کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

برای تن‌های بی‌جان کولبرها که در انتظار خانەاند

02:56 - 19 تیر 1404

برای تن‌های بی‌جان کولبرها که در انتظار خانەاند

سردشت بیورانی

سیستم فاقد مشروعیت  از بازپس دادن جنازەی کولبرهای اعدام  شده، ادریس آلی، آزاد شجاعی و رسول احمد رسول امتناع می‌کند و این را به عنوان نمادی برای سرکوب و ایجاد رعب و وحشت در نظر می‌گیرد، چونان سیاست‌های سبعانه دهه ٦٠ که مخالفین حکومتی را با پشتوانەی مزدوران حکومتی نیمه‌جان و زنده به پشت تویوتاها می‌بست و در سطح  شهر تا از هم واشدن بدن‌ها و لت‌وپار شدن آنها می‌چرخاند به این مقصود که ترس حاصل از این عمل نفرت‌انگیز چنان در جان‌ها رخنه کند که نطفەی هر مخالفتی را در لحظه خاموش سازد و ظرفیت سلحشورانه ی زنان و مردان را به تیغ بزدلی از میان بردارد. چشم‌اندازی که هرگز برای صاحبان قدرت حاصل نشد و اکنون دیکتاتور به نحوی دیگر و با پوششی سخیف‌تر، بدن‌های بی‌جان کولبرها را در خفا و به دور از چشم عزیزان به خاک می‌سپارد یا که در عمق آب‌بندها تا تحلیل و وارفتن و آب شدن آنها رها می‌سازد  تا مظلومیت و بی‌گناهی آنها را بار دیگر در سطور زنده تاریخ قبالەی رسوایی و بی‌آبرویی خود سازد، حاکمیت منحوس  باید نیک بداند نه آنها و نه هیچ خون به ناحق ریخته شدەای هرگز  به فراموشی سپرده نمی‌شود و در باورهای یک ملت ریشه می‌دواند و دوباره سبز می‌شود.

 ما مردمان اصیل کورد با حفظ آرمانهای خود و ایستادگی برای گرامیداشت آنها همیشه  توان خود را برای مقابله حفظ کردەایم. مزار هر تن از ما خنجری است بر قلب دیکتاتور  و هیچ صحنەآرایی قدرت‌طلبانه نمی‌تواند برانگیختگی کنشی عمومی را بر ضد ابتدایی‌ترین حق کە همانا حق زیستن در دایرەی رنگین زندگی است، از ما بگیرد.

حکومت روبه زوال و مستٲصل، از مراسم کفن و دفن  مردگان هم می‌هراسد و این سنت دینی و فرهنگی را به عنوان اصل و ریشەی یک ملت نادیده می‌انگارد، چرا که می داند پایەهای وحشت، تجاوز و اعدامش سطحی است و عمق ندارد و هرآنچه ریشه در باورهای اصیل زندگی نداشته باشد دیر یا زود از هم می‌پاشد...ما مردمان این کوی و دیار، زخمی که این عمل ضد اخلاقی و انسانی در قلبمان ایجاد می‌کند را هرگز  فراموش نمی‌کنیم و با یادآوری همیشگی این رنج برای خود سپر دفاعی عظیمی ایجاد می‌کنیم به نام شهامت و استعلای انسانی و اخلاقی و این عمل شیطانی و غیر بشری را از هر ساحت و ساختاری باشد به شدت تقبیح و محکوم می‌کنیم و پژواک صدایمان را اگرچه نحیف و فاقد بلندگوی رسمی و جاری در دل جامعه با هر متن و نوشتار و عمل و کلمەای به گوش همدیگر می‌رسانیم که بازتاب این همدلی و در کنار هم بودن انزوای لخت دیکتاتور را بار دیگر نمایان سازد و سقوط در ابتذالش را عبرتی برای آیندگان کند.