کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

مسئله زن کورد در میان واقعیت‌ها و آرمان‌ها

20:11 - 16 آذر 1404

خالد حسن‌پور

با وجود اینکه زنان در جوامع شرقی به‌طور کلی و در ایران و کوردستان به‌طور خاص، نیمی از جامعه را تشکیل می‌دهند و در خانواده و جامعه نقشی مؤثر در تأمین معاش زندگی و پیشبرد امور دارند، اما از نظر قانونی و آداب و رسوم از حقوقی برابر با مردان برخوردار نیستند. دلایل این نابرابری در جوامع شرقی و به‌ویژه جامعه کوردستان بسیارند، اما مهم‌ترین عوامل این نابرابری را می‌توان در دو نکته خلاصه کرد: اول، دین و آداب و رسوم؛ دوم، روابط و ابزار تولید. تا آنجا که به مذهب، دین و آداب و رسوم بازمی‌گردد، با اینکه دیدگاه و نگرش بیشتر ادیان نسبت به مسئله زن یکسان نیست و این مسئله از دینی به دین دیگر متفاوت است، اما می‌توان گفت که بیشتر ادیان به‌طور کلی در مورد حقوق زنان به نوعی محدودیت قائل هستند.

در میان ادیان، آنچه بیشترین تفاوت را میان زن و مرد ایجاد می‌کند، دین و شریعت اسلام است.

در این دین، آشکارا زن نصف مرد به حساب می‌آید و این امر با وجود اینکه در تمام زمینه‌های زندگی بازتاب دارد، اما در زمینه ارث و سهم زندگی، آشکارا و بر اساس شرع اسلام، مرد یک سهم کامل و زن نیم سهم به حساب می‌آید! از آنجا که در بیشتر کشورهای اسلامی و از جمله ایران، قوانین کشور تأثیر زیادی از شرع اسلام پذیرفته است، می‌توان گفت به همین دلیل زنان در کشورهای اسلامی به‌طور کلی و در ایران به‌طور خاص، به میزان بسیار بیشتری نسبت به کشورهای غیراسلامی از حقوق خود محروم هستند! بنابراین باید به‌صراحت بگوییم که دین به‌طور کلی و دین اسلام به‌طور خاص، یکی از عوامل اصلی است که نقشی مؤثر در نابرابری میان مردان و زنان ایفا کرده است.

یکی دیگر از عواملی که به نوبه خود نقش مؤثری در عدم پیشرفت مسئله زنان و برابری حقوقشان با مردان دارد، روابط تولید و ابزار تولید است. این عامل مانند یک زیربنای مشترک است که هم در کشورهای عقب‌مانده اسلامی و هم در کشورهای عقب‌مانده غیراسلامی تأثیر زیادی بر مسئله زن و برابری حقوق زنان با مردان دارد. همان‌طور که مارکس می‌گوید، روابط و ابزار تولید زیربنای هر جامعه‌ای را تشکیل می‌دهند، به‌گونه‌ای که پیشرفت و توسعه این عامل باعث تحولات بنیادین به‌طور کلی در جامعه می‌شود که مسئله زنان یکی از آنهاست.

مسئله آزادی، مسئله دین، مذهب و آداب و رسوم در هر جامعه‌ای روبنای آن جامعه را تشکیل می‌دهد، به‌طوری که با پیشرفت و ترقی زیربنا (روابط و ابزار تولید)، روبنای جامعه یعنی آزادی، دین و آیین و آداب و رسوم نیز همگام با آن دچار تغییر و تحول می‌شود.

در واقع با پیشرفت چرخ‌های صنعت و تکنولوژی و در نتیجه، توسعه ابزار تولید، جامعه با دو تحول مهم روبه‌رو می‌شود:

اول، کار سخت و طاقت‌فرسا جای خود را به کاری از نظر جسمی آسان‌تر می‌دهد و این امر باعث ایجاد فرصت‌های شغلی برای زنان می‌شود. زیرا در مرحله پیشاصنعتی که کار سخت و طاقت‌فرساست، مردان از نظر بیولوژیکی و ساختار جسمی بیشتر خود را در آن می‌یابند. دوم، به دلیل پیشرفت چرخ‌های تولید که خود را در صنعت می‌یابد، دین و آداب و رسوم رو به افول می‌گذارند. در نتیجه به‌وجود آمدن این دو عامل است که به‌تدریج عرصه برای آزادی جامعه به‌طور کلی و آزادی زنان به‌طور خاص بیشتر فراهم می‌شود.

هرچه کار فیزیکی سخت کمتر می‌شود و ابزار تولید پیشرفته‌تر می‌شوند، به همان میزان زنان بیشتر وارد فرآیند کار و تولید می‌شوند. و هرچه جامعه به‌طور کلی و زنان به‌طور خاص در کار تولید بیشتر مشارکت می‌کنند، به همان اندازه تأثیرشان بر تحقق برابری میان زن و مرد بیشتر می‌شود. به‌طور خلاصه، این تحول در عامل تولید در جامعه است که باعث پیشرفت و گشایش فکر و اندیشه افراد جامعه می‌شود و در نهایت این فرآیند کل جامعه را تغییر می‌دهد. کشورهای بسیاری در جهان وجود دارند که برخی از کشورهای عربی یکی از آنها هستند، با وجود اینکه ثروت و دارایی زیادی از نفت و گاز و معادن زیرزمینی به دست می‌آورند و ثروتمند هستند، اما چون از نظر صنعتی پیشرفت نکرده و عملاً به مرحله تولید نرسیده‌اند، مسئله زن و برابری در میان آنها موضوعی بیگانه است!

نمونه بارز در جهان که انقلابی بنیادین در مسئله برابری میان مرد و زن به‌وجود آورده، کشورهای غربی هستند. با تحولاتی که در یک قرن و نیم گذشته در کشورهای غربی در روابط و ابزار تولید به‌وجود آمده، مسئله برابری میان زن و مرد و همچنین مسئله حقوق بشر نسبت به بقیه جهان جهش بزرگی داشته است. اما با وجود اینکه زنان در کشورهای غربی از نظر برابری جنسیتی دستاوردهای زیادی کسب کرده‌اند، با این حال هنوز هم در اکثر کشورهای غربی زنان برای کار یکسان با مردان، دستمزد یکسان دریافت نمی‌کنند؛ یعنی کمتر دریافت می‌کنند!

وقتی به وضعیت زنان کورد می‌پردازیم و وضع زنان کورد را با زنان ملت حاکم مقایسه می‌کنیم، تفاوت زیادی می‌بینیم! در واقع، می‌توان گفت وضعیت زنان کورد تحت تأثیر شرایط عقب‌مانده‌ای است که ملت حاکم از نظر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بر مردم کورد در ایران تحمیل کرده است. آنچه منظور ما در این نوشته است، شرق کوردستان است، اما این وضعیت برای تمام بخش‌های کوردستان نیز با تفاوت اندکی یکسان است. بر هیچ‌کس پوشیده نیست که تمام بخش‌های کوردستان به‌طور کلی و شرق کوردستان به‌طور خاص به دلیل ستم ملی، اقتصادی و فرهنگی از آن میزان پیشرفت و توسعه‌ای که ملت حاکم از آن برخوردار است، بی‌بهره‌اند. با نگاهی به نقشه اقتصادی و صنعتی ایران برایمان آشکار می‌شود که بیشتر مراکز اقتصادی و صنعتی ایران در مثلث فارس‌نشین ایران قرار گرفته‌اند. این وضعیت نه‌تنها مجالی برای توسعه و شکوفایی اقتصاد کوردستان به اندازه اقتصاد و صنعت ایران فراهم نکرده، بلکه به دلیل اینکه شکل اصلی اقتصاد و صنعت در کوردستان در عقب‌ماندگی نگه داشته شده و همچنین ابزار تولید پیشرفت نکرده‌اند، کار در تمام بخش‌های اقتصادی سخت و طاقت‌فرساست. همین امر فرصتی برای زنان کورد، مانند زنان ملت حاکم، برای ورود به بازار کار ایجاد نکرده است. برای مثال، شکل اصلی اقتصاد در کوردستان کشاورزی و دامداری است که آن هم به دلیل کمبود امکانات پیشرفت نکرده و کار در این بخش‌ها به‌قدری سخت و طاقت‌فرساست که زنان به‌صورت محدودی در آن مشارکت دارند. علاوه بر این، کار در این زمینه برخلاف کار در حوزه صنعت و تکنیک، پیشرفت فکری چندانی ایجاد نمی‌کند، بلکه این پیشرفت و توسعه در حوزه صنعت است که باعث پیشرفت بخش کشاورزی نیز می‌شود.

بنابراین، وقتی شرق کوردستان در عقب‌ماندگی نگه داشته شده و تحت ستم چندلایه قرار دارد، زنان کوردستان به‌عنوان نیمی از جامعه کورد، در این ظلم و ستم چندلایه که از سوی دولت مرکزی بر ملتشان تحمیل شده، شریک و سهیم هستند. زن کورد هم‌زمان به‌عنوان یک فرد کورد طعم ستم ملی را می‌چشد و هم‌زمان به دلیل حاکمیت آداب و رسوم کهنه، با تبعیض جنسیتی در خانه و جامعه کورد نیز مواجه می‌شود! این وضعیت، زن کورد را با دو وظیفه مهم روبه‌رو می‌کند؛ وظیفه اول این است که دوشادوش مردان کورد برای رفع ستم چندلایه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که بر ملتشان تحمیل شده، تلاش کند و به زیردستی کشورش پایان دهد. وظیفه دومش این است که در خانه خود، یعنی کوردستان، تلاش کند گام‌به‌گام برای تحقق حقوق برابر با مردان کورد مبارزه کند. اینجاست که تفاوت زن کورد با زنان ملت حاکم (فارس) به‌وضوح آشکار می‌شود؛ در حالی که زن کورد با دو ستم ملی و جنسیتی در ایران روبه‌رو است، زنان فارس به‌جز تبعیض جنسیتی، مشکل زیردستی ملی ندارند. برای اثبات این ادعا می‌توان به آن زنان کوردی نگاه کرد که در چند سال گذشته به دلیل آموزش زبان کوردی به کودکان کورد و همچنین فعالیت‌های فرهنگی به زندان‌های جمهوری اسلامی افتاده‌اند. بنابراین، زن کورد اگر از یک سو به دلیل تبعیض جنسیتی مبارزه‌اش به زنان ملت حاکم مربوط است، اما از سوی دیگر که مبارزه برای تحقق حقوق ملی کورد است، از زن ملت حاکم دور می‌شود. زیرا متأسفانه تعداد آن دسته از زنان ملت حاکم (فارس) که برای تحقق حقوق ملی مردم کورد از حقوق ملی زنان کورد حمایت می‌کنند، بسیار کم است!

این واقعیت فوق باعث می‌شود که زنان کورد میان مبارزه برای رفع ستم ملی و همچنین مبارزه علیه تبعیض جنسیتی، تعادلی درست برقرار کنند. به‌گونه‌ای که نه مبارزه ملی برای رفع ستم ملی را فدای مبارزه برای رفع تبعیض جنسیتی کند، نه برعکس، مبارزه برای برابری و رفع تبعیض جنسیتی را فدای مبارزه ملی کند. معنی این سخن آن است که زنان کوردستان باید مبارزه برای رهایی ملت خود و مبارزه برای پایان دادن به تبعیض جنسیتی را دوشادوش یکدیگر به پیش ببرند، به‌طوری که هیچ‌یک از این دو عرصه زیر سایه دیگری قرار نگیرد.

با وجود اینکه عامل روابط و ابزار تولید در کشورهای غربی نقشی تعیین‌کننده در مسئله برابری و حقوق زنان داشته است، اما وقتی غرب را با شرق جهان به‌طور کلی و کشورهای اسلامی به‌طور خاص مقایسه می‌کنیم، وضعیت زنان در کشورهای غربی در هیچ دوره‌ای، چه زمانی که هنوز از نظر اقتصادی و صنعتی پیشرفته نبودند و چه زمانی که به سطح بی‌نظیری از پیشرفت صنعتی و فنی رسیده بودند، با وضعیت زنان جهان سوم به‌طور کلی و ایران و کوردستان به‌طور خاص قابل مقایسه نیست. این امر عمدتاً به تفاوت دیدگاه‌ها، آداب و رسوم و ایدئولوژی مسیحیت با دین اسلام در مورد مسئله زنان مربوط می‌شود. بنابراین، با وجود اینکه پیشرفت اقتصادی-صنعتی در سراسر جهان، چه در غرب و چه در شرق، بر پیشرفت روند زندگی و مسئله برابری زنان تأثیر دارد، اما نباید نقش آداب و رسوم و دین و به‌ویژه دین اسلام را به‌عنوان مانعی بر سر راه برابری زنان و مردان دست‌کم بگیریم!

با وجود اینکه جامعه کوردستان نیز از جامعه جهانی جدا نیست و تحولاتی که بر پیشرفت جوامع دیگر تأثیر دارد مانند روابط و ابزار تولید، بر کوردستان نیز تأثیرگذار است و می‌توان این عامل را به‌عنوان یک زیربنای مشترک در نظر گرفت، اما با همه این‌ها ایران و کوردستان ویژگی‌های خاص خود را نیز دارند. ما کوردها نیز با اینکه از آزمون‌ها، تجربیات و دستاوردهای ملت‌های دیگر برای پیشبرد مسئله زنان بهره می‌گیریم، اما باید ویژگی‌های خودمان را نیز در نظر بگیریم. از این دیدگاه، هرچه در ریشه‌های تاریخ کورد عمیق‌تر شویم، بیشتر برایمان آشکار می‌شود که آداب و رسوم و فرهنگ کورد برای جایگاه زن بیش از ملت‌های اطرافمان ارزش قائل است و بخشی از آن آداب و رسوم نامطلوب امروزی علیه زنان که در کوردستان رعایت می‌شود، محصول دین و ایدئولوژی و همچنین فرهنگ ملت‌های حاکم بر کورد است که برای ما به ارمغان آمده‌اند! اما این به آن معنا نیست که جامعه کورد را نیز در این باره از آداب و رسوم عقب‌مانده تبرئه کنیم. بی‌جهت نیست که مورخ و کوردشناس نامدار، مینورسکی می‌گوید: «کوردها در مورد رفتار با زن، شاید آزاداندیش‌ترین و روشنفکرترین ملت مسلمان باشند.»