
(سخنرانی نمایندە حزب دموکرات کوردستان ایران در کنفرانس مشترک احزاب سیاسی کوردستان به مناسبت سومین سالگرد جنبش ژینا)
حضار محترم!
خانمها و آقایان!
نمایندگان احزاب و سازمانهای سیاسی و مدنی!
میهمانان گرامی!
از سوی حزب دموکرات کوردستان ایران برای شرکت شما عزیزان در این کنفرانس و مشارکتتان از راه دور و نزدیک خوشآمد میگویم. امروز گردهم آمدهایم تا علاوه بر گرامیداشت و بررسی جنبش ژینا، با هم راهی برای همصدایی بیشتر و تقویت پیوند یکپارچگی و همآهنگیمان برای جامعه کوردستان بیابیم.
برای ایجاد این فرصت از مرکز دیالوگ احزاب سیاسی کوردستان بسیار سپاسگزارم. همچنین میخواهم پیش از آغاز بحثم، سلام و درود بفرستم بە خانوادههای شهیدان جنبش ژینا، زندانیان سیاسی و آسیبدیدگان این جنبش و اعلام کنم که پیمانمان را با آنها تجدید میکنیم و پشتیبان مداوم فعالیت و فداکاریهایشان هستیم.
امروز ما در وضعیتی گردهم آمدهایم که سه سال از جنبش حقطلبانە ژینا گذشته و در این فاصله بسیاری از تغییرات و رویدادها در داخل ایران و کوردستان و خاورمیانه و جهان رخ داده که هر کدام از این رویدادها مستقیم و غیرمستقیم تأثیراتی بر جنبش کورد به طور کلی و کوردستان به طور خاص داشته است. اکنون که سخن از جنبش ژینا است برخی پرسشها به ذهن میآیند؛ پرسشهایی مانند: زمینههای سیاسی، تاریخی و اجتماعی این جنبش چه بودند؟ موانع و کاستیهای پیش روی موفقیت آن کداماند؟ اپوزیسیون پراکنده و مرکزگرا و انحصارگر، ایرانی چندملیتی را به کدام سویی میبرند و نقش کوردستان در این روند چیست و فرصتها و تهدیدهای پیش روی کدام است و نقش نیروهای سیاسی در نبود آلترناتیوی دموکراتیک سراسری چگونه است؟
در این فاصله کوتاه امروز دشوار است به همه این موضوعات بپردازیم و یافتن پاسخ برای همه پرسشها بەویژه که یافتن پاسخها تنها وظیفه یک حزب و فرد نیست. بلکه مهم این است که بتوانیم راهی بیابیم برای بیشتر با هم بودن و بررسی آن پرسشها و موضوعات مهم دیگر مرتبط با مسالەی کورد در کوردستان. همچنین تلاش کنیم آنچه امروز انجام میدهیم پایهای باشد برای نشست، دیالوگ و بحث بیشتر در فضایی ملی و علمی به منظور نزدیکتر شدن به هدف رهایی ملتمان.
همه ما خوب میدانیم قتل حکومتی ژینا به این شیوه از سوی نیرویی که باید پاسدار امنیت شهروندان باشد، باعث برانگیختن خشم زنان و جوانان حق طلب کورد شد که بیش از یک قرن است از سوی حاکمان مرکزیگرای تهران سرکوب میشوند. بە سرعت شعار زن، زندگی، آزادی به آنسوی مرزهای کوردستان و ایران کشیده، و بە نماد مبارزه زنان تحت ستم خاورمیانه تبدیل شد و جهان آزاد را بە واکنش واداشت. اما این رویداد و شعار ترقیخواهانە که از مبارزه ملت کورد و فرهنگ سازندەی جمهوری کوردستان میآمد، برای ملت کورد حامل معنایی خاصتر بود. زیرا ژینای کورد نماد چندین ستم همزمان در کوردستان تحت ستم رژیم ایران بود.
ژینا بەعنوان دختری حامل ستم جنسیتی، بەعنوان کوردی حامل ستم ملی، بەعنوان سنی مذهبی حامل ستم مذهبی و بەعنوان فردی از مردم منطقهای توسعهنیافته ایران حامل ستم طبقاتی بود. این ستمهای مضاعف از یک سو مظلومیت ژینا دختر کورد و به طور کلی ملت کورد را نشان میداد و از سوی دیگر عامل برانگیختن شعلە آتش مبارزه در کوردستان بود.
کورد بر خلاف مرکز همزمان برای نابود کردن همه آن ستمها مبارزە میکرد و تلاشهایش بسیار مداومتر و بنیادیتر بود. جنبش ژینا آشکارترین نشانه بنیادی بودن مبارزه در کوردستان و آشکار شدن آگاهی ملی کورد و مبارزه مدنیاش بود که از چند دهه پیش رشد و نمو کردە و بزرگ میشد. مبارزهای که علاوه بر اینکه مدنی، مدرن و فرهنگی بود اما همه شعارهایش از مبارزە مدنی و مقاومت ملت کورد در طول چهار دهه گذشته، گرفته شده بود.
در واقع جنبش ژینا ثابت کرد مبارزه مدنی و مقاومت پیشمرگها گره خوردهاند و همه تلاشهای رژیم برای جداسازی این دو ناکام مانده است. مهمتر اینکه آن نسلی که رژیم ایران و دشمنان کورد با دستگاه عظیم پروپاگاندا میخواستند نماد و نشانههای ملیاش را پاک کنند و ذهن و فکرش را با ایدئولوژی عقبمانده شستشو دهند، دقیقاً همان نسل بود که رژیم ایران را شوکه کرد و به لبه پرتگاه آورد.
پر واضح و شفاف است کە امروز اخلاق و روش پیشمرگانه در کوچه به کوچه و شهر به شهر و مدرسه و دانشگاه و خیابانهای کوردستان جریان دارد. کودکان کورد که در فرهنگ مبارزه ملی احزابشان فهم کورد بودن و تسلیم نشدن را آموختهاند، امروز به مدرنترین شیوه ارزشها و نورمهای رژیم ایران را بە سخرە میگیرند. جنبش ژینا، مراسمهای شب یلدای کوردها، نوروز خاکیپوشان و همه مناسبتهای متفاوت در کوردستان نشانههای بارز این پختگی مبارزەی فرزندان کورد در کوردستان است. بیدلیل نیست رژیم علاوه بر گلولهباران مردم شهری و مدنی، به حزب دموکرات و احزاب دیگر کوردستان حملە موشکی کرد زیرا رژیم از گره خوردن مبارزه مدنی و مقاومت پیشمرگها میترسد و فکر میکند با گلولهباران شهر و موشکباران پیشمرگها میتواند فرهنگی که کورد حداقل هشتاد سال است خود را آماده میکند به آن شیوه از بین ببرد.
نباید از یاد ببریم "مرکز همکاری" که یکی از تجربیات موفق همکاریی و همصدایی کورد در روند آن مبارزه بود، توانست نقش برجستهای هم در داخل کوردستان ایفا کند و هم جایگاه و موقعیت کورد را در میان اپوزیسیون ایرانی محکمتر کند. نقش مرکز همکاری در راهنمایی و پیشنگری جنبش و سازماندهی اعتصابات کمنظیر کوردستان، همه آن نشانههایی هستند که به ما میگوید: با هم بودن و همصداییمان است که میتواند راهنما و تأثیرگذار و نیروی پیروزی باشد.
گستردگی بیسابقه انقلاب در شهرهای کوردستان و ادامهدار بودن اعتصابات، وضعیت کوردستان را تغییر داد و باعث شد بخش زیادی از ملت کورد در شهرهای کوردستان انتظار بازگشت نیروی پیشمرگ را داشتە باشند و فکر میکردند اکنون زمان حل نهایی سرنوشت رژیم ایران است و در واقع تقاضایی مشروع و بهجا بود اما به دلیل فروکش کردن انقلاب در مرکز و مناطق دیگر ایران بە جز بلوچستان، باعث شد احزاب کوردستان بر اساس تحلیلی واقعبینانه برای حفظ جان و کیان مردم کورد، اجازه ندادند رژیم ایران حضور پیشمرگها را بهانەای برای نسلکشی و ویران کردن کوردستان کند.
واضح است جنبش ژینا به چندین عامل که سرکوب بیرحمانەی رژیم مهمترینشان بود نتوانست به جنبشی انقلابی با اهداف کلیاش برسد اما بەعنوان جنبشی اجتماعی بەویژه در ارتباط با حقوق زنان توانست اهرم فشاری بر حکومت باشد و اکنون زنان ایران از نظر آزادیهای شخصی آزادترند. بنابراین نتیجه جنبش این بود که نیروی مردم میتواند پایەهای دیکتاتوری و بنیادگرایی را بە لرزە درآورد و هر تلاشی جمعی بر اساس تقاضاهای محکمتر؛ دستاوردشان نیز بیشتر خواهد بود.
اکنون پس از آن تغییرات بزرگ که پس از جنبش ژینا، ۷ اکتبر و جنگ ١٢ روزه در مورد وضعیت ایران و رژیم بوجود آمدە، پرسشهای زیادی بر توانایی مقاومت و ادامه عمر رژیم ایران و روند رویدادهای آینده مطرح شدە است. آن رویدادها برای ما اپوزیسیون کورد این مسئولیت را ایجاد میکند که بیاندیشیم در کجای این رویدادها ایستادهایم و نقش و تأثیرمان در آینده ایران و کوردستان چگونه خواهد بود؟
آیا ما آمادگی این را داریم خودمان را با تقاضاهای نسل زد و آلفا هماهنگ کنیم و همزمان از آن سرمایه قدرتمندشان برای تغییرات بنیادی در کوردستان و ایران بهره ببریم. چگونه با این نسل با بهرهبرداری از تجربه مبارزه چندجانبه و با درک به سوی استراتژی خاص گام برمیداریم که بتواند پایدار باشد. چگونه، کی و در چه زمان و مکانی، رهبری برنامه و استراتژی خاص را نسبت به وضعیت کنونی و آینده ایران و کوردستان ایفا میکنیم؟ آیا ما به شیوهای استراتژیک توانستهایم جوابگوی جامعەی کنونی کوردستان باشیم؟ آیا سقوط رژیم ایران تنها بر عهدەی ملت کورد یا ملتهای دیگر ایران نیز است؟ آیا این تنها در توان یک حزب است یا با هماهنگی و برنامه مشترک و محکم احزاب سیاسی و سازمانهای مدنی انجام شدنی است؟ بنابراین باید وسیعتر و دورتر بنگریم. بەویژه پس از تغییرات این سه سال اخیر و وضعیت کنونی خاورمیانه و همچنین دیدگاه جهان نسبت بە مسئله هستهای و بحرانسازیهای رژیم ایران و جنگ ١٢ روزە. ما بر این باوریم؛ وضعیت منطقه میتواند هم فرصت باشد و هم تهدید. فرصت، زیرا اتحادهای تغییر یافته میتوانند دریچهای نو باز کنند برای شنیدن صدای کورد و کورد بازیگری تأثیرگذار باشد. تهدید، زیرا هر ارزیابی اشتباهی میتواند جنبش ملی مردم کوردستان را به ابزاری برای رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل کند. خوانشمان برای سناریوها که به فرصت و تهدید برمیگردد میتوانند آن امکانها را به ما بدهند که به شیوهای مسئولانه و واقعبینانه وضعیت را مدیریت بکنیم و رهبری مدرن و موفقی برای ملت کورد برای دستیابی به حقوقشان باشیم.
آنچه بەعنوان احزاب در چارچوب برنامه حزبمان و بەعنوان "مرکز دیالوگ" از ما انتظار میرود، با هماهنگی و بەعنوان جبهه کوردستانی آمادگی میدانی و حضور برای هر رویداد پیشبینی نشده با فرصت و تهدیدهایش، در برابر رژیم ایران و اپوزیسیون مرکزگرا است.
حزب دموکرات کوردستان ایران به درازای هشتاد سال مبارزه بیوقفه و در روند جنبش ژینا و تا اکنون تلاش کردە است کە فرصتها و تهدیدهای پیش روی جنبش ملی کورد را برشمارد و در برابر هر نوع انحصارگری برای سر مسالەی کوردستان و جنبش مشروعش ایستادەگی کردە است. بە باور حزب دموکرات تشکیل یکپارچگی میان نیروهای کوردستانی و سپس با هم، با جبهه اپوزیسیون رژیم در داخل و خارج کشور، آن گام ضروری است که میتواند دستاوردهای جنبش کورد و ملتهای دیگر ایران را سبب شود.
بنابراین، ما تلاش خواهیم کرد تا امور داخلی کوردستان را سامان داده و گامهای عملی در جهت وحدت استراتژیک برداریم. سپس تلاشهای خود را برای ایجاد یک نظام کثرتگرا و فدرال مبتنی بر دموکراسی فراگیر با گفتمان مشترک کوردی با همه دموکراتهای ایرانی تشدید خواهیم کرد و لازم است برای عملی کردن این طرح، ما حامل گفتمان هویتیای باشیم که بەدرستی نمایانگر ویژگیهای ملت کورد و مبانی یک جامعه بالغ کوردی باشد.
در پایان علاوه بر گرامیداشت یاد و خاطره همه شهیدان کوردستان و جنبش ژینا، سلام و درود میفرستیم بە زندانیان سیاسی و خانوادههای سربلند شهیدان این جنبش که تاکنون بە دلایل گوناگون در برابر سیاستهای رژیم ایستادهاند و یاد شهیدان جنبش زن زندگی آزادی را زنده نگه داشتهاند.