عادل درخشانی
انقلاب در نگاه جامعه شناسان به هر گونه جنبش اجتماعی تودەای که به فرایندهای عمده اصلاح یا دگرگونی اجتماعی بینجامد، نامیده میشود .
انقلابهای بزرگ به آن دسته از دگرگونیهایی گفته میشود که با تغیرات اساسی در حکومت و ساختار اجتماعی یک کشور یا جامعه همراه بودەاند. از جمله انقلابهای تاثیر گذار در تاریخ نه چندان دور،میتوان به انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب ١٩١٧ روسیه اشاره کرد .
همیشه انقلاب در کشورها موضوعی نگران کننده برای همسایگان بوده است، زیرا دگرگونی سریع و عمیق در جامعه که عمدتا همراه با خشونت هم هست، نتیجه تبدیل نارضایتیهای ذهنی جامعه به واکنش جمعی و براندازی حکومت است. انقلابیون در چارچوب تفکر و ایدئولوژی رهبران انقلاب هدایت میشوند .
ایدئولوژیها دیدی جهانشمول دارند و برنامەای منظم را برای کل بشریت در نظر میگیرند. لذا به چارچوب مرزهای کشوری که در آن انقلاب صورت گرفته محدود نمیشوند و بە سرعت جوامع دارای زمینەهای مشترک فرهنگی و مذهبی راتحت تاثیر قرار میدهند .
این موضوع شامل انقلاب ١٣٥٧ ایران هم میشود. در ایران رهبران مذهبی انقلاب تمام سعیشان بر این بود کە تفکر انقلابی اسلامیشان را به کشورهای دیگر اشاعه دهند وصدور انقلاب مستضعفان را به عنوان برنامەای در رویکرد سیاست خارجی خود در پیش گرفتند .
در نگاه رهبران جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی ایران بر ٥٣ کشور اثر گذار بوده .
یکی از عناصری که بر فروکش کردن موج انقلاب در کشورهای دیگر اثر میگذارد، گذشت زمان است. با گذشت زمان احساسات جوامع مقصد برای انقلاب فروکش میکند. اما در طی چهل و سه سال گذشته رهبران نظامی و مذهبی ایران در تلاش بودەاند که با ایجاد گروههای نیابتی و سیاستهای مذهبی برون مرزی و با صرف میلیاردها دلار، تفکر انقلابی -عاشورایی خود را به جوامع دیگر صادر نمایند. در همین راستا گروههای نیابتی مذهبی خود را در کشورهای دیگر تغذیه مالی، لوجستیکی مینمایند تا از آنها دولت نیابتی بسازند .
اما اگر به مبدا حکومت شیعی باز گردیم، در کلام سنتی شیعه چیزی وجود ندارد که نشان دهنده تمایل به شرکت در فعالیت سیاسی باشد. در فقه مرسوم شیعه به ندرت به موارد حکمرانی و حکومتی اشاره شده است. این سنت که به عنوان "سکوت طلبی" شناخته شده است، تصریح میکرد که رهبری جامعه صرفا با ظهور امام مهدی استراحت میکند. امام دوازدهم که گمان می رود در غیبت کبری باشد. مسلمانان تا زمان بازگشت او برای بدست آوردن عدالت به جهانیان، باید حکومت و بت پرستی و ظلم را تحمل کنند .
به دلیل غیر سیاسی بودن طبقه مذهبی و علمای شیعه هرگز جایگزینی را برای سیستم حاکم ارائه ندادند .
سکوتگرایان شیعه با مراجعه به یک حدیث از امام جعفر صادق (ششمین امام شیعیان) که ادعا میکردند، بالا بردن هر پرچم قبل از بازگشت امام مهدی، موضع خود را توجیه کند، بت پرستی است. مطابق این حدیث شیعیان باید از تحمیل اعتقاد واقعی خود به دولت و جامعه، صرف نظر از ماهیت آن خودداری کنند تا به آنها فرصتی برای زندگی در برابر مصیبتهایی که توسط حاکمان ناعادلانه تحمیل می شود، بیابند .
اما خمینی و حلقه اطرافیانش تنها به ایجاد جمهوری اسلامی در ایران اکتفا نکردند. ولایت فقیه ادعا کرد که اختیارات حاکم شرع فراتر از ایران است و شامل "کل" است. در واقع از نظر خمینی دولت ملی یک سازه غربی بود و بخشی از طرح شاهنشاهی -استعمار، بدعت گذاری و به معنای کفر در اسلام یاد کرد .
بنابر این آزادسازی مستضعفین مستلزم تبلیغ اسلام و صدور انقلاب است. برای مثال در ١٤ ژوئیه ١٩٨٠ خمینی اظهار داشت "ما در حال جنگ با کفار هستیم، من از همه ملتهای اسلامی، همه مسلمانان میخواهم که به این جنگ مقدس بپیوندند، دشمنان زیادی وجود دارند که باید نابود شوند. جهاد باید پیروز شود نمونه بارز آن هم فرمان جهاد علیه کوردستان و با خواندن "اشداء علاالکفار" بود .
همچنین در پیام سال نو در ٢١ مارس ١٩٨٠ اعلام کرد که ما باید تلاش کنیم تا انقلاب خود را به سرار جهان صادر کنیم و باید تمام ایدەهای انجام ندادن آن را کنار بگزاریم. در راستای تفکر صدور انقلاب، آیت اللـه حسین علی منتظری جانشین آن زمان خمینی، به عنوان پرشورترین تقویت کننده انقلاب اسلامی ظاهر شد .
به گفته منتظری صدور انقلاب به معنای حمایت از ملتهای تحت ستم (مسلمانان) بود.
از گفتەهای دیگر منتظری در همین راستا این که طبق اخلاق اسلامی، مسئولیت کمک به یکدیگر بر عهده مسلمانان است و این کمک باید به قلمرو امور خارجه نیز تسری یابد. در ٢٢ اوریل ١٩٧٩خمینی بنیانگذاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی موجودیت "سپاه" را که به سپاه پاسداران معروف است اعلام نمود. در ظاهر سپاه محدود به عملیات داخلی بود، اما کاملا واضح بود که گسترش تفکر انقلاب نیز در دستور کار سپاه قرار داشت. همان طور که منتظری در گفتوگو با فرماندهان سپاه گفت. "شما برادران سپاه باید از اسلام و انقلاب اسلامی محافظت کنید و با تلاشهای خود انقلاب اسلامی به کشورهای دیگر صادر خواهد شد". دیری نپایید که سپاه ماموریت خود را با اصطلاحات فراملی توصیف کرد "انقلاب اسلامی هیچ مرزی ندارد" سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کلمه ایران را در عنوان خود نداشت. این بدان معنی است که این نهاد دیدی فراملی در فعالیتهای خود دارد .
برای انجام این استراتژی منابع مستقل قابل توجهی در اختیار سپاه قرار گرفت.
سپاه با استفاده از تعداد زیادی بنیاد و سایر موسسات مانند، بنیاد مستضعفین، بنیاد آستان قدس رضوی، بنیاد شهید، کمیته امداد خمینی، ستاد اجرایی فرمان امام، در ابتدای کار، یک امپراطوری اقتصادی گسترده ایجاد میکند که آن را تا حد زیاد از دولت مستقل میکند. انها از برخی داراییهای خود مانند شرکت عظیم عمرانی خاتم الانبیاء، برای ایجاد زیر ساخت گروههای نیابتی در لبنان، سودان، سوریه، یمن و سایر مناطق بحران زده استفاده میکنند .
دشمنان اسلام، شیطان بزرگ و شیطان کوچک
از نظر خمینی و منتظری و همفکرانشان، غرب دشمن اصلی بود. از این رو در گفتمان خمینی، آمریکا شیطان بزرگ و اسرائیل شیطان کوچک نامگذاری شدند .
در حالی که ردپای منطق ضد آمریکایی بودن خمینی در چارچوب نگاه ضد امپریالیستی بودن انقلاب ایران قابل مشاهده است. اما غشاء خصومت با اسرائیل در آن زمان روشن نبود.
هیچ چیزی در سنت شیعه وجود ندارد که نشان دهنده علاقه حتی گذرا به موضوع اورشلیم یا بیت المقدس فلسطینیان یا یهودیان باشد. از آنجا که بازگشت مهدی موعود منوط به کنترل هیچ یک از املاک و مستغلات بیت المقدس نیست. مکه و مدینه به عنوان مکانی مقدس محل نزول قرآن بود، مورد پرستش قرار میگرفتند .
اما در روند نجات از طریق آمدن مهدی، هیچ ارزش ذاتی ندارند. تا آنجا که روحانیون به مسئله اسرائیل اشاره کردند و این بیانگر این موضوع است که دشمنی با اسرائیل موضوعی سیاسی است نه کلامی .
زیر سازی برای صدور انقلاب
جنگ نامتقارن از طریق گروەهای نیابتی
اگرچه خمینی آمریکا را یک قدرت جعلی عنون کرد و به خود می بالید که این قدرت جعلی را شکست خواهد داد، اما خیلی زود متوجه شدند که رژیمی که میخواهند بنیاد بگذارند، به دلیل اختلاف زیاد قدرت نمیتواند در یک جنگ متعارف پیروز شود. سرتیپ "شیخ مهیم مالک"، یک اسلام گرا که در ستاد کل ارتش پاکستان خدمت میکرد، در کتاب مشهور خود "مفهوم قرانی جنگ"راه حلی برای رفع عدم تعادل قدرت ارائه داد. مالک استدلال کرد که بر خلاف استراتژی غرب، جنگ اسلامی ریشه در جهاد دارد. جنگ مقدس که طبق تعریف نامتقارن بود. در این استدلال جهاد مجاز به انجام عملیات افراطی از جمله حمله انتحاری به سوی کفار دارد. مالک توضیح داد که عملیات افراطی باعث ایجاد ترس و وحشت در بین افراد هدف شده و روحیه دشمن را پایین میآورد و قدرت ماندن دشمن در درگیری را از بین میبرد .
این استدلال به زودی در جنگ بین ایران و عراق عملی گردید و اولین نمونه آن، انتحار دانش آموز "حسین فهمیده" برای منفجر کردن تانک عراقی بود که فرهنگ انتحار را در تفکر انقلابی ایران تقویت نمود و این عمل با تبلیغات وسیع دستگاە تبلیغاتی رژیم ایران در فرهنگ جهادی گروههای مختلف افراطی جای گرفت .
در حالی کە نە خمینی نە منتظری استراتژیست نبودند، آنها میتوانستند به کادری از انقلابیون حرفەای و مبارزان چریکی به رهبری مصطفی چمران اعتماد کنند. چمران فیزیکدانی که در ایالات متحده آمریکا زندگی میکرد، در سال ١٩٥٦ سازمان "تشیع سرخ" را برای آموزش مبارزان شیعه ایجاد نمود. چمران در سفرهای خود به مصر و کوبا ایدەهای خود را تبلیغ کرد و سرانجام در سال ١٩٧١ به لبنان نقل مکان کرد. جایی که فلسطینیان وی را با یک شبکه تندرو بین المللی در تماس قرار دادند. در سال ١٩٧٢ "جورج حبش" رئیس جبهه مردمی آزادی فلسطین، کنفرانسی را در "بداوی" اردوگاه پناهندگان فلسطینی در لبنان ترتیب داد. اجلاس بداوی باعث ایجاد مرکز بین المللی مقاومت در برابر امپریالیسم، صهیونیسم، نژادپرستی و فاشیسم شد .
اتحاد سست گروههای افراطی خاورمیانه که چمران به آن پیوسته بود. وی ارتباط نزدیکی با یاسر عرفات برقرار کرد که به چمران و دیگر مبارزان ایرانی از جمله پسران خمینی و منتظری پیشنهاد آموزش برای واحد نخبه "فتح فورس ١٧"را داد .
اما انقلاب ایران نقطە عطفی برای این افراد و گروهها بود. در سال ١٩٧٩ این کادرهای انقلابی به ایران بازگشتند و در آنجا نقش اصلی را در سپاه پاسداران و سازمان انقلاب تودەهای جمهوری اسلامی ایران "ساتجا" ایفا کردند.
منابع نوشتە بالا در آرشیو روزنامە کوردستان محفوظ است.
این مقالە در شمارە ٨٣٦ روزنامە کوردستان منتشر شدە است.