە دوران رسیدە بود کە با آن میتوانست تا حدودی سرکوب جنبش کوردستان و سایر آزادیخواهان ایران را توجیە نماید. ولی کانسپت و ایدەی پیروزی انقلاب ٥٧ اکسپایر و منقضی شدە و اتاق فکر و ایادی رژیم نیک میدانند آنانی کە "ضدانقلاب" هستند اکثریت قریب بە اتفاق مردم ایران را شامل میشوند و در واقع بخشی بودند از نیروی محرکە انقلاب اسلامی و پایەهای رژیم بر دوش آنان بنا نهادە شد.
تجزیەطلبی!
مفهوم تجزیەطلبی کارکرد پارالل مانندی در توازن پارادایم موجود در ایران معاصر داشتە و در واقع یکی از ارکان حفظ و تحکیم ناسیونالیسم ایرانی - فارسی بشمار میرود. همزمان و هماهنگ با استیلای حاکمیت در تهران، اکثریت مخالفان رژیم و آزادیخواهان ایرانی نیز از بیم بە ادعای خود تجزیە ایران، در سرکوب حداقلهای سیاسی کوردستان و اهدافش با متدهای گوناگون دست داشتە و تا کنون نیز دارند. سرکوب سفید یا نرم کە عبارت بود از انکار حقوق ملت کورد و القای تهدید آن برای تمامیت ارضی ایران، درواقع تز و دکترین چندین سالەی این جریانات بودەاست. این انکار و سانسور کردنها بەعیان در رویکرد گریزگرد نیروهای سراسری ایران از احزاب و سازمانهای کوردستانی و سایر ملتهای تحت ستم ایران مشهود بودە و تا این اواخر نیز حداقل در سطح خارج از کشور بسیار نیرومند خودنمایی کردەاست.
آنان حاضر نیستند پروژەی سیاسی مشخص و کنکرتی ارائە کنند و کلیگویی سیاسی بەهدف گذار از جمهوری اسلامی و نادیدە انگاشتن حقوق ملی و مشروع سایر ملیتهای ایران و همچنین بازسازی دیو خیالی مرکزنشینان هدف اصلی آنان است. کوتاەسخن مرحلەی پساجمهوری اسلامی از منظر آنان مرحلەی پسا سانترالیسم، مرکز گرایی و شونیسمی نیست کە ریشە در ادوار تاریخ دارد. اما در سطوح داخلی و بەدلیل سیاست احزاب کوردستانی، فرهنگ سیاسی دموکرات و سکولار کورد در ایران، مقاومت بیمانند مردم کوردستان، شخصیتهای مردمی و ورزشی، جامعەی مدنی کوردستان، مفاهیم مدرنی همانند حقوق بشر، جدایی دین از دولت، و ناتوان ساختن و فروپاشیدن، هیمنە و اتوریتەی جمهوری اسلامی در کوردستان و بەاختصار تبدیل کوردستان بە نماد شگرف و مسلم مقابلە و مواجهە با رژیم ضد بشری و واپسگرای حاکم بر ایران آنچنان کارکرد و پتانسیلی داشتە کە شخصیتهای نیروهای مستقل و متوازن در روند رویدادهای سیاسی کنونی از منظر متعادلتری بە مسئلەی کورد و کوردستان با تمام ویژگیهایش بنگرند.
دراین بین مخاطبان بیشتر سیل مردم در خیابانها هستند. این موج همبستگی و همچنین هماوایی ملت کورد با شعارهای سراسری مردم ایران کاری کردە کە پروژەی تجزیەهراسی حاکمیت در میان بخش بزرگی از جامعەی ایران رنگ و لعاب گذشتە را از دست بدهد. این مسئلە کە استعمار یا کولونیالیسم سلطەگر ایرانی چگونە در این شرایط در حال بسط و گسترش ایدەهای خود است، موضوعی بااهمیت در وضعیت کنونی بە شمار میرود.
کوتاە سخن با توجە بە شروط فوق، دشمن و ایادی خواندن مردم کوردستان بیش از این قادر نیست سرکوب مردم کوردستان، دستکم در سطح خیابانهای داخل ایران را توجیە نماید. شعارهای چند سال اخیر مردم همانند" دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکاست" دلیلی است دال بر اینکە مردم سرچشمەی همەی مشکلات، بحرانها و معضلات تلانبارشدەی خود را در سیاستهای این رژیم جنایتکار میبینند. با توجە بە شکست مفاهیم جنگافروزانەی رژیم حاکم بر ایران در عرصەی گفتاری در برابر جنبش کوردستان، اینک حاکمان تهران کە در حاشیەی پیوستن بە تاریخ ننگین حکام و حاکمیتهای پیشین قرار دارند، با تمام قوا میکوشند از فروپاشی خود جلوگیری کنند، لذا عرصەی کرداری و گفتاری دیگری را برای مقابلە و نبرد با جنبش کوردستان و سایر ملتهای تحت ستم در ایران بەراە انداختەاند.
جمهوری اسلامی چرا واژەی تروریسم را در مورد نیروهای کوردستان ایران بەکار میبندد؟
حزب دموکرات کوردستان ایران و سایر نیروهای سیاسی این بخش از کوردستان طی مدت بیش از ٤٠ سال مبارزە علیە رژیم حاکم بر ایران، تمامی پرنسیپهای اخلاقی و قانونی جنگ در برابر دشمن خود در همەی میادین، بە ویژە میدان نبرد محفوظ داشتەاند. نمایندگان سیاسی نیروهای کوردستان ایران در جهان خارج هموارە مورد تقدیر و احترام قرار گرفتە و هیچوقت دست رد بر سینەی آنان زدە نشدە است و دیپلماتهایشان مورد بیمهری قرار نگرفتند، آنهم در حالیکە بیشتر فعالان سیاسی و نمایندگان حزب دموکرات متشکل از کسانی هستند کە پیشتر کادر و پیشمرگ حزب بودند و بە دلیل معلولیت و کهولت سن و... کوردستان و میدان مبارزە را ترک گفتە و رو بە سوی کشورهای دیگر نهادەاند.
در جهانی کە پس از جنگ جهانی دوم، بە ویژە در پی حملات ١١ سپتامبر ٢٠٠١ بە آمریکا، با احتیاط و حذر با نیروهای غیر رسمی و غیر دولتی تعامل میکردند، در قبال جنبش سیاسی کوردستان، بە ویژە کوردستان ایران و احزاب و سازمانهای سیاسی آن، هموارە مورد استقبال بودە و پذیرا شدەاند. نامەی حمایت و تأیید سیاسی حزب دموکرات کافی بود برای اخذ حق پناهندگی در هر یک از کشورهای اروپایی یا آمریکا از سوی هر پناهجویی کە حامل این تأیدیە باشد، البتە این گواهی است بر اعتبار و پرستیژ جهانی حزب دموکرات و دیگر احزاب کوردستان ایران. ترور دو دبیرکل حزب دموکرات و چندین تن از اعضای رهبری حزب در جریان مذاکرە با نمایندگان جمهوری اسلامی و اپوزیسیون ایرانی، از سوی تیمهای تروریستی رژیم و سرانجام برگذاری دادگاە میکونوس کە بە خون فرزندان کوردستان آغشتە گردید، بە بزرگترین سند تاریخی رژیمی تبدیل شد کە در نوع خود نقطەی عطفی در سطح بینالمللی بود کە این جنایات نە توسط یک گروە تروریستی، بلکە از سوی یک حکومت انجام گرفتە و این حکومت انگ تروریستبودن را بر پیشانی خود بە جان خریدەاست.
در تداوم بەکارگیری مفاهیم برای ایجاد زمینە مناسب و رادیکالکردن میدان مقابلە با جنبش کوردستان، همانگونە کە در فوق ذکر گردید، اینبار جمهوری اسلامی درصدد است مفاهیم رنگ و رورفتەی دیگری چون "تروریسم" را بەکار گیرد. حال سوأل این است در شرایط کنونی کە فعالیتهای تروریستی جمهوری اسلامی در جهان زبانزد عالم، بە ویژە دنیای غرب شدە است، این رژیم بە کدام هدف ازاین انگ شکستخوردە در برابر انسانیترین جنبش سیاسی خاورمیانە کە جنبش خلق کورد است سود میجوید؟ برای پاسخ بە این پرسش باید ابتدا این مسئلە را مورد عنایت قرار دهیم کە جمهوری اسلامی ایران طی تاریخ منفور خود، همانند رخدادهای پس از قتل ژینا امینی از سوی نیروهای انتظامی و پلیس تهران با ممانعت و برخورد درخور و قابل توجهی روبرو نشدە است. البتە شاید خوانش و قرائتها متفاوت باشند، ولی باید اذعان داشت رژیم جمهوری اسلامی پیش و پس از ٢٣ شهریور بسیار متفاوت است و زمان بە عقب برنمیگردد.
شاید نمونەهای زیادی در آیندە پدید آیند، اما برای اثبات این تفاوت، تنها سخنان پدر شهید "فریدون محمدی" را بیاد بیاوریم کە هنگام خاکسپاری جنازەی فرزندش در شهر سقز با زبانی مردمی و بیآلایش گفت" این ارتجاع است، این ارجاع باید برود و از بین گردد"! لذا میتوان دلیل بازتولید مفهوم تروریسم در قبال جنبش سیاسی کوردستان را بدینشیوە دستەبندی و پلین کنیم:
نخست: سکوت سازمانهای بینالمللی و کشورهای جهان در قبال یورش بە جنبش سیاسی کوردستان ایران در اقلیم کوردستان و نمایاندن این تعرض بسان صیانت در برابر خطر ترور بود.
دوم: تلاش برای فشار بر حکومت عراق و اقلیم کوردستان و همچنین متهم کردنشان بر این اساس کە از نیروهای تروریستی حمایت میکنند و در قفای آن سیاستهای خود را عملی گردانند.
سوم: ایجاد دلنگرانی و گمانەزنیهای جدید در انظار و افکارعمومی ایران پیرامون جنبش کوردستان کە اینک در سطح تمامی ایران دارای نفوذ و تأثیر سراسری و بە سزایی است. با توجە بە اینکە طی مدت اخیر هموارە احزاب کوردستان ایران را بسان عامل ناآرامی و ناامنی منطقە قلمداد کردە، رژیم درصدد است بە سرکوب و اعمال خشونتآمیز و جنایتکارامەی خود مشروعیت بخشد.
چهارم: ناسیونالیسم ایرانی_شیعی درصدد است از هماکنون راە را برای ایجاد بستر مناسبی جهت فراهم سازی ایران نوینی کە در آن حقوق همە در آن گنجاندەشود مسدود نماید و در این بین چنین پیداست نخبگان وابستە بە ناسیونالیسم سکولار_ قدیمیگرای ایران نیز از آن حمایت کنند.
پنجم: هراس از اینکە نیروی پیشمرگ بە سمبل آزادی در ایران تبدیل گردد. در چنین شرایطی کسب چنین دستاوردی از سوی کورد، زرادخانەی جنگ نرم کوردستان را تقویت میکند و بر نفوذ کوردستان بیش از پیش میافزاید.
ششم: ایجاد آمادگی برای حملەای گستردەتر و بزرگتر رژیم بە احزاب کوردستان ایران کە با سیاست کنونی جنبش کوردستان و مرکز همکاری احزاب کوردستانی، بە ویژە با توجە بە استقبال اخیر مردم کوردستان ایران از فراخوان این مرکز، یورش زمینی احتمال زیادی دارد.
هفتم: ایجاد هماهنگی با روسیە و چین و سایر همپیمانانش برای آنکە در صورت احتمال چنین حملەای و محکومیت آن از سوی شورای امنیت، توجیە لازم برای وتوی آن را دردست داشتەباشد. بە ویژە با برجستەکردن این مسئلە کە کشور مستقلی بە خطر افتادە و جامعەی جهانی نیز در این مورد حساس است. بدیهیاست نامەی نمایندەی دائمی رژیم حاکم بر ایران در سازمان ملل متحد و تروریست قلمداد کردن احزاب کوردستان ایران، پس از حملات تروریستی رژیم بە دفاتر و مقرات این احزاب، بخشی از این ترفند رژیم حاکم بر ایران است.
جمهوری اسلامی اینک بیش از هر زمانی درماندە است از این روی دست بە هر کاری میزند. جهان این رژیم را بسان حکومتی یاغی، گروگانگیر و حامی اصلی ترور میشناسد. بزرگترین نیروی مسلح این رژیم در فهرست ترور آمریکا قرار دارد و سرکردگان خطرناکترین گروەهای تروریستی جهان در ایران جای خوش کردەاند. این رژیم نمونەی حکومتی افراطی دینی و انحصارطلب است کە بە طور بنیادی با تکثرگرایی و پلورالیسم در ستیزاست. لذا اگر هر حاکمیتی بتواند وضعیت ناآرام و شبهە آنارشیستی بینالمللی کنونی را برای خوانش مصلحتطلبانە بر پایەی ترور بەکار گیرد، تردیدی نیست جمهوری اسلامی مأمن و مرکز تروریسم جهانی است و قادر بە هضم آن نخواهد بود.
ترس جمهوری اسلامی از احزاب و جنبش سیاسی کوردستان حامل واقعیتهای بزرگی است کە ترسیم آن را در این واقعیت میتوان دید کە قبل از آنکە این رژیم در تهران فروبپاشد، دمیاست در کوردستان بەگور نهادە شدە است. این فروپاشی چنان سراسیمگی و هراسی بر اندام رژیم افکندە کە کوردستان و کورد را بە آماج اصلی توحش این رژیم تبدیل کردەاست.
این مطلب در شمارە ٨٣٣ روزنامە کوردستان منتشر شدە است.