
سلام صدیقی
تقویت و تحکیم خانواده یعنی استحکام بخشیدن و تقویت روابط زن و شوهر، در گرو راهکارهایی است که ارتباط بین اعضای خانواده را محکم و ناگسستنی و از لغزش و لرزش آن جلوگیری میکند.
مهار کردن خشم: استفاده و تکیه بر خشم و غضب در روابط فردی و اجتماعی و خانوادگی، تاوان سختی دارد که حداقل آن فرسودگی فکر و خستگی اعصاب است. گاهی از شنیدن حرفی به قدری عصبانی میشویم که حاضریم تا پای مرگ علیه آن اقدام کنیم. ابراز خشونت و تندی یا در اثر کمبودهای عاطفی دوران کودکی است و یا ناشی از مشکلات و گرفتاریهای روزمره زندگی. البته علل درگیری هم وجود دارد که پرداختن به آن خارج از بحث مورد نظر ماست. مسئله اساسی اینجاست که خشونت هر علتی داشته باشد، توسل به آن توام با عوارض و آثار مخرب و منفی است. زن شوهری که در زندگی مشترک خود، خشم عصبانیت را تنها راه تاثیر و اصلاح میدانند، غرامت سنگینی را باید برای این کار پرداخت نمایند.
عوارض و آثار خشونت در خانواده
بهانهگیری و سختگیری همیشه بعد از عصبانیت بروز میکند. شاید بعضی از زنان و مردان گمان دارند، اگر با بهانهگیریها و ایجاد تلخیها بتوانند بر همسرشان سختگیری کنند، بعدها خواهند توانست به آرامش دست یابند؛ در حالی که خشونت موجب گستردگی اختلافات میشود.
با تشدید اختلافات، طرز بینش همسران نسبت به یکدیگر تغییر میکند.
در این شرایط یک برخورد جزئی کافی است که به جنگ تمام عیار تبدیل شود. در زندگی، زن و مردی که عادت به اعمال خشونت کردهاند، بغض و کینه و نفرت هر روز گسترش مییابد. داد و فریادها و سروصداهای مداوم، اعتبار و حیثیت آنان را متزلزل میکند و میل به خیانت، قتل و از هم پاشیدگی زندگی، همواره تحریک و در مواردی به اجرا در میآید.
از جمله سایر عوارض دیگر خشونت میتوان از موارد زیر نام برد: اختلاف در تربیت فرزندان، عدم اصلاح رفتار همسر، لجاجت، واکنش متقابل، نگرانی و اضطراب، بد زبانی و اهانت، عدم توانایی در انتقال خواستههای مثبت و اهداف سازنده، ناامیدی و بی تفاوتی بر ادامه زندگی، افسردگی، گستاخی و جسارت و پردەدری.
آیا میتوانیم بر خشم خود غلبه کنیم؟
آنسان اگر بخواهد میتواند جانب خویشتن داری بگیرد و خشم خود را مهار کند. از عواملی که میتوانند در کنترل خشم تاثیر داشته باشند، موارد زیرا میتوان نام برد:
عاقبت اندیشی و آشنایی به اثرات مخرب خشم و آثار منفی آن، اعتقادات مذهبی، خویشتن داری و تسلط بر نفس، و تجزیه و تحلیل خشم. در مورد تجزیه و تحلیل خشم باید گفت، قبل از آنکه خشمتان را بروز دهید، به یاد بیاورید، آخرین باری که با خشم و بدخلقی رفتار کردید، چه نتایجی داشت؟ و از خود بپرسید: آیا عصبانی شدن، فوایدی را نصیب من میکند؟ با عصبانی شدن چه چیزی را به دست میآورم و چه چیزهایی را از دست میدهم؟ آیا راه بهتری غیر از عصبانیت وجود ندارد؟ اگر کمی صبر کنم و بعد رفتار و گفتار متناسبی بروز دهم، بهتر و عاقلانه تر نیست؟ و ... با کمال تأسف، درگیری در جمع خانواده بیش از هر جای دیگر به چشم میخورد. اغلب نمیتوانیم ( یا نمیخواهیم) در برخورد با مشکلات زندگی زناشویی، به خویشتن داری تکیه کنیم. وقتی ترمزهای درونی، تاب مقاومت در برابر فشارهای روحی را از دست میدهند، شدت عصبانیت به حدی میرسد که گاهی حملههای جسمانی را به دنبال میآورد. زن و یا شوهری که احساس میکند مورد آزار و اهانت قرار گرفته، درصدد تلافی بر میآید و قصد مجازات همسر خویش را میکند. درست به همان شکل که با نزدیک شدن یک شئ خارجی به چشم، پلکها بسته میشوند، میل به اقدام متقابل در برابر تهاجم، واکنشی طبیعی است. البته هر میل به تلافی لزوما به عمل منجر نمیشود، چون سیستم کنترل کننده ظریفی که در مغز انسان نهفته است، به شکل ترمزهای بازدارنده عمل میکند. از این رو، میتوان گفت: در حالی که تدارک برای اقدام متقابل به خودی خود صورت میگیرد، کنترل عمل تا حدود زیادی اختیاری است.
دسترسی به راهحل منطقی و دوری از عمل تلافی جویانه، به چند صورت امکانپذیر است:
١.استفاده از تجزیه و تحلیل عواقب منفی کاربرد عصبانیت و خشم و حمله جسمانی.
٢. اگر زن و شوهر خواهان رابطه صمیمانه باشند، باید تهدید و سرزنش کردن را از خود دور کنند و از عواقب اعمال خشم برانگیز خود آگاه بوده و نتایج آن را پیشبینی کنند. خودداری از رفتار نامناسب، مستلزم شکیبایی و خویشتن داری است.
٣. به این نتیجه برسیم که از گفته و عمل همسر خود برداشت اشتباه کردهایم.
٤. تغییر مکان و محل بروز عصبانیت برای ترک مخاصمه و عادی شدن روحیه و فروکش کردن خشم. اصرار و پافشاری در خشم به نوعی تحریک کننده، اقدام به عکسالعمل شدیدتر در طرف مقابل است. گاهی شخص فکر میکند اگر عصبانیت خود را ادامه ندهد، طرف مقابل سوءاستفاده میکند. چنین توهم آزاردهندهای عامل تحریک بیشتر به اقدامی است که ندامت و پشیمانی به همراه میآورد. باید حجاب عقل را کنار بزنیم و اعتراف کنیم که زن و شوهر هر نوع تحقیر و عصبانیت را با اقدام و روش مشابه و متقابل جواب میدهند. افراز خشونت و دشمنی از سوی زن یا شوهر میتواند، واکنشهای خصمانه و کینه توزانه طرف مقابل را در پی داشته باشد. میل به تلافی، اغلب ناشی از برداشت زن یا شوهر از رفتار غیر منصفانه یکدیگر است. وقتی به جای اقدام متقابل که به بهبود روابط کمکی نمیکند، عمل عاقلانه و منصفانهای انجام دهیم، برداشت و قضاوت زن یا شوهر نسبت به هم در جهت صحیحی تغییر مسیر داده و به عادی شدن روابط منتهی میشود. افراد محروم از یک تربیت صحیح خانوادگی، اشخاص سرخورده اجتماعی، کسانی که به علت کار مداوم شبانه روزی از استراحت کمتری برخوردارند و اشخاصی که با مشاغل خشن تری سرو کار دارند، بیشتر عصبانی میشوند و میل به انتقام جویی در آن شدیدتر بروز میکند.
راههای جلوگیری از افزایش خشونت، اگر عصبانیت بر زن و شوهر غلبه یافت، باید نکات زیر را در نظر داشته باشند:
حرف همدیگر را قطع نکنند.
به همدیگر یا نزدیکان خود فحاشی نکنند. از اهانت خودداری نمایند.
نقاط ضعف همسر را مورد حمله قرار ندهند.
رفتارها و خاطرات ناراحت کننده گذشته را به یاد نیاورند.
شکستن اشیا منزل یا ضرب و شتم خودداری نمایند.
هر گونه تهدید، نتیجه را بدتر میکند
انجام عملی که مانعی در ادامه خشم ایجاد کند، مانند سرگرم شدن به کار دیگر و یا ترک منزل اقدام مناسب دیگری است.
فریاد و فحاشی نشانه قدرت نیست، فریاد کشیدن و جیغ و سرو صدا با میزان عقل آدمی رابطه معکوس دارد. هر چه عقل و فهم کمتر باشد، داد و فریادها بیشتر است.
اگر همسرتان دچار خشم و عصبانیت شد، با آرامش و مهربانی توجه او را به امر دیگری معطوف و سعی نمایید او را آرام کنید.
در هر حال، وجود عصبانیت و بدخلقی در هر خانهای اجتناب ناپذیر است. اگر در هنگام عصبانیت کسی بتواند نکات فوق را رعایت کند، از شر عوارض بعدی آن در امان میماند.
رایج بودن خشم و تندی در خانه و در عین حال، آثار ویران کننده آن موجب شده است که نویسندگان مسائل خانوادگی، روانپزشکان و متخصصان امور تربیتی، هر کدام به شیوهای راههای غلبه بر آن را پیشنهاد کنند.
و اما در پایان برای مهار کردن خشم، این پنج راه را پیشنهاد میکنم که عبارتند از:
١. ممکن است زن و شوهر در زمینههای مدیریت خانه، به بچهها و یا در سایر موارد، بی جهت حالت بر افروخته داشته باشند. در این حالت، به جای آنکه با کمال آرامش و منطق بنشینید و از خواستههایشان حرف بزنند، بخواهند با نیش و طعنه و انتقاد مسائل خود را حل کنند.
۲. اغلب اوقات زن و شوهر بدان جهت از این طرز صحبت استفاده میکنند که حق را به جانب خود میدانند. مطالعه سوابق زندگی این اشخاص نشان میدهد که خانوادههای آنها هم از همین روشها استفاده کردهاند. جای تعجب است، با آنکه این روشها اغلب به راهحلی منجر نمیشود، زن و شوهر به استفاده از آن اصرار میورزند. دلیلش این است که اصولا با روشهای دیگر آشنا نیستند و یا به اثربخشی آنها متقاعد نشدهاند و متوجه نیستند که این روشها نه تنها بی حاصل هستند، بلکه اغلب با ایجاد رنجش، مخالفت و تلاش سبب وخامت اوضاع میشوند.
۳. مفهوم « بکش تا کشته نشوی» اگر در میان وحش و یا در دوران جاهلیت سیاست مؤثری بوده، در زندگی خانوادگی کاربرد مفیدی ندارد. زن و شوهر باید به جای عصبانیت، راه خویشتن داری را بیاموزند و خشم خود را کنترل کنند.
۴. فنون کنترل و خویشتن داری از روشهای سادهای مانند تأمل در اقدام در حالت خشم، اجتناب از برخوردهای خصمانه و رعایت اعتدال و ترک صحنه گفتوگو ( وقتی گفتوگو شکل مشاجره و برخورد خصمانه به خود میگیرد) تشکیل میشود.
۵. زن و شوهر با شناسایی افکار حقیقی خود، اگر از دلایل اولیه رفتارهای خصمانه خویش آگاه شوند، میتوانند راه را برای رسیدن به راهحلهای سازنده جهت حل و فصل مسائل واقعی هموار کنند.
و اما در پایان: امید است که در راستای مستحکم کردن زندگی مشترک به خانواده خود عشق بورزیم، زیرا عشق ورزیدن به خانواده یکی از ویژگیهای مردان و زنان موفق میباشد.