کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

اعتصابات کامیون‌داران؛ جرقه‌ای در مسیر خیزش عمومی و وحشت عمیق نظام جمهوری اسلامی

17:08 - 10 خرداد 1404

اعتصابات کامیون‌داران؛ جرقه‌ای در مسیر خیزش عمومی و وحشت عمیق نظام جمهوری اسلامی 

 افشین معروفیان

 

مقدمه

در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران با بحران‌های اقتصادی، مشروعیت اجتماعی، و فشارهای بین‌المللی دست و پنجه نرم می‌کند، هر حرکت اعتراضی، حتی اگر از دل صنفی خاص سر برآورد، می‌تواند به گسترش دامنه نارضایتی‌ها و شکل‌گیری اعتراضات سراسری منجر شود. اعتصابات کامیون‌داران که بار دیگر در این روزها با گستردگی و انسجامی قابل توجه آغاز شد، تنها یک مطالبه صنفی نبود، بلکه پژواکی از فریاد مشترک مردم ایران در برابر ظلم، تبعیض، فساد و ناکارآمدی حکومتی بود که دیگر نه راه پیش دارد و نه پای پس.

پیش‌بینی و آگاهی پیشینی رژیم از اعتصابات

نظام جمهوری اسلامی در طول عمر خود همواره با حساسیت ویژه‌ای تحرکات کارگری و صنفی را رصد کرده است. دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی، به‌ویژه وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه، از ماه‌ها پیش از آغاز این دور از اعتصابات کامیون‌داران، نشانه‌هایی از شکل‌گیری یک نارضایتی گسترده در بین فعالان این صنف دریافت کرده بودند. تورم افسارگسیخته، افزایش قیمت قطعات و لاستیک، فرسودگی جاده‌ها، کمبود سوخت، پایین بودن کرایه حمل و بی‌تفاوتی نهادهای مسئول، بستر نارضایتی را فراهم کرده بود.

گزارش‌های امنیتی به بالاترین سطوح نظام ارسال شد که نشان می‌داد اعتصاب کامیون‌داران می‌تواند به سرعت به سایر اصناف، به ویژه کارگران، معلمان و بازنشستگان و کشاورزان سرایت کند. همین پیش‌آگاهی باعث شد که رژیم از ماه‌ها پیش به تدوین سناریوهای سرکوب و انحراف افکار عمومی بپردازد.

وحشت نظام و ابزارهای ترس‌افکنی: هشدار، تهدید، و سرکوب نرم

با آغاز اعتصابات کامیون داران، واکنش رژیم صرفا محدود به تهدید کامیون‌داران نبود. نظام کوشید تا با صدور بیانیه‌های تهدیدآمیز، بازداشت فعالان صنفی، و اخلال در شبکه‌های ارتباطی کامیون‌داران، پیام روشنی به سایر اقشار جامعه بدهد: «هر گونه همراهی با کامیون‌داران مساوی است با سرکوب سخت.»

اما جالب آن‌که در همین زمان، دستگاه‌های رسانه‌ای وابسته به حکومت تلاش کردند تا دامنه اعتصابات را کوچک جلوه دهند و آن را به تحریک خارجی یا جریان‌های معاند نسبت دهند. این تضاد در رفتار و گفتار، نشانه‌ای از سردرگمی نظام در مواجهه با بحرانی بود که برخلاف گذشته، نمی‌توانست با چند بازداشت یا تطمیع، آن را مهار کند.

مهره‌های سوخته، بازگشت از گور برای نجات رژیم: بابک زنجانی و نمایش‌های مضحک

یکی از حربه‌های آشکار جمهوری اسلامی در مواجهه با بحران‌ها، احیای موقت چهره‌های فاسدی است که روزگاری خود نماد رانت و اختلاس بوده‌اند. بازگرداندن بابک زنجانی، میلیاردری که پرونده‌های سنگین فساد مالی دارد و سال‌هاست به عنوان “مفسد اقتصادی” در زندان به سر می‌برد، به عرصه عمومی برای مذاکره با کامیون‌داران، نه‌تنها نشانه ورشکستگی اخلاقی نظام، بلکه گواه بر بی‌پایگی حاکمیتی است که حتی برای آرام‌کردن یک صنف معترض، مجبور به استفاده از مهره‌های سوخته خود شده است.

زنجانی که خود با پشتوانه سپاه و دولت وقت، میلیاردها دلار از سرمایه ملی را به تاراج برد، اکنون به عنوان واسطه صلح و حل مشکل کامیون‌داران معرفی می‌شود. این اقدام نه تنها تحقیر کامیون‌داران بود، بلکه توهینی به شعور عمومی جامعه‌ای است که فساد و تباهی چهره‌هایی چون زنجانی را به‌خوبی به یاد دارد.

انحراف افکار عمومی

در کنار تهدید و تطمیع، جمهوری اسلامی از ابزار قدیمی خود نیز استفاده کرد: ایجاد تفرقە و برانگیختن اختلافات منطقه‌ای. هم‌زمان با گسترش اعتصابات کامیون‌داران، برخی جریان‌های مشکوک در فضای مجازی و رسانه‌های داخلی، شروع به دامن‌زدن به تنش‌های ملیتی کردند.

اعتراضات محدود در برخی مناطق با رنگ‌وبوی قوم‌گرایانه پوشش داده شد تا اعتراض سراسری کامیون‌داران به حاشیه رانده شود. در کردستان، بلوچستان، خوزستان و آذربایجان، شبکه‌های حکومتی کوشیدند با تحریک احساسات ملیتی، اتحاد عمومی بر پایه مطالبات صنفی را از هم بپاشند. این در حالی بود که در بسیاری از مناطق، کامیون‌داران کرد، عرب، بلوچ، ترک و فارس در کنار یکدیگر، خواستار عدالت صنفی و اجتماعی بودند. رژیم که از قدرت وحدت مردم در هراس است، تنها راه مقابله را در تفرقه و جدایی می‌بیند.

همبستگی ملی؛ از صنف به جامعه، از کامیون‌دار به انقلابی

اما برخلاف خواست حکومت، اعتصابات کامیون‌داران با حمایت گسترده اقشار مختلف جامعه روبه‌رو شد. معلمان، بازنشستگان، دانشجویان، کارگران و حتی مردم عادی در شهرها با پیام‌های همبستگی، اهدای غذا و امکانات و حتی حمایت در فضای مجازی، نشان دادند که صدای کامیون‌داران، پژواکی از درد مشترک تمام ملت است.

این حمایت‌ها، هسته‌ای از یک همبستگی ملی را شکل داد که می‌تواند پایه‌ای برای شکل‌گیری خیزشی سراسری و انقلابی شود. آنچه امروز در کامیون‌داران می‌جوشد، همان خشم فروخورده مردمی است که از تبعیض، فقر، فساد، سانسور و سرکوب و آزادی بیان و آزادی پوشش و حجاب اجباری برزنان جامعه خسته‌اند و به دنبال تغییری بنیادین هستند.

رژیم، در باتلاق خودساخته:

اعتصابات کامیون‌داران، صرفا یک اعتراض صنفی نیست؛ بلکه نماد بیداری تدریجی جامعه‌ای است که سال‌ها سرکوب شده اما اکنون راه خود را برای فریادزدن و ایستادگی یافته است. رژیم با پیش‌آگاهی کامل، با ابزارهای امنیتی، تبلیغاتی، تهدید و حتی فریبکاری تلاش کرد تا این حرکت را در نطفه خفه کند. اما واقعیت این است که اعتصاب کامیون‌داران، فقط یک جرقه است، در انباری از باروت.

بازگرداندن مهره‌های سوخته، تحریک قوم‌گرایی، تهدید و ارعاب، شاید موقتا مانع گسترش اعتراضات شود، اما ریشه بحران عمیق‌تر از آن است که با این ترفندها قابل حل باشد. امروز کامیون‌داران در خط مقدم‌اند؛ فردا شاید معلمان، کارگران، یا بازنشستگان. و روزی نه‌چندان دور، همه این‌ها با هم خواهند بود؛ نه برای یک مطالبه صنفی، بلکه برای آزادی، عدالت و پایان یک رژیم فرسوده.