(متن سخنان مصطفی هجری، مسئول مرکز اجرائی حزب دموکرات کوردستان ایران در کنفرانس "در راه اتحاد فراگیر و دموکراتیک" در فرانکفورت آلمان)
مردم آزادیخواە ایران
احزاب و تشکلهای سیاسی
مایە خوشحالی است کە امروز بە نمایندگی از حزب دموکرات کوردستان ایران ، دیدگاە کلی جنبش کوردستان و بطور اخص دیدگاە حزب متبوع خود را در رابطه با اعلام پلاتفرم" همبستگی فراگیر" بە اطلاع شما میرسانم.
نگاە ما با عطف بە تجربە طولانی و تاریخی استبداد ایرانی، در اساس معطوف بە آیندە است. آیندەای کە در آن “ایرانی دیگر” شکل بگیرد. ایرانی کە در آن ارادەها معطوف بە نفی تمامیتخواهی با هر ماهیت و شکلی باشد. ایرانی کە واقعیات متکثر موجود در جغرافیای سیاسی آن، جایگزین افسانەهای تمامیتخواهانە باستانی و دینی باشد. واقعیاتی کە در آن، جوامع هویتی بر اساس اختیار و ارادەی خود، ضمن حقوق برابر، باهم بودن را تجربە نمودە و بە رسمیت بشناسند. بە یاد میآوریم کە جنبش " ژن، ژیان ، ئازادی" بستری بە غایت انسانی و دوراندیشانە را نمایندگی میکند کە ظرفیت و توان بنیان نهادن ایرانی" متفاوت از گذشتە" را دارد، منوط بە این کە شناخت و درک عمیقی از مقولەهای بنیادی و مترقی آن را داشتە باشیم.
امروزە هم دموکراسی به عنوان بستری اولیە، توان پاسخگویی بە بسیاری از پرسشهای هویتی را در خود دارد. در شرایط حاضر هم، ما بە عنوان جنبش رهاییبخش کوردستان و نیز جنبش هویتخواهی ملل تحت ستم و دیگر آزادیخواهان ایران، خود را در منظومەای تعریف میکنیم کە در آن سیاست دمکراتیک و باثبات و بنیاد آیندە ایران، مبنای حل مسائل باشد، نە سیاست انکار و سرکوب.
چنانکە در اصول مندرج در “همبستگی فراگیر” آمدە، حقوق بشر از اصول بنیادین چنین همبستگیای در فردای ایران خواهد بود. رویکرد ما بە حقوق بشر، رویکردی عملگرایانە است. بە عبارتی دیگر، حقوق بشر از منظر این پلاتفرم اتحاد، منبعث از فهم و معرفتی است کە عمل بە آن، مقدم بر ارجاع آن بە قانون اساسی احتمالی است. چرا کە اعتراف و بە رسمیت شناختە شدن تکثر و تنوع را امری حیاتی میدانیم تا امری پسینی و احالە آن بە آیندە.
بە رسمیت شناختە شدن ایران بە مانند جغرافیایی چند ملیتی امری نیست کە در فردای آزادی ایران در قانون اساسی احتمالی بە دنبال آن گشت، بلکە در چهارچوب حقوق بشر، امری کاملا طبیعی و بدیهی است کە اعتراف بە آن در شرایط خاص، میتواند سنگ بنا و معیار سنجش اعتقاد عملی بە مسائل حقوق بشری و مسئلە ملی در ایران باشد.
ایران امروز، برآیند دو پرسش انکار شدە است. از طرفی آزادی و حقوق فردی انسانها توسط نظامهای مستبد در این جغرافیا نفی شدە است و از سوی دیگر، جوامع هویتی از طرف نظامهای تک هویتی- قومی، با روایت باستانی و ولایتمدار و بە بهانە تمامیت ارضی و امنیت ملی، سرکوب شدەاند.از این رو، مسئلەای حیاتی است کە پاسخی فراخور برای آن داشتە باشیم و چهارچوبی روشن و دورنمای مشخصی را برای آن ترسیم کنیم.
برای ایجاد بستر تحول در این شرایط انسداد، همبستگیهایی از این دست همراه با پذیرش تنوع و تکثر و نهادینە کردن آن، میتواند راهگشای ورود بە حل دمکراتیک مسائل انباشتە شدە در ایران باشد. در همان حال واقعیتی را نباید فراموش کرد، آن هم برچسبهایی است کە بە چنین همبستگیهایی خواهند زد. چرا کە دستگاە تبلیغی و پروپاگاندای جمهوری اسلامی و نیز پسماندەهای گرایشات تمامیتخواهانە، همچنان فعال هستند تا بە تقویت و اشاعەی فضای نفی و سرکوب در این جغرافیا دامن بزنند.
بە هر صورت این وظیفە ماست تا با صعە صدر، انسجام، هماهنگی و همبستگی بیشتری، تصور بهتر و عقلانی تری را بە افکار عمومی ارائە بدهیم. تصوری کە نمونە آن را در ماههای نخستین جنبش " ژن، ژیان ، ئازادی" شاهد بودیم. تصوری کە تنها در پی آزادی و رهائی از تمامیتخواهی بود. چرا کە اعتقاد این بودە و هست کە ما میتوانیم در کنار همدیگر باشیم و آیندە متفاوتی را رقم بزنیم. پس اولویت ما در شرایط حاضر تنها مبارزە و همبستگی علیە جمهوری اسلامی نیست، بلکە ارائە پلاتفرمی فراگیرتر است کە توان نمایندگی تنوعات ملی و هویتی چنین جغرافیای متکثری را اعتلا ببخشد.
دوستان عزیز
ما بە عنوان حزب دموکرات کوردستان ایران، در حوزە هویت کوردستانی، جامعەای پویا را نمایندگی میکنیم. ضمن پایبندی بە اصول مندرج در این اتحاد، برپایی و پویایی دموکراسی در آیندە ایران را منوط بە اتحاد عملی جریانات آزادیخواه و ملتزم بە مسائل ملی و دموکراسی میدانیم. آنچە میتوان بر آن تاکید داشت، این است کە دموکراسی عمیق و حقوق بشر تنها میتواند بر بنیان حق تعیین سرنوشت مردم استوار باشد و پرسشهایی چون حاکمیت، عدالت، کرامت، حقوق فردی و ملی برای جوامع هویتی و تحت ستم در ایران بی پاسخ نماند. چنین خوانشی، میتواند امکان و نقطە عطفی باشد در بە پایان رساندن امر تمامیتخواهی. پس لازم است کە منافع متقابل و همبستگی فراگیر و پایدارتر، سرلوحە افکار و عملکرد هر یک از طرفین باشد، تا ثابت کنیم اگر تهران، آذربایجان، کوردستان، سیستان و بلوچستان، احواز، ترکمن صحرا، مازندران و ... غیرە نشود، ایران هرگز گلستان نخواهد شد.