
چیا موکریانی
مقدمە: این مقاله به بررسی جریان پادشاهیخواهی در اپوزیسیون ایران معاصر میپردازد و نشان میدهد که این جریان، همچون بخشی از اپوزیسیون، فاقد سازماندهی در داخل ایران است و بیشتر بر بازنمایی رسانهای و شخصیت محوری رضا پهلوی تکیه دارد. همچنین تحلیل میشود که ایدهی «پادشاهی مشروطه» در ایران فاقد بستر تاریخی و نهادی و برای محدودسازی قدرت سلطنت است و در عمل میتواند به بازتولید استبداد منجر شود. در ادامه، تفاوت اپوزیسیون کورد با سایر جریانها از منظر سازماندهی داخلی مورد بررسی قرار میگیرد. در نهایت، مقاله پیشنهاد میدهد که نقش بالقوهی رضا پهلوی میتواند نه در بازگشت به سلطنت، بلکه در لابیگری بینالمللی برای مدیریت دوران گذار سیاسی ایران باشد.
اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران به غیر از احزاب کوردستان ایران عمدتا در خارج از کشور شکل گرفته و در چهار دههی اخیر نتوانستهاند سازماندهی مؤثری در داخل کشور ایجاد کند. این وضعیت موجب شده که هر موج اعتراضی در ایران، به جای محصول سازماندهی اپوزیسیون، بیشتر به محرک فعالیتهای مقطعی آن تبدیل شود. جریان پادشاهیخواهی به رهبری رضا پهلوی نیز از این قاعده مستثنی نیست و بر تبلیغات رسانهای و «آلترناتیوسازی» در خارج از کشور متمرکز شده است.
شخصیت محوری و سیاست بیعتی
یکی از ویژگیهای بارز پادشاهی خواهان، تقلیل مفهوم «اتحاد» به بیعت با رضا پهلوی است. تجربهی اعتراضات ١٤٠١ نشان داد که این جریان، پس از هر فروکش بحران، به سمت تبلیغ چهرهی رضا پهلوی در قالبهایی چون «وکالت» یا همایشهای بیعتی بازمیگردد. این رویکرد عملا اپوزیسیون را از مفهوم اتحاد سیاسی ـ سازمانی تهی کرده و آن را به یک حرکت شخصیت محور بدل میکند.
نقد برنامه اضطرار و مدل ذهنی انقلاب
انتشار «برنامه اضطرار» توسط رضا پهلوی کوششی بود برای نمایش آمادگی در مدیریت دوران گذار. اما این برنامه بیش از آنکه حاصل درک دقیق از شرایط ایران باشد، بر یک مدل ذهنی قدیمی استوار بود: رهبری از خارج کشور، تبلیغات رسانهای، و انتظار برای محبوبیت شخصی؛ مشابه مدلی که خمینی در نوفل لوشاتو تجربه کرد. در حالی که سناریوهای سقوط جمهوری اسلامی (قیام مردمی، کودتا یا مداخله خارجی) همگی نشان میدهند کە رهبران عملی از دل میدان و شبکههای داخلی ظهور خواهند کرد .
تفاوت اپوزیسیون کورد
برخلاف جریانهای اپوزیسیون سراسری، اپوزیسیون کورد در ایران دارای شبکههای سازمانی و اجتماعی واقعی است. احزابی همچون حزب دمکرات کوردستان ایران و کومله در طول دهههای اخیر توانستهاند شبکههای نیمه پنهان خود را در داخل کشور حفظ کنند .
در جریان اعتراضات ١٤٠١ («ژن، ژیان، ئازادی») شهرهای کوردستان ایران بیشترین سطح بسیج مردمی و سازماندهی میدانی را نشان دادند. افزون بر این، جنبشهای مدنی ـ از فعالان زبان مادری تا گروههای زنان و دانشجویان، لایهی مکمل سازماندهی حزبی بودهاند. پیوند فراملی با اقلیم کوردستان عراق و ارتباط ایدئولوژیک با جنبش روژاوا نیز پشتوانهای برای این اپوزیسیون ایجاد کرده است. این عوامل موجب شده که نقد «فقدان سازماندهی داخلی» دربارهی اپوزیسیون، استثنائا شامل جریان کوردی نباشد.
مسئلهی همهپرسی و بازتولید استبداد
پادشاهیخواهان برگزاری همهپرسی را راه تعیین نوع حکومت در دوران گذار معرفی کردهاند. این ایده در ظاهر دموکراتیک، اما در عمل خطایی بنیادین است: انتخاب پادشاهی به معنای انتخاب یک مقام مادامالعمر و غیرقابل عزل است. تجربهی نظامهای پادشاهی مشروطه در اروپا نشان میدهد که محدودسازی قدرت سلطنت نتیجهی فرآیندهای تاریخی طولانی است، نه محصول یک قانون اساسی تازه تأسیس .
. مصونیت قانونی: در انگلستان، ژاپن و سوئد، پادشاهان از مصونیت دائمی برخوردارند .
. انحلال مجلس: در اسپانیا و بریتانیا پادشاه همچنان قدرت انحلال پارلمان را دارد، ولو به توصیهی نخستوزیر
. فرماندهی کل قوا: در اغلب نظامهای سلطنتی، ارتش به شخص پادشاه سوگند وفاداری میخورد که میتواند در شرایط بحرانی منجر به دوگانگی قدرت شود.
ایران فاقد سنتهای نهادی برای مهار این قدرتهاست و تجربهی شکست مشروطه نشان میدهد که استبداد سلطنتی بهسادگی میتواند بازتولید شود.
نقش بالقوهی رضا پهلوی
با وجود این نقدها، چه بخواهیم چه نخواهیم رضا پهلوی همچنان یکی از چهرههای اپوزیسیون است. نقش بالقوهی او میتواند بهجای بازگرداندن سلطنت، در لابیگری بینالمللی و ایجاد اطمینان به بازیگران جهانی دربارهی دوران گذار سیاسی ایران باشد .
نتیجهگیری:
جریان پادشاهیخواهی در ایران بیش از آنکه پروژهای برای گذار دموکراتیک باشد، یک حرکت شخصیتمحور و رسانهای است که در عمل به بازتولید استبداد سلطنتی منجر شود. با این حال، رضا پهلوی میتواند در مقام یک لابیگر بینالمللی نقش ایفا کند. همچنین، اپوزیسیون کورد به دلیل سازماندهی داخلی و پایگاه اجتماعیاش، ظرفیتی متفاوت در مقایسه با دیگر بخشهای اپوزیسیون دارد و باید بهعنوان یکی از نیروهای بسیار مؤثر چه در دوران گذار و چه بعد از دوران گذار در تشکیل دولت مدنظر قرار گیرد.