
چرا خاکیپوش؟ چرا نوروز؟
البرز روئینتن
بار دیگر مردم کوردستان پیش از آنکه بهار برسد، به استقبال آن میروند. این استقبال از زمانی آغاز شد که مردم با پوشیدن لباس خاکی در محافل و گردهماییهایشان، خواستند همدلی، همصدایی و حتی هماهنگی خود را با یکی از مهمترین نمادهای جنبش آزادیخواهی کوردستان، یعنی "پیشمرگه"، نشان دهند. طولی نکشید که پس از این فعالیت پرشور، نام "نوروز خاکیپوشان" بهعنوان یک هشتگ بر زبانها افتاد و جایگاه ویژهای در گفتمان عمومی یافت. در چنین شرایطی، طرح پرسش چرا خاکیپوش؟ چرا نوروز؟ به مسئلهای مهم تبدیل شد، مسئلهای که ما را به درک بهتر وضعیت اجتماعی و هوشیاری جامعهمان وادار میکند تا مسیر آینده خود را روشنتر سازیم. جامعه آگاه کوردستان، برای نشان دادن همبستگی عقلانی خود با جنبش آزادیخواهی و نمادی همچون "پیشمرگه"، این حرکت را به یک اقدام هویتی تبدیل کرد. این حرکت حتی تا جایی پیش رفت که برای تحقق آنچه در توان دارد، آماده مقابله با دستگاههای سرکوبگر دولت اشغالگر شد و این حقیقت را تثبیت کرد که کوردستان تصمیم خود را گرفته است و میخواهد در خدمت آرمان، اندیشه و هدف "پیشمرگه" برای میهن باشد. از یک سو، این امر تأثیر عمیقی از مبارزه کوردها دارد و از سوی دیگر، نشان میدهد که مردم صاحب این مبارزهاند و میخواهند با قدرت، آن را به آینده منتقل کنند. این یکی از نشانههای پویایی جامعه کوردستان و مبارزە برای آزادی است، و حتی ثابت میکند که آماده است تا این پویایی را به یک عمل تبدیل کند و در انتظار نماند. این پیام همچنین خطاب به نیروهای سیاسی، پیشمرگهها و تشکیلات پیشمرگه است که بدانند تنها نیستند. توافقات امنیتی میان دولتها نمیتواند نیرویی همچون پیشمرگه را به راحتی از بە حاشیە براند، زیرا جامعه با تفکری پیشمرگانه به این مسائل مینگرد و برای آزادی مبارزە میکند. پاسخ به این پرسش که چرا نوروز بسیار ساده است. نوروز، یا هر مراسم دیگری و حتی هر فرصتی که دو کورد را جمع میکند و آنان را در کنار یکدیگر قرار دهد، به یک اقدام سیاسی تبدیل میشود. چراکه کورد سیاسی متولد میشود، سیاسی زندگی میکند و سیاسی نیز از دنیا میرود. زیرا نبرد برای بقا، از وجود او جدا نیست. این نبرد تنها در لوله تفنگ پیشمرگه خلاصه نمیشود، بلکه در ذهنیت پیشمرگهای، در عشق به آزادی، در دفاع از هویت ملی، در تلاش برای ارتقای احساس ملیگرایی، در فعالیت برای برجستهسازی فرهنگ کوردی و حتی در حفظ محیطزیست کوردستان نیز تجلی مییابد. همچنین در آموختن، آموزش زبان مادری و بسیاری از زمینههای دیگر دیده میشود. اینها همگی بخشی از نبرد بقای کوردها در برابر سیستم نژادپرستی است که دولتهای اشغالگر برای قرنها تلاش کردهاند تا ملت کورد را از صفحه روزگار محو کنند و حتی موجودیت خود را در نابودی کوردها و کوردستان آزاد میبینند. بدون شک، در چنین شرایطی، هر فرصتی که در آستانه نوروز و بە معنای تجدد حیات طبیعت در کوهستانهای کوردستان پیش بیاید، به عرصهای برای خاکیپوشان تبدیل خواهد شد تا نشان دهند که این خاک، خاستگاه جنبشی است که برای آزادی و رهایی مبارزە میکند. از همه مهمتر، اتحاد خاکیپوشان در نوروز، تلاشی برای همبستگی است تا مبارزه را به یک مبارزه جمعی تبدیل کند، تا پیروزی را تضمین کند، تا از کوهستانها پایین بیایند، به خیابانها و میدانهای شهرها بروند، تا در مرکز قدرت، پرچم کوردستان را برافرازند و ثابت کنند که حتی اگر برای لحظهای هم شده، در کوهها گرد هم میآیند و آزادانه لباس خود را میپوشند، دشمن نمیتواند مانع آنان شود. و اگر روزی در قلب شهرها گرد هم آیند، همان آزادی را به یک واقعیت پایدار تبدیل خواهند کرد. نوروز خاکیپوشان به ما میگوید که آن آتشی که در کوهها روشن میشود، میتواند شورش را به شهر بیاورد و آزادی را زنده کند. این پیام اصلی است که همه ما باید آن را درک کنیم، بپذیریم و برای تحقق آن تلاش کنیم، تا با هم قویتر و نیرومندتر شویم، زیرا تنها در اتحاد است که پیروز خواهیم شد.