نقش کوردها در معادلات منطقهای: فرصتی برای تغییر توازن قدرت
اورارتو دلشین
مسائل خاورمیانه همواره تحت تأثیر بازیگران مختلف و سیاستهای قدرتهای جهانی بوده است. در این میان، کوردها بهعنوان یکی از بازیگران مهم منطقهای، بهویژه پس از تحولات سوریه، به محور توجهات بینالمللی تبدیل شدهاند. در این مقاله به بررسی نقش کوردها در معادلات منطقهای، تأثیر عوامل ژئوپلیتیکی بر آینده آنها و درسهایی که تاریخ به ملت کورد آموخته است، میپردازیم.
امنیت اسرائیل و جایگاه کوردها
یکی از عوامل مهمی که وزن سیاسی کوردها را در خاورمیانه افزایش داده، ارتباط آنها با مسئله امنیت اسرائیل است. در سالهای اخیر، حضور کوردها در تحولات سوریه، بهویژه در مناطق خودگردان رۆژئاوای کوردستان٫همزمان با منافع استراتژیک اسرائیل در منطقه همسو شده است. اسرائیل، که همواره به دنبال ایجاد نوعی موازنه در برابر تهدیدات منطقهای بوده، بهطور ضمنی از تقویت نقش کوردها حمایت کرده است.
این حمایت تنها به اقدامات غیرمستقیم محدود نمیشود. رهبران اسرائیل، از جمله بنیامین نتانیاهو، بارها به اهمیت ژئوپلیتیکی کوردها در معادلات منطقهای اشاره کردهاند. نتانیاهو در یکی از سخنرانیهای خود اظهار داشت: “خاورمیانه در حال تغییر است و خاورمیانه جدیدی متولد خواهد شد.” وی همچنین تأکید کرد که در نگاه آمریکا و اسرائیل، کوردها تنها نیروی قابل اعتماد در منطقه هستند و میتوانند نقشی کلیدی در تأمین امنیت خاورمیانه ایفا کنند. این دیدگاه نهتنها نشاندهنده جایگاه کوردها در استراتژیهای ایالات متحده و کشورهای اروپایی است، بلکه اهمیت اتحاد و انسجام داخلی در استفاده از این فرصتها را یادآور میشود.
شکنندگی ترکیه و فرصتسازی برای کوردها
ترکیه در سالهای اخیر بهدلیل سیاستهای تهاجمی و اقدامات غیرقابل پیشبینی، به کشوری شکننده تبدیل شده است. اقدامات آنکارا در سرکوب کوردها، مداخله در سوریه و تنشآفرینی در روابط با کشورهای غربی، ترکیه را از متحدان سنتی خود دور کرده و موجب ایجاد شکافهای داخلی عمیقی شده است.
این وضعیت فرصتی بینظیر برای کوردها فراهم کرده است تا از تزلزل سیاسی و اقتصادی ترکیه به نفع خود بهرهبرداری کنند. با این حال، استفاده از این فرصتها نیازمند برخورداری از یک استراتژی منسجم و همکاری میان جناحهای مختلف کوردی است. هرگونه ضعف در همبستگی داخلی میتواند موجب از دست رفتن این فرصت تاریخی شود.
عدم ثبات در سوریه و مسئله خودمختاری
سوریه، بهعنوان یکی از محورهای اصلی درگیریهای خاورمیانه، همچنان با بحرانهای عمیق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دستوپنجه نرم میکند. جنگ داخلی و مداخلات خارجی، ثبات بلندمدت این کشور را غیرممکن ساخته است. در این میان، مناطق تحت کنترل کوردها در مناطق شمال و شرق سوریه، که تحت کنترل نیروهای کورد در چارچوب اداره خودگردان رۆژئاوا قرار دارند، به یک نقطه توجه بینالمللی تبدیل شدهاند.
کشورهای غربی، بهویژه ایالات متحده، بارها بر ضرورت پذیرش نوعی خودمختاری برای کوردها در سوریه تأکید کردهاند. هرچند این موضوع هنوز به نتیجه قطعی نرسیده است، اما حمایت بینالمللی از رۆژئاوا، اهمیت نقش کوردها بهعنوان یک بازیگر کلیدی در آینده سیاسی سوریه را برجسته میکند. در صورت تحقق خودمختاری، این مسئله میتواند الگویی برای سایر بخشهای خاک کوردستان در منطقه باشد.
درسهایی از تاریخ: اتحاد بهعنوان شرط اصلی موفقیت
تاریخ ملت کورد نشان داده است که بزرگترین مانع در مسیر دستیابی به حقوق مشروع این ملت، تفرقه و اختلافات داخلی بوده است. از جنگهای داخلی گرفته تا اختلافات میان احزاب سیاسی، این شکافها همواره فرصتهای تاریخی را از ملت کورد گرفته است.
در شرایط فعلی که فرصتهای بینظیری در اختیار کوردها قرار دارد، اهمیت اتحاد و انسجام داخلی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. این اتحاد میتواند در قالب یک چشمانداز ملی و فراتر از منافع حزبی تعریف شود. اگر کوردها بتوانند با کنار گذاشتن اختلافات و تمرکز بر منافع مشترک، انسجام خود را حفظ کنند، معادلات منطقهای به نفع آنها تغییر خواهد کرد.
نتیجهگیری
مسائل خاورمیانه پیچیده و چندوجهی است و کوردها در قلب این تحولات قرار دارند. از نقش آنها در امنیت اسرائیل و نگاه غرب، تا تأثیر سیاستهای ترکیه و وضعیت سوریه، کوردها فرصتهای بینظیری برای تغییر توازن قدرت در منطقه دارند. سخنان نتانیاهو مبنی بر تولد “خاورمیانه جدید” و تأکید او بر اعتماد به ملت کورد، نشان میدهد که این ملت میتواند نقشی محوری در امنیت منطقه ایفا کند.
با این حال، موفقیت در این مسیر تنها با اتحاد، برنامهریزی استراتژیک و همسویی با فرصتهای بینالمللی ممکن خواهد بود. آینده کوردها در گرو توانایی آنها در تبدیل فرصتها به دستاوردهای پایدار و حرکت به سوی یک آینده روشنتر برای تمام بخشهای خاک کوردستان است.