جمال رسول دنخه
وقایعی کە امروز در ایران و بە ویژە در جغرافیای ملیتهای ایران وجود دارد انبوە سیاستی است کە رژیم اسلامی ایران طی چهاردهە قبل کاشتە است و امروز ثمرە آن بە انقلابی دیگر رسیدە است. انقلابی کە حتما بە وقوع خواهد پیوست. بە قول مارکس انقلاب قطاری است کە مدام در حال حرکت است. این انقلاب از آنجا نقطە تغییری بزرگی است کە همە ملتهای ایران اتحاد و همبستگی دارند. شعارهای کوردستان با شعارهای بلوچستان و بلوچستان با آذربایجان و آذربایجان بە عربستان و در نهایت با مرکز و تهران یکپارچە شدە است.
هنوز هم اختلافاتی وجود دارد البتە کە هست ولی مانع نیست. آنچە مهم مینماید سکوی خیابانهاست کە نمایندگی میکند، مردم متحد هستند و بر تظاهرات خود مستمر هستند. آنچە میخواهم بگویم این است کە نقش احزاب مخالف رژیم ایران در این تظاهرات چە بودە است اگر این سوال بە همەپرسی گذاشتە شود بیشتر مردم جواب منفی خواهند داد. صد البتە کە نویسندە این سطور نیز موافق کار و اعمال احزاب مخالف جمهوری اسلامی ایران نیست.
چرا بە این موضوع پرداختیم از آن جهت کە این مردم هستند در میدان جنگ هستند نە احزاب مخالف. و از آن رو کە مردم خود کنترل میدان دارند بە حق باید بە آن گوش داد چە میخواهند و چرا؟
مردم خیابان کە بە پا خواستەاند افکار عمومی هستند، افکار عمومی همیشە نماد وجدان زندە جامعە خود هستند. در دموکراتیک ترین جوامع نیز همیشە خواست مردم مبنای عمومی دارد نە سیاست نخبگان. بیش از یک ماه کە مردم در سرتاسر ایران در خیابانها حضور دارند، خود را سازماندهی میکنند، فراخوان میدهند، اعتصاب میکنند، بە فراخوانها نیز جواب میدهند اما امروز باید اعتراف کنیم کە این خود مردم هستند خود را منظم و منسجم کردەاند نە احزاب مخالف ژریم ایران!!. اقدامات و رفتار همە احزاب مخالف رژیم ایران بیانیە و اطلاعیەای با محتوای "نگرانی" و "محکومیت" بودە است. این سری اقدام برای روزهای نخستین بود نە امروز کە قریب به ٢ ماه است اعتراضات ادامە دارد.
هر حزبی کە خود را اپوزیسیون رژیم ایران عنوان کردە است باید سه شعار داشتە باشد شعار روز، تاکتیکی و آیندە. چیزی کە مسلم است شعار روز هست زن، زندگی، آزادی، مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنەای و ولایت فقیه. آنچە احزاب مخالف حتی احزاب کورد ندارند شعار تاکتیک است. نبود تاکتیک بە معنای این است هنوز تعریفی مشخص و چهارچوبی معین از اعتراضات نیست. دربرگرفتن تاکتیک نیز بە معنای جنگ مسلحانە نیست بلکە تاکتیک بە معنای پاسخ درخور بە رفتار نیروهای رژیم تهران است. نیروهای رژیم تروریستی تهران در خیابانها مستقیم بە افراد مدنی شلیک میکنند و احزاب مخالف تاکنون با بیانە نگرانی خود را ابراز میدارند. این نوع اقدام متقابل کە در برابر "ضرب گلولە"، "نگرانی" ابراز شود نشان از عدم شناخت پتانسیل خود و بە طور اخص بە کار نگرفتن تشکیلات مخفی است.
احزاب مخالف رژیم باید بدانند کە: "همچنان که رژیم اسلامی ایران احزاب کورد مخالف خود را تهدید و گاهی آن را نیز عملی میکند، احزاب کورد نیز با توجه به پایگاه اجتماعی خود میان مردم نیز میتوانند این رژیم را تهدید و حتی عملی کنند کە مطمئنا جواب هم خواهد داد".
تظاهرکنندگان با سنگ و چوب بە گلولە پاسخ میدهند درخواست مردم از همە احزاب مخالف رژیم ایران این است کە نیروهای خود را بە میدان نیاورند بلکە کمک کنند. کمک کردن ابراز نگرانی و محکومیت نیست. بلکە رهنمودهای تظاهرات خیابانی است کە چگونە بە تظاهرات خود ادامە دهند بدون کمترین تلفات جانی و مادی.
موضوع دیگر کە قابل توجە است اکثر احزاب مخالف رژیم ایران بە علت دوری چند دهە از خاک و میهن خود متاسفابە شناخت واقعی از جامعە خود ندارند. بدین شیوە کە جامعە از لحاظ فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی. تمامی تفاسیر و تشریحات سران احزاب مخالف رژیم تهران در دهە ٥٠ و ٦٠ خورشیدی میچرخد. امروز آنانی کە در کف خیابانها نماد مقاومت و مبارزە هستند دهەی ٨٠ و ٩٠ هستند خبری کم حتی از دهه ٦٠ دارند بە این دلیل کە جامعە بعد از ٣٠ سال کە یک نسل محسوب میشود بە مرحلەای دیگر رسیدە است. مرحلە تماما متفاوت. بی دلیل نیست کە دکتر قاسملو میفرماید: ''این نسل نە اما نسل بعدی رژیم را سرنگون خواهد کرد".
نقطە دیگر قابل توجە این است کە جاش، مزدوران و عوامل سر سپردە رژیم ایران نقش مهمی در سرکوب مردم دارند. خودداری از پخش اسامی آنان بە عنوان یک مهره کارکردی برای رژیم تهران خود نوعی انفاق قایل شدن برای آنان است. عدم رسواسازی مهرەهای آشکار و پنهانی رژیم ایران خود موجب افزایش سرکوبها میگردد. بە نمونەای آشكار بپردازیم "بهزاد رحیمی'' بەنام نمایندە سقز و بانە ابتدا برای فریبکاری بە مجلس ترحیم ژینا امینی رفت بعد از اینکە از مهرەهای اطلاعاتی و هیات همراهش بە بیرون راندە شدند بعد از چند روز در جلسە علنی مجلس رژیم ایران اعلام کرد؛ خونی کە در رگ ماست هدیە بە رهبر ماست. مورد دیگر جلال محمودزادە بەنام نمایندە مردم مهاباد است این مهرە رژیم در مجلس سمت نمایندگی رژیم را دارد طی تماس تلفنی بە عموی اسماعیل (سمکو) مولودی، یکی از شهیدان ٤ آبان ماە در شهر مهاباد فشار آوردە کە علیە یکی از احزاب کورد به عنوان عامل قتل پسرشان شکایت کنند.
این دو نمونە کاتالیزری برای جاشها میباشد کە آنا بە سرکوب خود البتە کشتار مردم ادامە دهند. اگر احزاب مخالف رژیم ایران اسامی این جاشها را فاش کنند بدون شک آنان از لحاظ روحی شکست خواهند خورد. هیچ جاشی آنقدر شجاع نیست کە بتواند علیە طعنەهای مردم ایستادگی کنند اما عدم فاش ساختن هویت آنان این جرات را بە آنان دادە است کە علیە ملت خود بایستند.
انقلابی کە هم اکنون در خیابانها جاریست نیاز بە حماسە، منطق، آرزو، حرف شنوی از مردم، راهنمایی مردم، تحریک مردم و در یک کلام نیاز بە تاکتیک دارد. اگر این تاکتیک نباشد سرکوب خشنتر خواهد شد و احزاب مخالف نیز از مردم خود دور خواهند شد.
احزاب مخالف رژیم ایران توانایی مبارزە دارند و باید اقدام مبارزاتی داشتە باشند و حرف مردم را با گوش شنوا بشنوند مبارزە مدنی و مبارزە خونین هر دو بە یک راه ختم میشود: "انقلاب" پس چه بهتر تلفیقی از این دو باشد بهتر است بگوییم شمشیر و نعل هر دو از آهن هستند اما این کجا و آن کجا!!!
بر همە عیان است انقلاب بە معنای تغییر بنیادین است اگر خواهان چنین تغییری هستیم باید با مردم خود باشیم و پیشرو آنان. بر همگان روشن است کە رژیم ایران با مبارزات مدنی سرنگون نخواهد شد و اگر اساسا این رژیم بە مبارزە مدنی اعتقاد داشت امروز احزاب مخالف ایران این روزی نبود. زنده یاد، دکتر عبدالرحمن قاسملو فرمودە است: ''اين رژیم را از طریق انتخابات آزاد و یا نوشتن چند مقاله در خارج نمی شود سرنگون کرد. این رژیم را میبایست از طریق قهرآمیز سرنگون کرد، حالا این طریق قهرآمیز، قیام مسلحانه داخل شهرها خواهد بود و یا تلفیقی از مبارزه مسلحانه شهری با جنگ پارتیزانی''.