زانیار حسینی
سازمان اطلاعات و امنیت کشور یا بە اختصار ساواک در سال ١٣٣٥ تشکیل و تا سال ١٣٥٧ بە فعالیت خود ادامە داد و سپس توسط شاپور بختیار، آخرین نخست وزیر رژیم ساقط پهلوی منحل شد.
این سازمان در حکم دولت سلطنتی یا دولت در دولت بود و رئیس آن بطور اتوماتیک، عملا معاون نخست وزیر میشد؛ بە عبارت دیگر چنین جایگاهی، نقش برجسته و حیطە اختیارات و مسئولیتهای ساواک را نشان میدهد.
نظرات پیرامون سازمان ساواک بسیار مفصل است؛ موافقان و مخالفان سیاسی حکومت مسقوط پهلوی، هر کدام چهرەای متفاوت و متناقض از ساواک ارائە میدهند.
موافقان سعی در تطهیر ساواک دارند و در ارائە چهرەای مردمی، ملی و وطن پرست از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند؛ مخالفان بالعکس، ساواک را ناقض حقوق بشر، مروج خشونت، عامل جنایتهای بسیار، ترور، آدم ربایی، قتل و جنایتهای در این زمرە میدانند.
این سازمان بنا بر تخمینها و گزارشات نزدیک بە ٨ هزار کارمند و بنا بر ادعای نیویورک تایمز نزدیک بە ٣ میلیون خبرچین ( جمعیت آن دورە در ایران حدود ٣٢ میلیون نفر بودە! ) در سراسر ایران داشتە است؛ بودجه رسمی ( جدای از منابع مالی غیر رسمی ) ساواک در سال ١٣٥٢ شمسی بالغ بر ٢٢ میلیارد ریال برابر با ٣١٠ میلیون دلار آن زمان بود!
مدتی قبل شبکه من و تو با حضور چهرەای خبرساز و جنجالی بە نام "پرویز ثابتی" کە از مدیران ارشد ادارە کل سوم ساواک بودە است، مستندی پنج قسمتی در رابطه با ساواک ساختە کە پرویز ثابتی همچون راوی و متکلم وحدە با توضیحاتش در مورد سازمان ساواک و خاطراتش در آن دورە، سعی در وارونە سازی آن دوران و تطهیر این نهاد امنیتی مخوف داشتە است؛ بە گونەای کە تصویری ملی-مردمی و وطن پرستانە از ساواک و پرسنل آن ارائە دادە است و وجهەای قربانی گونە، متظلم بە آن بخشیدە است.
هر چند کە پرویز ثابتی بطور سادە و سرسری از برخی اقدامات ساواک پردە برداشتە است و توضیحاتش را پیرامون چنین وقایعی بە شیوەای ارائە میدهد کە گویی این قبیل از اقدامات عادی و در عین حال لازم و ضروری بودە است؛ از سوی دیگر در سخنان وی میتوان شدت و حدت فساد اداری، مالی و سیاسی رجال درباری و شخص محمدرضا پهلوی را استخراج نمود. در بخشهای دیگر خیلی سادە از شدت سانسور، اجبار بازداشت شدگان بە اعتراف اجباری در صدا و سیما میگوید و دست آخر از بیشتر مسئولان ردە بالای نظام و سازمان ساواک بدگویی میکند؛ پیرامون چنین موضوعاتی چنین مستندی بیشتر به یک روایت حکومتی شباهت دارد تا یک مستند تاریخی بر پایە اسناد موثق!
اظهارنظر دربارە ساواک مستلزم آشنایی با بخش جنجالی ساواک با اسم اداره کل سوم، ساختار، اهداف و فعالیتهای میدانی این سازمان و چهرەهای برجستە و شناختە شدە آن است؛ تشکیلات عظیمی کە در سازمان ساواک تنها مربوط بە ادارە کل سوم، یک ادارە از میان دە ادارە کل این سازمان بودە است.
ادارە کل سوم، مهمترین و مقتدرترین اداره کل ساواک بە حساب میآمد کە وظیفه اصلی آن مسئولیت امنیت داخلی ( ضد اطلاعات و امنیت داخلی ) بودە است؛ این بخش از ساواک را میتوان بە عنوان هدف اصلی از تشکیل آن نام برد و قصد از پایە گذاری چنین ساختاری را میتوان در اهداف همین ادارە کل سوم ساواک جستجو نمود.
تأمین امنیت داخلی، تهیه و تنظیم طرحهای نیازمندیهای اطلاعاتی بر مبنای سیاست عالیه کشور، دریافت و کسب اخبار برای حفظ امنیت، بازرسی، کشف "عملیات براندازی که شامل فعالیت خرابکاری، تشکیل و فعالیت هر گونه دسته جات و احزاب سیاسی که غیر قانونی اعلام شده بود و تبلیغات مضر که با هدف بر هم زدن نظم و امنیت کشور صورت میگرفت" در شرح وظایف رسمی این اداره کل بود؛ البته اینها توضیحات خود سازمان مبنی بر مسئولیتهایش میباشد و بدیهیست کە احزاب سیاسی، چهرەهای سیاسی و مدنی، و فعالین حوزه حقوق ملی، سیاسی، اجتماعی و غیرە این سازمان را بیشتر بازوی سرکوب و عامل کشتار مخالفان رژیم موجود میپنداشتند تا سازمانی با خط مشی ملی-مردمی کە حافظ جان، مال و امنیت ملل ساکن در ایران باشد.
اداره کل سوم در انتصاب رئیسان ساواک استانها، ساواک تهران و نمایندگیهای ساواک در خارج از کشور نیز دخالت داشت. مدیر اداره کل سوم، اداره امور ساواک استانها را در اختیار داشت و دستورهای لازم را مستقیماً به آنها صادر میکرد. مقصد بیشتر اخبار کسب شده در واحدهای دیگر ساواک مربوط به ادارات و بخشهای تابعه اداره کل سوم ساواک بود.
تمام ادارات کل ساواک به بخشها و واحدهای کوچکتری تقسیم میشدند و هر کدام نیز وظیفهای خاص بر عهده داشتند. اداره کل سوم (امنیت داخلی) ساواک، که به کمیته شهرت داشت، نیز از بخشها و ادارات مختلف تشکیل شده بود. چارت سازمانی اداره کل سوم شامل دفتر اداره کل، بخش مستقل بازجویی، کمیته مشترک ضد خرابکاری و هفت اداره مجزا بود که هر کدام وظایفی بر عهده داشتند و وظایف آنان بە شرح ذیل میباشد:
١- "دفتر اداره کل" که رسیدگی به امور پرسنلی-مالی و کارپردازی اداره کل، نگهداری سوابق، تهیه فهرست نگهبانی، نظارت بر اجرای مقررات حفاظتی، حضور و غیاب پرسنل، توزیع مراسلات، تقسیم کار و نظارت در اجرای وظایف نظافتکاران و رانندگان سرویس عمومی اداره کل، از جمله وظایف این اداره بود.
٢- "بخش مستقل بازجویی" که عمدهترین وظایف آن ارائه مشاوره در امور قضایی، همکاری با بخشهای اداره کل در تشکیل پروندههای قضایی، اجرای بازجوییها و شرکت در کمیسیونها بر حسب دستور مدیر کل بود.
٣- "اداره یکم" (بخش عملیات و بررسی)، وظیفه تجسس، کشف و مراقبت و تعقیب فعالیتهای براندازی را بر عهده داشت و از شش بخش: احزاب و گروههای کمونیست، احزاب و گروههای افراطی سیاسی براندازی، اعراب و بلوچ و هدفهای جدید، کوردها، تحقیقات و تبلیغات ضد مارکسیسم و تبادل اطلاعات و اقدام تشکیل میشد.
تمام ادارات ساواک دارای کدهایی بودند که با آن شناخته میشدند و چون کد اداره کل سوم با عدد ۳۰۰ شروع میشد، لذا ادارات تابعه این اداره کل نیز هر کدام دارای یک کد سه رقمی بودند که با عدد ۳ شروع میشد. به طور مثال بخشهای زیر مجموعه اداره یکم عملیات و بررسی اداره کل سوم ۳۱۰ تا ۳۱۴ بود. کد یا بخش ۳۱۰ به بررسی سوابق سیاسی افراد میپرداخت و در زمان انتصاب یا ارتقای مقام مدیران دولتی سابقه آنها از ساواک استعلام میشد. بخش ۳۱۱ بر فعالیتهای کمونیستها متمرکز بود و از رفتار و اعمال آنها مراقبت میکرد. دایره عملیات تهران، دایره عملیات شهرستان و دایره بررسی و ضد اخلالگری سه بخش مهم کد ۳۱۱ بود که بر تمام مکاتبات و اعلامیههای کمونیستی که از خارج وارد کشور میشد، نظارت و اعمال سانسور میکرد. گیرندگان این گونه مکاتبات شناسایی و فعالیتهای فردی و گروهی آنها تحت کنترل قرار میگرفت. بخش ۳۱۲ بر فعالیتهای روحانیون، جبهه ملی، نهضت آزادی، حزب ملت ایران و سازمان مجاهدین خلق متمرکز شده و در دو شاخه تهران و شهرستان فعالیت میکرد. بخش ۳۱۳، بخش اعراب و بلوچ و هدفهای جدید نام داشت و بر احزاب و گروههایی که در زمینه حقوق ملیتهای ساکن در خوزستان و بلوچستان فعالیت میکردند، متمرکز بود؛ این بخش اخبار و اطلاعات کسب شده را در اختیار اداره کل هشتم قرار میداد. بخش ۳۱۴ بر فعالیت کوردهای مخالف رژیم، مهاجرت کوردهای ایران ساکن در عراق، حزب دمکرات ( اپوزیسیون اصلی میان کوردها)، حزب دمکرات عراق و دیگر احزاب و گروههای کورد نظارت میکرد.
٤- اداره دوم (عملیات و بررسی) چهار بخش آموزش عالی و دانشگاه تهران، مراکز آموزشی تهران غیر از دانشگاه تهران، مرکز آموزش عالی شهرستانها و وزارت آموزش و پرورش را در بر میگرفت. این اداره علاوه بر وظیفه تجسس، کشف و مراقبت و تعقیب فعالیتهای براندازی وظیفه کسب خبر از فعالیتهای سیاسی طبقه آموزش دهنده و آموزش گیرنده و کارمندان وزارتخانههای علوم و آموزش و پرورش را نیز برعهده داشت.
٥- اداره سوم (عملیات و بررسی) که وظیفه کسب خبر از ایرانیان خارج از کشور به منظور پی بردن به فعالیتهای مشکوک در زمینه براندازی و کنترل رفتار آنان با سازمانهای خارجی را بر عهده داشتند و از چهار بخش آلمان فدرال و کشورهای شرق اروپا، کشورهای اسکاندیناوی و غرب اروپا، آمریکا و کانادا و آسیا، آفریقا و اقیانوسیه تشکیل شده بود. کد یا بخش ۳۳۱ بر دانشجویانی که عقاید کمونیستی داشتند و ساکن آمریکا بودند نظارت داشت. کد ۳۳۲ کارهای دانشجویان ایرانی مقیم انگلستان، فرانسه، سوئد و دانمارک را که فعالیت کمونیستی و مذهبی داشتند کنترل میکرد. کد ۳۳۳ بر دانشجویان ساکن در کشورهای آلمان و ایتالیا تمرکز داشت. کد ۳۳۴ بر دانشجویان ایرانی در هند و پاکستان نظارت داشت و فعالیتهای آنها را به اداره کل سوم مخابره میکرد.
٦- اداره چهارم از هفت بخش حزب رستاخیز و انجمنهای منتخب ملی، وزارتخانهها و سازمانهای دولتی و حساس ملی، امور کارگری و اصناف، روحانیون جوامع و اقلیتهای مذهبی، امور کشاورزی، دامپروری و عشایر، مطبوعات و تبلیغات، نارضایتیهای عمومی و مسائل اجتماعی و اقتصادی تشکیل میشد. کسب خبر از طبقات و گروههای اجتماعی به منظور پی بردن به فعالیتهای آنها در زمینههای براندازی و کسب خبر در امور مطبوعاتی، بررسی و انعکاس موارد اطلاعاتی به ذینفعها و ارسال اخبار به هدفهای اطلاعاتی اداره یکم و ارسال اخبار لازم به سازمانهای ذینفع از جمله وظایف آنها بود. کد ۳۴۱ این اداره بر بخش نارضایتیهای عمومی افراد از قبیل نداشتن برق، آب و وضع نان در شهرستانها متمرکز بود و به شکل بولتن، اخبار کسب شده را در اختیار مقامات قرار میداد. بخش ۳۴۲ روی کارمندان وزارتخانهها نظارت و از سوء استفادههای وزیران و کارکنان و.... گزارش تهیه میکرد. بخش ۳۴۳ کارهای کارگران و اصناف را کنترل میکرد.
٧- اداره پنجم (پشتیبانی عملیاتی) متشکل از بخشهای دکترین و آموزش، سانسور، پشتیبانی فنی، بازرسی، پشتیبانی و آمادگی بود و وظیفه پشتیبانی عملیاتی و اطلاعات را بر عهده داشت. کد ٣٥٢ وظیفه کنترل مکاتبات و سانسور مخالفان مقیم خارج و مخالفان داخلی را بر عهده داشت. کد ۳۵۳ بخش فنی شنود تلفنی اشخاص مظنون را کنترل میکرد.
٨- اداره ششم (بایگانی) از چهار بخش فیش و تشکیل پرونده، بایگانی، بررسی و تطبیق مشخصات و تصفیه پرونده تشکیل میشد و تنظیم و نگهداری پروندهها را بر عهده داشت. در این اداره هر یک از فعالان سیاسی، یک پرونده با مشخصات کامل در کلاسورهای مخصوص داشتند و هر برگهای در پرونده شماره گذاری میشد و مهر بایگانی میخورد.
٩- اداره هفتم (عملیات و بررسی) متشکل از بخشهای نیروهای زمینی شاهنشاهی و سپاهیان انقلاب، نیروی هوایی و دریایی و اهداف وابسته، شهربانی، ژاندارمری و اسلحه قاچاق، گارد شاهنشاهی و وزارت جنگ و دیگر اهداف نظامی بود. کار این اداره تجسس، کشف، مراقبت و تعقیب فعالیتهای براندازی، کسب خبر از کادر شاغل و بازنشسته نیروهای انتظامی و افراد اخراجی ساواک و انجام امور مربوط به اسلحه و مهمات ارجاعی به بخش امنیت داخلی بود. کد ۳۰۲ بخش مستقل انتظامی این اداره بود که بر فعالیت افراد نظامی و پرسنل ارتش نظارت میکرد. کد ۳۰۳ بخش مستقل قضایی با مراجع قضایی از قبیل دادگستری و دادرسی ارتش در ارتباط بود و پروندههای فعالان سیاسی متهم بعد از تکمیل بازجویی به این مراجع ارسال میشد.
جالب است بدانیم کە عفو بینالملل در گزارشی در همان سالهای مدیریتی آقای پرویز ثابتی در ادارە کل سوم ساواک گفتە است کە مخالفان در زندانهای ساواک با "شلاق و کتک، شوک برقی، کشیدن ناخن و دندان، تنقیه آب جوش، آویختن وزنه از بیضه، بسته شدن به تخت آهنی داغ، فرو کردن شیشه شکسته در مقعد و تجاوز" روبرو بودەاند.
مارتین انالز، دبیرکل سازمان عفو بینالملل در سال ١٣٥٣ی شمسی، رژیم ایران را بە نقض مستمر و همە جانبه حقوق بشر متهم کرد و بە صراحت اعلام نمود کە پروەندەی نقض حقوق بشر هیچ کشوری در جهان، بدتر و سنگین تر از ایران نیست؛ در سال ١٣٥٥ شمسی نیز، همین سازمان ایران را به عنوان یکی از مخوفترین زندانهای انسان معرفی کرد. بنا بر گزارش این سازمان ٢٥ تا ١٠٠ هزار نفر بە دلایل سیاسی در ایران زندانی بودند. کمیسیون وکلای ژنو نیز کە متشکل از ٤٥ هزار حقوقدان و واستادان حوزە حقوق بودند علیه محمدرضا پهلوی، بارها بیانیە صادر کرد و در نهایت کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل نیز در مورد خشونت رژیم پهلوی اقدام بە صدور بیانیه کرد.
بیل فرلیک از مدیران برنامه پناهندگان در دیدهبان حقوق بشر، گفتە است که فعالیت حقوق بشری خود را سه سال قبل از انقلاب ایران و در سازمان عفو بینالملل و با مصاحبه با قربانیان شکنجه ساواک، و آگاهیرسانی در این باره شروع کردە است؛ او در مصاحبە ای با بی بی سی فارسی گفت ادعاهای شکنجە "شدید و موثق" بودند؛ تا جایی کە یک نویسنده آمریکایی گفته بود این سازمان در شکنجه زندانیان "روشهای روم باستان، اسپانیای قرون وسطی، و همین طور آشوویتس و سایگون را به حد اعلی رسانده."
از معروفترین جنایتهای ساواک در شرق کوردستان دستگیری فلەای فعالان سیاسی و مدنی در کوردستان، ترور شخصیتهای سیاسی برجستە کورد همچون سلیمان معینی، ایجاد فضای رعب و وحشت، خفقان و جو امنیتی-نظامی، اجیر نمودن گروهها و افراد مختلف در جهت قتل و یا ربایش مبارزان کورد و تحویل آنان بە نیروهای رژیم پهلوی در کوردستان بودە است؛ هر گونە فعالیت آزادیخواهانە، کنشهای سیاسی، مدنی و اجتماعی با برچسبهای نامتعارف، اتهامات سنگین و احکام شدید روبرو میگشت؛ بطوری کە در مکالمات روزانە مردم در کوردستان، استفادە از لفظ " مگر تو ساواکی هستی " در رابطە با قسی القلب بودن، ناعادلانە رفتار نمودن، نیرنگ زدن و تهدید کردن همراە بودە است.
از دیگر کارهای ساواک کە در آن زمان سر و صدا بە پا کرد، ترور بنیانگذار و پایە ریز و نخستین رئیس این سازمان، تیمور بختیار بود؛ شکنجە و اعدام خسرو گلسرخی، تیرباران بیژن جزنی و هشت تن دیگر، کمک بە سرکوب واقعە سیاهکل، حملە بە سازمانهای مجاهدین خلق و چریکهای فدائی خلق و دستگیری کثیر شماری از آنان، قتل صمد بهرنگی تنها مواردی بودند کە بە صورت گستردە منتشر شدند و یا در حوزە خبر رسانی و سیاست رسانەای برای ساواک نتجه معکوس در پی داشت. تعقیب، آدم ربایی، محاکمە صحرایی، و اعدام سرپایی عدەای از اعضای کمیتە انقلابی حزب دمکرات کوردستان در سالهای ٤٦-٤٧ بە طور سیستماتیک و گستردە بە گونەای کە یک عضو ربودە یا دستگیر شدە حتی مجال حضور در بیدادگاههای نظامی آن دوران را هم پیدا نمیکرد و بە شیوە صحرایی محاکمە و در همانجا تیرباران میشد بە عنوان نمونە ملا احمد شلماشی معروف بە ملا آواره کە بعد از اسارت و تحمل شکنجەهای وحشیانە، بدون برگزاری دادگاه و صدور حکم تیرباران شد؛ و این همان سیستم ستم مضاعف ملی و سیاسی است کە رژیم فعلی در رابطە با کوردها از آن تبعیت میکند.(در قوانین دوران رژیم پهلوی، اتهام و جرمی با عنوان سیاسی وجود نداشت و همە فعالین سیاسی و مدنی در دادگاههای نظامی محاکمە میشدند) رصد جامعە، گروهها و اقشار مختلف مردم در همە ابعاد اجتماعی، آدم ربایی، قتل، صحنە سازی،ساختن پاپوش، انفجار و ایجاد ناامنی، ترور فعالین سیاسی و مدنی (کە در برخی گفتەهای سران ارشد ساواک نیز یافت میشود)، شکنجەهای گستردە و وحشتناک کە بسیاری از بازداشت شدگان آن دوران از وسیلەای با نام آپولو برای شکنجە یاد کردەاند، تنها بخشی از جنایاتی میباشد کە آشکار شدند؛ بر طبق آمار، ساواک تنها در بین سالهای ١٣٥٠ تا ١٣٥٧ نزدیک بە ٣٦٨ نفر را در درگیریهای مسلحانە و حدود ١٠٠ نفر دیگر زندانی سیاسی را در زندان یا بیرون از زندان بە قتل رساندە است.
در این دوران حساس داخلی و منطقەای کە تنها یک سال از خیزش "ژن، ژیان، ئازادی" با اسم رمز ژینا امینی و پرچمداری کوردستان و ملت کورد میگذرد، جریاناتی سعی در وارونە سازی تاریخ، رویدادها و حتی غسل تعمید رژیم پهلوی و بالاتر از آن تطهیر سازمان خوفناک ساواک را دارند. بە عبارتی وسعت جنایات رژیم فعلی را معیاری برای تقدیس رژیم قبلی قرار دادەاند، بایستی جملە شیرین عبادی را کە در دوران رژیم قبلی قاضی و در رژیم فعلی وکیل و فعال حقوق بشریست را یادآور بشویم کە وضعیت حقوق بشر در ایران پیش و پس از انقلاب را این طور خلاصه میکند: "بد بود، و بدتر هم شد."