
اسکندر جعفری
روز بیست و ششم آذر برای ملت کورد، تنها یک تاریخ معمولی نیست. روزی است که در حافظهی جمعی این مردم، بە مثابە نشانهای از شجاعت، هویت و ایمان به آزادی جاودانه شده است. در این روز، پرچم کوردستان برای نخستین بار در شهر مهاباد برافراشته شد. آن لحظه، نه فقط آغاز یک تجربهی سیاسی، بلکه تولد دوبارهی آرزویی بود که قرنها در کوهها، درهها و دهکدههای زاگرس پنهان مانده بود. آرزوی آنکه کوردها بتوانند به زبان خودشان سخن بگویند، به فرهنگ خود افتخار کنند، و سرنوشت خویش را خود رقم بزنند.
جمهوری کوردستان، به رهبری قاضی محمد، نه صرفا یک حرکت سیاسی، بلکه فریادی از دل جامعهای بود که قرنها میان تبعیض طبقاتی، فشار فرهنگی و نابرابری اجتماعی گرفتار بود. در روزهایی که ایران از بحرانهای پس از جنگ جهانی دوم بیرون میآمد، کوردها فرصتی یافتند تا برای نخستین بار دولت خود را بر پایهی عدالت، آموزش، و برابری تأسیس کنند. در زمانی که یهودیان توسط آلمان نازی قتل عام شدە و قربانی هولوکاست بودند، جمهوری کوردستان تمام حقوق مذهبی و ملی آنها را تضمین کرده بود.
این جمهوری، هرچند عمرش کوتاه بود، اما از نظر تاریخی نقطهی عطفی شد که نه تنها مسیر مبارزهی ملی کوردها را شکل داد، بلکه الگوی نخستین حکومت مدرن در میان ملتهای بیدولت منطقه بود.
در واقع پیشمرگهها تنها نیروهای نظامی نبودند. آنان فرزندان دهقانان و کارگران، معلمان و روشنفکرانی بودند که به دعوت قاضی محمد لبیک گفتند. واژهی «پیشمرگه» در زبان کوردی به معنای «کسی است که در مقابل مرگ میایستد» و این تعبیر، روح حقیقی آن دوران را بازتاب میدهد. آنان نه برای جاهطلبی و نه برای قدرت، بلکه برای حفظ شرف و هویت سرزمینشان سلاح به دست گرفتند.
پرچم کوردستان که در ٢٦ آذر بر فراز مهاباد به اهتزاز درآمد، ترکیبی از رنگهایی است که هر یک معنایی عمیق دارد: سبز از زندگی و دشتهای بیپایان کوردستان، سفید از آرزوی صلح و آزادی، سرخ از خون شهیدان، و خورشید زرین در میان آن از روشنایی و امید. این خورشید، یادآور ریشههای چند هزار سالهی تمدن و فرهنگ این سرزمین است. برای بسیاری از کوردها، این پرچم سند وجودی ملتی است که در برابر سیاستهای انکار و همسانسازی فرهنگی، با ایستادگی خود را زنده نگه داشته است.
جمهوری کوردستان، با وجود عمر کوتاهش، اصلاحاتی را بنیان گذاشت که در زمان خود بیسابقه بود. آموزش به زبان مادری، چاپ روزنامهها و کتابهای کوردی، تأسیس انجمنهای فرهنگی، و مشارکت زنان در عرصهی اجتماعی و سیاسی، از جمله دستاوردهای آن دوران بود. برای نخستین بار، زنان کورد در صفوف پیشمرگهها حضور یافتند و در ادارهی امور شهری نقش داشتند. این اقدامات نه تنها نشانهی آرمانخواهی، بلکه گواهی بر تلاش برای ساختن جامعهای برابرتر و آگاهتر بود.
اما این تجربهی آزادیخواهانه، در دسامبر ١٩٤٦ میلادی، با ورود ارتش پهلوی به مهاباد پایان یافت. قاضی محمد، رئیس جمهور کوردستان دستگیر و بعدا به همراه چند تن از همسنگران خود در میدان چارچرا در مهاباد اعدام شد. با اینحال، شهادت قاضی محمد و سقوط جمهوری کوردستان، پایان رؤیای کوردستان نبود. برعکس، این رویداد تبدیل به اسطورهای شد که نسلهای بعدی کوردها از آن الهام گرفتند.
دهههای بعد، پرچم کوردستان بارها در کوهها و شهرهای این سرزمین برافراشته شد. در هر تجمعی که علیه اشغالگران خاک کوردستان صورت میگیرد، این پرچم به اهتزاز درمیآید. هر بار که این پرچم بالا میرود، یاد آن روز تاریخی در مهاباد زنده میشود.
امروز، در سال ١٤٠٤، جهان و منطقه دگرگون شدهاند، اما بسیاری از شرایطی که کوردها را به قیام و مقاومت واداشت، همچنان پابرجاست. در شرق کوردستان، تبعیض، فقر ساختاری، بیکاری و سرکوب فرهنگی هنوز واقعیت زندگی بسیاری از مردم است. با اینحال، در دل همین فشارها، روح ٢٦ آذر زنده است. در جنبشهای اجتماعی اخیر علیه رژیم ایران، بهویژه در خیزش ١٤٠١، شعار «ژن، ژیان، ئازادی» بار دیگر یادآور همان آرمانهایی شد که در جمهوری کوردستان پایهگذاری شد. آرمان این شعار، در دل خود عدالت طبقاتی و حق تعیین سرنوشت را نیز فریاد میزند.
برای بسیاری از ناظران، جنبش ملی کوردها در طول این هشتاد سال، نه یک حرکت سیاسی، بلکه بخشی از مبارزهی گستردهتر علیه استبداد و استعمار در خاورمیانه بوده است. رهبرانی چون دکتر عبدالرحمان قاسملو، که تلاش کرد میان هویت ملی و آرمانهای سوسیالیستی تعادل برقرار کند، همچنان الهامبخش نسل جدید هستند. این نسل، مانند رهبرانش بر این باور است که هیچ چیزی نمیتواند جای حق تعیین سرنوشت آنها را بگیرد.
پرچم کوردستان امروز، در هر چهار بخش کوردستان از شرق تا غرب، از شمال تا جنوب به عنوان یکی از ارکان و سمبلهای مبارزاتی کوردها علیه اشغالگران برافراشته میشود. در روستاهای کوچک و در دانشگاههای بزرگ، در مراسم یادبود شهدا و در تظاهرات خیابانی، کوردستان پرچم پیام واحدی دارد. پرچمی که توسط پیشمرگه به اهتزاز درآمد و هیچ کسی نمیتواند نام پیشمرگه و پرچم کوردستان را از دل کوردها بیرون بکشد. هر بار که نسیمی بر این پرچم میوزد، گویی پژواک صدای پیشمرگههایی است که در کوههای زاگرس جان دادند تا آیندهای آزادتر برای فرزندانشان رقم بخورد.
٢٦ آذر، روز پیشمرگه و پرچم کوردستان، یادآور این حقیقت است که تاریخ را نه قدرتها، بلکه مردمی مینویسند که بر آرمان خود میمانند. این روز، دعوتی است برای نسلهای جوانتر تا بدانند که آزادی و هویت، با ایستادگی و آگاهی به دست میآید، نه با فراموشی. پرچمی که در زمستان سرد ١٣٢٤ بر فراز مهاباد برافراشته شد، هنوز میدرخشد زیرا خورشید آن در دل میلیونها انسان روشن است.
در این روز، هر کورد، چه در شهرها و روستاها، یا در کوهستانهای زاگرس و چه در تبعید، دلش به یکسو میرود. به مهاباد، به آن لحظهای که پرچم توسط پیشمرگه بالا رفت، و به صدایی که هنوز میگوید: "کوردستان توسط پیشمرگه آزاد خواهد شد."