
آرش صالح
حزب دموکرات کوردستان ایران از بدو تأسیس، «مسئله کورد» را نه بهعنوان یک بحران امنیتی یا موضوعی صرفاً اتنیکی، بلکه بهمثابه یک مسئله سیاسی–حقوقی تعریف کرده است؛ مسئلهای که ریشه در انکار سیستماتیک حقوق ملی، تمرکزگرایی افراطی و ساختارهای سلطه در دولت–ملت ایران دارد. بر همین اساس، این حزب بر این باور است که کمهزینهترین، واقعبینانهترین و مؤثرترین راهحل مسئله کورد در ایران، تحقق حق تعیین سرنوشت در چارچوب یک ایران دموکراتیک و فدرال است. این راهحل نه خواهان استقلال کوردستان است و نه مبتنی بر حذف دیگران، بلکه در پی بازتعریف عادلانه مناسبات قدرت در یک کشور چندملتی است.
شروط لازم و کافی از منظر حزب دموکرات
از منظر حزب دموکرات کوردستان ایران، وجود یک نظام دموکراتیک در تهران شرط لازم برای حل مسئله کورد بهشمار میرود، اما این شرط بههیچوجه کافی نیست. تجربه تاریخی ایران – چه در دوران پهلوی و چه در جمهوری اسلامی – نشان داده است که حتی در مقاطع کوتاه گشایش سیاسی، فقدان تضمینهای ساختاری برای حقوق ملتها، به بازتولید همان روابط سلطه و سرکوب انجامیده است.
از اینرو، حزب دموکرات بر این نکته تأکید دارد که شرط کافی، نهادینه شدن حقوق ملتهای تحت ستم ایران در چارچوب یک نظام فدرال غیرمتقارن است؛ نظامی که در آن، اعمال حاکمیت داخلی ملت کورد از طریق نهادهای قانونی، منتخب و تضمینشده در قانون اساسی به رسمیت شناخته شود.
دو جبهه مکمل مبارزه
بر پایه این درک، مبارزات حزب دموکرات کوردستان ایران همواره در دو جبهه و دو راستای مکمل تعریف شده است:
مبارزه برای استقرار و تعمیق دموکراسی در سطح سراسری ایران.
تلاش برای تحقق یک سیستم فدرال که در آن حقوق ملی، سیاسی، فرهنگی و اداری ملت کورد بهصورت نهادی تضمین شده باشد.
این دو مسیر نه رقیب یکدیگر، بلکه بهطور بنیادین درهمتنیدهاند؛ چرا که بدون دموکراسی، فدرالیسم به یک شعار توخالی بدل میشود و بدون فدرالیسم، دموکراسی در ایران همواره ناقص، ناپایدار و مستعد بازگشت به تمرکزگرایی اقتدارگرا خواهد بود.
معیار همکاری با اپوزیسیون
در همین چارچوب نظری و عملی است که حزب دموکرات کوردستان ایران، جایگاه و نوع رابطه خود با گروهها و جریانهای مختلف اپوزیسیون ایرانی را تعریف میکند.
از منظر این حزب، همه جریانهای اپوزیسیون از حیث امکان همکاری در یک سطح واحد قرار دارند؛ به این معنا که همکاری با هر جریان، نه بر اساس نام، سابقه تاریخی یا قضاوتهای کلی، بلکه بر مبنای میزان همراهی واقعی آن جریان با دو محور اصلی مبارزات حزب دموکرات – یعنی دموکراسی و فدرالیسم مبتنی بر شناسایی حقوق ملت کورد – سنجیده میشود.
بر این اساس، حزب دموکرات کوردستان ایران چگونگی و سطح همکاری خود با نیروهای مختلف را بر پایه این ارزیابی تعیین میکند که این نیروها تا چه اندازه، نه صرفاً در گفتار بلکه در عمل، با این دو مطالبه بنیادین همراه هستند. بدیهی است که جریانهای اپوزیسیون ممکن است در گذشته دچار خطاهایی شده باشند یا ارزیابی عمومی درون حزب نسبت به آنها مثبت یا منفی باشد؛ اما این خوانشها و قضاوتها، امری درونحزبی است و مبنای اصلی همکاری، رفتار سیاسی کنونی و جهتگیری عملی نیروها در قبال مسئله دموکراسی و مسئله کورد است، نه تسویهحسابهای تاریخی یا داوریهای مطلقگرایانه.
درک حزب دموکرات از تهدید و موقعیت خود
واقعیت آن است که حزب دموکرات کوردستان ایران ارزیابی بسیار مثبتی از پایگاه اجتماعی خود در کوردستان ایران دارد. گسترش عمق تشکیلاتی حزب، انسجام سازمانی، و همراهی عملی و نمادین مردم با برنامهها و فعالیتهای آن، این جمعبندی را تقویت کرده است که هیچ جریان سیاسیای قادر به تهدید پایگاه اجتماعی حزب دموکرات در کوردستان نیست. از این منظر، حزب دموکرات نه جریانهای اپوزیسیون و نه بهویژه جریانهای منتسب به ملت فارس را بهعنوان تهدیدی برای موجودیت یا پایگاه اجتماعی خود تلقی نمیکند.
آنچه از نگاه حزب دموکرات تهدید واقعی محسوب میشود، روابط سلطهای است که در نهادهای قدرت در ایران نهادینه شدهاند؛ روابطی که تجربه تاریخی نشان داده است لزوماً با تغییر رژیم از میان نمیروند. برعکس، هر نیرویی که قدرت را در مرکز در دست بگیرد – حتی اگر خود را دموکرات، اصلاحطلب یا خیرخواه بداند – در غیاب تضمینهای ساختاری، بالقوه مستعد بازتولید همان الگوهای تمرکزگرایانه و سرکوبگرایانه نسبت به ملت کورد خواهد بود. این نگرانی نه ناشی از بدبینی انتزاعی، بلکه حاصل تجربهای تاریخی است که بارها و بارها تکرار شده و از نظر حزب دموکرات کاملاً موجه و مستدل است.
نقش حزب دموکرات در آینده ایران
بر همین مبنا، مسئله اصلی حزب دموکرات کوردستان ایران در شرایط کنونی، یافتن امکان همکاری با جریانهایی است که در زبان، ادبیات و چارچوب تحلیلی خود، مسئله کورد و ماهیت ساختاری سرکوب این ملت را به رسمیت بشناسند. چنین بهرسمیتشناختنی، نهتنها به ارتقای گفتمان دموکراتیک در سطح جامعه ایران کمک میکند، بلکه زمینهای فراهم میآورد که در آینده، پاسخگو کردن نیروهای سیاسی حاکم یا شریک قدرت، آسانتر، شفافتر و مبتنی بر تعهدات روشن انجام گیرد.
حزب دموکرات کوردستان ایران همچنین بر این باور است که باید بخشی از راهحل باشد، نه صرفاً ناظر یا منتقد آن. از اینرو، این حزب خود را نماینده سیاسی ملت کورد در فرآیند بنیاد نهادن ایران آینده میداند؛ نمایندگیای که حضور آن، تضمینکننده روندی سالمتر، متوازنتر و عادلانهتر در بازتعریف ساختار قدرت خواهد بود. چنین نمایندگیای این امکان را فراهم میکند که حقوق ملت کورد نه در حاشیه، بلکه در متن فرآیند گذار و تدوین نظم جدید سیاسی ایران لحاظ شود.
در نهایت، باید تأکید کرد که حزب دموکرات کوردستان ایران در عمل نشان داده است که بهواسطه حضور گسترده در سطح جامعه ایران، برخورداری از سازمانی منسجم و بدنهای قدرتمند، و استقلال مالی که آن را از وابستگی به کمکهای خارجی بینیاز کرده است، میتواند نقشی تعیینکننده در شکلگیری یک اپوزیسیون واقعی، ریشهدار و پاسخگو ایفا کند. این حزب نهتنها توان ایفای چنین نقشی را دارد، بلکه آشکارا اراده آن را نیز نشان داده است. چارچوبهای نظری و عملی این نقش، بهطور خلاصه در این مقاله مورد بحث قرار گرفتند.