در پاسخ به نوشتەی افشین افشار
آرش صالح، عضو حزب دمکرات کوردستان ایران
در چند روز گذشتە، یک سری حملات لفظی کە بە صورت بسیار شلخته در قالب یک نوشتە گنجاندە شدە بودند، علیە ملت کرد و جنبش آزادی بخش آن، بر روی وبسایت ایران امروز منتشر شدند. این پاراگرافهای بە هم چسپاندە شدە را کسی بە نام افشین افشار نوشتە بود.
این عدم انسجام این ذهنیت را به خواننده میدهد که این نوشتە، از مجموعەای از نوشتەهای نویسندگان راست و چپ افراطی استخراج شده و کنار هم گذاشتە شدە که مخرج مشترک هر دو ضدیت با جنبش رهایی بخش کوردستان و احزاب آن میباشد. برای نمونه در جایی از تمایل اسرائیل برای تقسیم کشورها به واحدهای کوچکتر مینویسد و در چند سطر پایینتر خود نوشتە مذبور این ادعای خود را با آوردن مثال عدم حمایت اسرائیل از رفراندم استقلال کوردستان عراق رد میکند. یا در ابتدا مدعی میشود که این حزب از سوی شوروی و برای ایجاد "هلال سرخ سوسیالیستی" ایجاد شدەاند در حالی کە چند پاراگراف پایینتر همه چیز را به سرمایەداری ربط میدهد و مدعی میشود کە "اگر منافع خود را در خطر ببیند عقبنشینی خواهد کرد"! در جایی از رژیم به عنوان حکومت "بی آبرو، عقب مانده و قبیلەای" نام میبرد و در جای دیگر از حضور رژیم در کشورهای منطقه تحت عنوان حضور "ایران" نام برده، از آن حمایت می کند و از تروریست قاسم سلیمانی به نام "سردار" نام میبرد!
در مرحلە اول، این نوشتە چیزی جز خندە را بر نمیانگیزاند. اما درنتیجە بازنگری در این واکنش اولیە بە این نتیجە رسیدم کە تلاش برای توضیح این مسائل -اگر موثر باشد- میتواند بە آیندەای بە دور از خشونت برای همە مردمان ایران منتج شود. خشونتی کە در گفتار این نوشتە بر علیە ملت کرد مشهود است حتی منتج بە ارزش گذاری بر یکسری مفاهیم خنثی و علمی در علوم انسانی شدەاست. این خشونت - کە حتی برای حذف دیگری دست بە سلاخی مفاهیم میزند- لاجرم بە خشونتی بی امان در سطح جامعە منتج میشود کە نە تنها ملت کورد بلکە همە ملتهای ایران از جمله ملت فارس را هدف قرار خواهد داد. کما اینکە در حملات منتشر شدە بارها با زبانی تهدید آمیز و آمرانە، کوردها و جنبش آزادی خواهانە کورد تهدید بە تسویە حساب در آیندە شدەاند و بە آنها "امر شدە" کە از آنچە ایشان "پادشاه" ایران میخوانند عذرخواهی نمایند. پر واضح است رویکرد آن سیستمی کە ایشان سنگ آن را بە سینە میزند در مورد ملتهای غیر فارس در ایران هیچ تفاوتی با رژیم جمهوری اسلامی ندارد.
مفید خواهد بود کە در ابتدا بە ساختار این نوشتە پرداخت چرا کە ساختار در رساندن مفهوم بە اندازە محتوی حائز اهمیت است. جناب آقای افشین افشار قبل از هرچیز شما باید بدانید کە ساختار یادداشت شما غلط و غیرعلمی میباشد و تنها میتواند دال بر آشفتگی و عصبیت شما باشد. مواردی کە از لحاظ ساختاری در یک نوشتە اهمیت دارند از قبیل زیر هستند؛ اولا باید آرگیومنت و یا ادعای مشخص و قابل تستی در آغاز بە روشنی بیان کنید. دوما، کل مقالە باید منسجم و در پشتیبانی از تز ارائە شدە باشد و در نهایت این پشتیبانی باید مبتنی بر ادلە، مدارک، مثال و استدلال باشد. یعنی آنچە کە غیرمستدل و غیر مستند باشد، دارای اعتبار نیست. متاسفانە شما در قدم اول کل نوشتە خود را بە این شکل بی اعتبار نمودید و باعث شدید کە خوانندە بە جای جدی گرفتن بحث، بە آن بخندد.
شما این کار را بە سە طریق انجام دادید: اول اینکە مقالە خود را با کینە، نفرت و حملە نە تنها به احزاب کوردستان بلکە بە تحزب آغاز کردید. متوجە این امر هستم کە شما هنوز از این امر عصبانی هستید کە چگونە تحزب و علیالخصوص تحزب با سابقە در کوردستان مانعی در راه تمامیت خواهی شما بودەاند اما شما متاسفانە ساختار درست یک نوشتار را برای اینکە بتوانید حداکثر انتقام را از ملت کورد و احزاب بگیرید بە هم ریختید. لازم است متوجە این امر باشید کە ایراد این رویکرد در درجە اول این است کە بحثهای اساسی حوزە عمومی را از جدیت خارج مینمایند. دوم اینکە آنچە شما بە طور مرتب انجام میدهید نە ارائە ادلە، اسناد و مدارک بلکە بە هم گرە زدن چندین کذب و فالس نریتیو یا روایت وارونە است کە گاها هیچ ارتباطی با هم ندارند. بە عنوان مثال شما از بحث حمایت اسرائیل از ملت کورد در ایران میگویید در حالی کە نه تنها هیچ ادلەای و سندی برای آن ارائە نمیکنید بلکە این واقعیت را فراموش کردەاید کە آن کسی کە شما او را شاه خودتان میدانید مدت کمی پیش از این در اسرائیل مورد استقبال بی سابقە قرار گرفت و بر خلاف منافع مردم کشورش سعی کرد کە از اسرائیل تاج بر باد رفتەاش را طلب نماید. آنکە از حمایت عربستان و اسرائیل بە طور همزمان برخوردار است شما هستید، نە احزاب کورد. البتە این تاکتیکی دیرینە است و تمام کسانی کە خودشان از عربستان و اسرائیل کمکهای گوناگونی دریافت میکنند با دراز کردن انگشت اتهام بە سوی دیگران سعی در فرافکنی دارند کە گناه خود را برای وجدان خویش پنهان نمایند. سوم اینکە آنچە شما در این نوشتار انجام دادەاید مثال بارز "آسمان ریسمان بە هم بافتن" است. در معنی و کاربرد این ضربالمثل گفتە شدە است کە کسی کە در نهایت استیصال باشد در دفاع از خود سعی میکند کە موضوعات غیر مرتبط را بە هم ربط دهد کە بتواند از موضع از دست رفتە خود دفاع نماید. باید گفت شما آسمان را بە ریسمان بافتید تا هرآنچە از دستتان میآید انجام دهید کە بیداری ملت کورد را تخطئە نمودە و مبارزات رهایی بخش این ملت را جرم انگاری نمایید. باید بگویم این تب و تاب شما از آنجا ناشی میشود کە در درون خود میدانید ملتی کە بیدار شدە است دیگر آرام نخواهد نشست تا شان و منزلت خود را بە دست آورد.
از اشتباهات فاحشی کە در این نوشتار وجود دارند پیداست کە بحثی در سطح مبانی برای روشن شدن بعضی مفاهیم و اصول اولیە نیز لازم و ضروری است. امید کە آقای افشار بتواند این توضیحات را برادرانە ببیند و تلاش کند بر اساس آنها نظام مطالعاتی خود را اصلاح نماید.
در قدم اول باید بگویم کە در مقام استدلال هیچ وقت نگویید چون چیزی در اروپا وجود ندارد پس دیگر نمیشود مفهوم مورد نظر را بە آن اطلاق نمود. این رویکرد امروزە بە مثابە نژادپرستی بە آن نگاه میشود. البتە حملات بی امان شما علیە ملت کورد نشان دهندە این است کە استفادە شما از چنین رویکرد نژادپرستنانەای بیشتر با نظام شناختی و اپیستمولوژی شما همخوانی دارد. باید بدانید کە حزب دمکرات کوردستان ایران و بیشتر احزاب دیگر در کوردستان دارای نهادهایی هستند کە پدید آورندە حزب میباشند و آنها را واجد شرایط حزب بودن میگردانند، مانند عضوی کە سالانە مبلغ مشخصی بە عنوان حق عضویت پرداخت میکند و دارای حق رای دادن و کاندیدا شدن در همەی سطوح است، کنفرانسهای دو سالانە در همە کشورهایی کە حد اقل ٤٠ عضو حزب در آنجا بە سر میبرند؛ کە این مسئلە بە جز کوردستان عراق، شامل تقریبا همە کشورهای اروپای غربی، آمریکای شمالی و استرالیا میشود. کنگرە کە هر چهار سال یکبار تشکیل میشود و دهها نمایندە کە توسط هزاران عضو در سراسر جهان انتخاب میشوند در آن حضور مییابند. و همچنین برنامە سیاسی مشخص برای شرق کوردستان و ایران که هدفش دست یافتن بە قدرت هم در ایران و هم در شرق کوردستان است. حزب دمکرات کوردستان ایران در حال حاضر عضو چندین نهاد و ائتلاف بین المللی از احزاب چپ و دمکراتیک مانند سوسیالیست انترناسیونال، سازمان بینالمللی مردمان فاقد نمایندگی سیاسی UNPO، ائتلاف پروگرسیو الاینس و چندین نهاد دیگر بینالمللی است. همچنین این کە امروزە در غرب احزاب مسلح وجود ندارند از شیوە تشکیل احزاب اولیە در دموکراسیهای غربی و وضعیت کنونی این کشورها ناشی میشود. احزاب در غرب بە لحاظ تاریخی در فضایی دموکراتیک و ابتدا از داخل خود پارلمان شکل گرفتەاند و بە هیچ عنوان نیازی بە مبارزە مسلحانە نداشتەاند. این درحالی است کە مبارزە مسلحانە احزاب در شرایطی مانند ایران نیازی غیر قابل انکار است. یک نمونە کە شاید باورش برای شما سخت باشد توسط نلسون ماندلا در آفریقا و برای مبارزە با نظام آپارتاید بنیان گذاشتە شد. گروه شبەنظامی نیزە ملت شاخە نظامی حزب کنگرە ملی آفریقایی بود کە توسط ماندلا و قبل از دستگیریش بنیان گذاشتە شد. متاسفانە من شک دارم کە این توضیحات مفید واقع شوند چرا کە مسئلە اساسی سیستم متبوع شما دشمنی با تحزب است و نە ایراد در تعاریف. سابقە این سیستم در دشمنی مستقیم با تحزب عیان است و اکنون هم جریان بە جا ماندە از آن بە هیچ عنوان قائل بە کار در چارچوب احزاب و همکاری با احزاب نیست.
دوم اینکە آنچە شما بە عنوان احزاب کورد از آنها نام میبرید اصولا باید بە عنوان احزاب شرق کوردستان خواندە شوند، چرا کە این شیوە صحیح خطاب قرار دادن این احزاب است. احزاب نمیتوانند یک اتنیسیستە را بە عنوان لقب داشتە داشتە باشند، چراکە حزب مانند لباس و یا موسیقی نیست کە کوردی یا غیرکوردی باشد. این احزاب با همە اعضای کورد و غیر کورد خود یکی از شیوەهای مدرن سازماندهی و نمایندگی در شرق کوردستان و یا کوردستان ایران میباشند و بە همین دلیل متعلق بە شرق کوردستان با همە ملتها، اتنیسیتەها و اقلیتهای آن هستند.
سوم اینکە جامعە کوردستان ایران بارها بە خواست همین احزاب برای اعتصاب و اکتهای اعتراضی مشابە، جواب مثبت دادە چرا کە طبقات و اقشار و گروههای متنوع جامعە شرق کوردستان این احزاب را نمایندە منافع خود میدانند. حتی با توجە با چنین رابطەای کە تا کنون نمونە آن در هیچ کجای جغرافیای ایران مشاهدە نشدە، این احزاب هیچ گاه نگفتەاند کە همە جامعە کوردستان را نمایندگی میکنند. خواست احزاب کوردستان ایران بسیار سادە است کە دانستن آن میتواند مشکل شما را نیز حل نماید؛ و آن این است از خود مردم کوردستان پرسیدە شود کە خواستار چە چیزی هستند. اگر شما مدعی شوید کە مگر کوردستان ایران تافتە جدا بافتە است کە کە تنها از آنها پرسیدە شود کە چە چیزی میخواهند، باید بگویم کە اولا این خواستە نە برای کوردستان بلکە برای همە ملتهای ایران جایز و بایستە است و باید از آنها درمورد آیندەشان سوال شود؛ دوما مبنای این خواستە حق تعیین سرنوشت ملتها است کە از اصول بنیادین حقوق انسانهاست و سوما متاسفانە آنچە ما تحت ایران و هویت ایرانی میشناسیم بە هیچ عنوان نتوانستە دربرگیرندە همە گروهها انسانی آن باشد فلذا این گروههای بە حاشیە راندە شدە و سرکوب شدە باید بتوانند راسا و بدون اعمال قدرت اکثریت در مورد سرنوشت خود تصمیم بگیرند. اما آنچە خواست کنونی حزب دمکرات کوردستان ایران و بیشتر احزاب شرق کوردستان است این است کە همە ملتهای ایران بتوانند در شرایط برابر و با حقوق مساوی در ایرانی متحد و فدرال در کنار هم بە شیوەای کە تامین کنندە شان و منزلت همسان باشد، زندگی کنند. شان و منزلت همسان بە این معناست کە اولا حق تعیین سرنوشت این ملتها بر اساس توافقات بین همە آنها و با ملت فرادست (فارس) نهادینە شود، دوما همە این ملتها در رابطە با قدرت سیاسی مرکز در یک سطح باشند، سوما ارادە هر ملت در این کنار هم زیستن هم شان و هم ارز و برابر ارادە ملت فرادست باشد، چهارما دولت مرکزی نتواند هیچکدام از ترتیبات اتخاذ شدەای کە در نتیجە توافق با این ملتها بە آن دست یافتە است را بە صورت یکجانبە ملغی نماید، و در نهایت زبانهایشان در حوضەهای آموزش و بروکراسی بە یک اندازە دارای رسمیت بودە و جایگاهی برابر داشتە باشند. اگر پذیرش این مسئلە برای شما بسیار سخت است خیلی طبیعی است چرا کە از دست رفتن امتیازات و پرولجها و برابر شدن با فرودستان معمولا امر دشواری است.