سوران شمسی
شرایط زندگی انسان متحول است و هر روزه ما شاهد ایجاد ساختارهای اجتماعی و تشکیلاتی هستیم که جهت جوابگویی به نیازمندیها و تنظیم بهتر مناسبات و امورات زندگی شکل میگیرند. یک نوعی ازاین تشکیلات که ازسده های گذشته تا کنون توانسته در تنظیم و سازماندهی امور حیاتی انسآنها نقش داشته باشند و روزبه روز به اهمیت آن در دفاع از خواستها و منافع طبقات و اقشار اجتماعی افزون میگردد، احزاب سیاسی بویژه احزاب سیاسی مدرن و مترقی و دمکراتیک میباشند.
اساساً میان احزاب سیاسی و مسأله دمکراسی پیوند دیرینهای وجود دارد. "رابطه احزاب جدید با نظام دمکراسی امری است آشکار، چنانچه “ماکس وبر”احزاب جدید را فرزندان دمکراسی مینامد".
وجود، تعدد و فعالیت آزادانه و مسئولانه احزاب سیاسی، یکی از اصول پذیرفته شده همهی مدلهای دمکراسی در جهان کنونی میباشد. "در واقع بدون احزاب سیاسی دمکراسی نمایندگی در دولت غیر ممکن خواهد بود. دمکراسی بدون حزب مانند قایق بیپارو، یا کشتی بیناخدا است".
هدف دمکراسی، مردمی ساختن نظام سیاسی است. مردم در دمکراسی اصالت دارد. جوهره دمکراسی مردم است. به همین سبب، در میان دانشمندان علوم سیاسی این اجماع نظر وجود دارد که دمکراسی نظام مردم، برای مردم و در خدمت مردم میباشد. درنظامهای دمکراتیک، مردم خواستهها و انتظارات و زیادی دارند. که به راحتی می توانند به آن دست پیدا کنند.
از نکتههای حائز اهمیت دیگر در مبحث پیوند دمکراسی با احزاب سیاسی، یکی هم این است که تقویت دمکراسی موجب تقویت احزاب و ضعف دمکراسی موجب ضعف احزاب میگردد. در واقع، تکامل دمکراسی به تکامل احزاب و تکامل احزاب به تأمل دمکراسی بستگی دارد. "حزب سیاسی، چرخدنده ماشین دمکراسی است. رشد احزاب سیاسی با تکامل دمکراسی همزمان بوده است". میتوان حزب و دمکراسی را دو روی یک سکه تصور کرد. زیرا احزاب بدون وجود دمکراسی و دمکراسی بدون وجود احزاب قابل تصور نیست.
در همهی کشورهای دمکراتیک جهان بویژه کشورهای اروپای غربی که ابتدا دمکراسی در آنجا نهادینه شد و به توسعه سیاسی دست یافته است، احزاب سیاسی نقش مهمی بازی کردهاند. در واقع، "هیچ جامعهای نتوانسته است دمکراسی را بدون وجود احزاب حفظ و توسعه دهد".
قدمت احزاب سیاسی جدید که در ریشهدار شدن دمکراسی در اروپای غربی نقش مهم بازی کردهاند، تنها به یکی دو قرن اخیر بر میگردد. همانطور که "لیپست و رکان" تصریح کردهاند، شکلگیری نظامهای حزبی آخرین مرحله ازفرایند توسعه سیاسی جوامع اروپایی محسوب میشود. آنها در تاریخ توسعهی اروپای غربی سه مرحله را از هم تفکیک میکنند که عبارتند از مرحله ساخت مرکزسیاسی، مشارکت مردمی و پیدایش نظامهای حزبی. کشورهای اروپای غربی ابتدا دست به تأسیس دولتهای مطلقه زدند، کم کم این دولتها به مشارکت مردم تن دادند و در فرجام این دولتها تغییر شکل ومحتوا دادند و نظام حزبی در این کشورها بوجود آمد.
به این حساب میتوان گفت که احزاب سیاسی پس ازشکلگیری دولت مدرن درقرن هفدهام میلادی در اروپا، موفق گردیدند دولتهای مطلق و پادشاهی نو را به دولتهای دمکراتیک تبدیل نمایند. بنابراین، احزاب سیاسی مهمترین ابزار تحقق و حفظ دمکراسی در دو قرن گذشته در اروپا بوده است. هر چند در این روند احزاب سیاسی فعالیتها و عملکردهای منفی نیز در اروپا داشته است، اما در کل برای تحقق و ثبات دمکراسی در جوامع اروپایی بسیار مؤثر واقع گردیدند.
علاوه بر کشورهای اروپایی، همین موضوع کم و بیش با اندک تفاوتهایی در باره ایالات متحده امریکا، کانادا، ژاپن، هند و برخی از کشورهای دیگر جهان که به دمکراسی دست یافتهاند است نیز مصداق دارد.
تاکنون هیچ کشوری را نمیتوان سراغ داشت که بدون حضور احزاب سیاسی به تحقق و ثبات دمکراسی دست یافته باشد. جامعه تا رسیدن به مرحله ثبات و تحقق دمکراسی هم راه درازی در پیش دارد، به احزاب سیاسی مدرن که با شرایط عینی داخلی وجهانی سازگاری داشته باشد نیاز جدی دارد. این یک واقعیت مسلم و پذیرفتهشده است که "برای کار حکومتهای دمکراتیک جدید، احزاب سیاسی ضروریاند، احزاب ستون فقرات دمکراسی اند."
با توجه به آنچه گفته شد، پیوند احزاب سیاسی با دمکراسی هم تبیین گردید و همچنین نقش احزاب سیاسی در تحقی دمکراسی در اروپای غربی به بحث گرفته شد؛ میتوان با در نظرداشت واقعیتهای کنونی جامعه، نقشها و کارویژههای آشکار ذیل را برای تحقق دمکراسی به احزاب سیاسی در ایران برشمرد:
١- معرفی، حفظ و دفاع از ارزشهای دمکراتیک: دمکراسی در کشور به درستی شناختانده نشده است. بدون تردید شناخت کافی از دمکراسی در کشور در نزد بیشتر مردم وجود ندارد. احزاب سیاسی میتوانند در معرفی ابعاد ناشناخته شده دمکراسی برای مردم از طریق رسانههای جمعی، برگزاری، نشر کتاب، جراید، برگزاری تظاهراتهای مسالمتآمیز نقش ایفا نمایند. همچنین احزاب سیاسی از این طریق میتوانند از ارزشها ودستاوردهای دمکراسی درچند دهه گذشته در کشور که با خطر مواجه هستند و یا میشود، دفاع نمایند و مزایای دمکراسی را برای مردم تبیین سازند تا مردم ناآگاهانه در برابر دمکراسی از سوی دشمنان آن مورد استفاده قرار نگیرد. احزاب سیاسی میتوانند در برابر موانع تحقق سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دمکراسی در کشور مقاومت نمایند، تا اثرات این موانع کاهش یابد و کنترل گردد.
٢- ترغیب مردم برای مشارکت در پروسههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی: در نظام دمکراتیک، مردم تصمیمگیرنده اصلی میباشند. مردم در متن رویدادها قرار دارند. اما در ایران مردم در طول تاریخ در حاشیه نگه داشته شدهاند و مشارکت مردم در فرایندهای کشوری و گستردە کمرنگ بوده است. مشارکت مردم بهویژه در عرصه سیاسی در کشور یک پدیده نو است و هنوز هم به یک فرهنگ مبدل نشده است. اما احزاب سیاسی میتوانند در زمینه افزایش مشارکت مردم و شکلگیری افکار عمومی در عرصههای گوناگون نقش ایفا نمایند. مثلاً در زمینه مبارزه با فساد مالی و اداری، مبارزه با قاچاق مواد مخدر و مبارزه با خشونت نیاز فوری به افزایش مشارکت مردم است و احزاب میتوانند با استفاده از امکانات در دست داشته خود مردم را ترغیب به مشارکت و همکاری نمایند و افکار عمومی را علیه این پدیدههای خطرناک بسیج سازند. "حزب به تعبیر مدرن ابزاری است که از طریق آن شهروندان در پروسههای سیاسی و اجتماعی مشارکت نموده و از آن طریق بر این روندها تأثیر میگذارند. بدون حزب سیاسی، مشارکت جمعی درفرایند شکلگیری افکار عامه و سمت و سو دادن به آن ناتوان میگردد."
٣- افزایش شعور سیاسی، دانش و آگاهی عموم: فرهنگ سیاسی کنونی در کشور محدود، غیر دمکراتیک و تبعه است. این ناشی از استبداد حاکمە است که موجب گردیده است عملکرد مردم در برابر عملکرد نظام سیاسی و رویدادهای مهم بیشتر احساسی و هنجاری باشد. دمکراسی در کشورهایی که سواد عمومی بیشتر است بهتر میتواند ریشهدار گردد. احزاب سیاسی با موضعگیریهای خود در رسانهها و برگزاری سمینارها و اعتراضهای مدنی میتوانند شعور این مردم را افزایش دهند. همچنین احزاب میتوانند نقش افشاگری داشته باشند. بسیاری از مسایل پشت پرده را چه در گذشته و چه در حال حاضر افشا نمایند تا آگاهیهای مردم بیشتر گردد و هنگامی که دانش و آگاهی بیشتر شود بدون تردید نگرشها وتحلیلها نیزمنطقیتر خواهد شد و این تأثیر مثبتی بر روی فرایندهای تصمیمگیری دارد.
٤- کمک برای دولتسازی و ملتسازی: از نظر حقوقی دولت سازمانی است که دارای جمعیت، سرزمین، حکومت و حاکمیت است. از این منظر تاکنون در کشورایران دولت وجود نداشته است. در حال حاظر هم عناصر بنیادی و سازنده دولت در کشور ناقص است. در واقع در کشور دولت وجود ندارد، چیزی بنام شبهدولت وجود دارد. همچنین در ایران بە علت چند ملیتی بودن کشور، پروسە ملتسازی بە پروسە کشتار ملیتها کشیدە شدە است.
باید گفت که احزاب سیاسی یک ابزار هستند و دمکراسی یک هدف است. احزاب سیاسی چنانچه تجربه برخی کشورها بویژه اروپای غربی نشان میدهد، اگر درست مورد استفاده قرار گیرد میتواند موجب تحقق دمکراسی شود. بالعکس این ابزار اگر به درستی مورد استفاده قرار نگیرد میتواند ماننند جمهوری اسلامی بە احزاب کارتونی منجر شود، مانند شبە حزبهایی چون موتلفە و مشارکتیها و کارگزاران سازندگی و... احزاب سیاسی به عنوان نهادهای ساخته دست بشر بالذات خوب یا بد نیست. از آنجایی که احزاب ابزار هستند، این بستگی به فرهنگ، شرایط و دید انسانها دارد که از آن چگونه استفاده مینمایند.
امروزه احزاب یکی از ضروریات زندگی جوامع بشری در دوره مدرن محسوب میشود به طوری که یکی از مؤثرترین نهادهای تأثیر گذار بر روندهای تصمیم گیری و اجرای هرکشور و به عنوان حلقه اتصال بین مردم و حاکمیت سیاسی عمل میکند. در جوامع و نظامهای سیاسی کنونی تقریباً هم اندیشی کاملی نسبت به ضرورت احزاب وجود دارد و از احزاب به عنوان چرخ دنده ماشین دموکراسی یاد میشود.نزدیک به چندین دهه است که کشور ما شاهد پیدایش احزاب و گروههای سیاسی مختلف با اهداف و عقاید گوناگون بوده است
جامعه ما هم از سالها قبل به سوی ایجاد ساختارها وتشکیلات مدرن سیاسی و اجتماعی گام برداشته که این نوع ساختارها و تشکیلات تحت شرایط جهانی و خواست و نیازمندیهای جامعه ایجاب استحکام و نهادینه شدن بیشتر را نموده و به این سمت درحرکت میباشند.
ازآنجایکه مناسبات سنتی- قبیلوی و ولایت مطلقه و تاثیرات اقشار و طبقات اجتماعی که درموجودیت احزاب سیاسی مدرن و ترقیخواه و دمکراتیک منافع خودرا درخطر میبینند موانع و مشکلاتی را در برابر رشد و توسعه و همگانی شدن احزاب سیاسی ایجاد کرده است، که متاسفانه بنابرهمین عوامل و صدها عوامل دیگر داخلی و خارجی احزاب سیاسی موجود نتوانستهاند نقش وتاثیرات بسزایی داشته باشند. ولی احزابی بوده اند که بنابر تجارب گرانبهای سیاسی و رهبری قانون مدار خوب و سالم در صورت اتحاد و همبستگی سازمانی توانسته اند جوابگوی بسیاری ازخواستهها و مدافع منافع برحق همه مردم باشند و کشتی طوفان زدهی این جامعه رنجدیده و ستم کشیده را به ساحل خوشبختی و کامیاری رهنمون سازند.
آنچه در شرایط موجود قابل بحث وتوجه جدی ترقیخواهان کشور میباشد جایگاه و موقعیت اجتماعی احزاب سیاسی و کمک کردن به مردم در راستای ارتقای سواد سیاسی در نظامهای سیاسی آینده کشور است که عدهای از محافل وگروههای سیاسی فعال که بیشتر درخدمت منافع مافیایی ولایت مطلقه هستند بنابرموقف ضعیف احزاب سیاسی وعدم رشد وتوسعه آنها که بنابردلایل موجه وقابل لمسی تاکنون صورت نگرفته، میخواهند تاسیستم تک حزبی درقانون اساسی خود ساختگی خودشان به رسمیت شناخته شده مبدل گردانند.
واقعیتهای موجود میرساند که محافل معینی درصدد اضمحلال و ازبین رفتن احزاب سیاسی موجود میباشند و خواهان آن هستند تا احزاب سیاسی فرمایشی و گوش به فرمان محافل حاکمه ی موجود و دراین کشور ایجاد نمایند و یا برای همین منکر نقش و تاثیرگذاری احزاب سیاسی در روند تحولات مثبت اجتمای کشور باشند.
با درک مسئولیت عظیمی که احزاب و سازمانهای دمکرات وترقیخواه کشور باید داشته باشند ضروری است تا این احزاب وسازمانها ازدنباله روی جریانات رفورمیستی که به اشکال مختلف درجامعه ما تبارز نموده و نیز ازرفتن عقب احزاب بنیادگرای افراطی که غرض تامین منافع آزمندانه شان با ماهیت شرارت حضور دارند اجتناب ورزند، که رفتن از عقب همچو جریانات جزنابودی نتیجه دیگری برایشان درپی نخواهد داشت.
احزاب و سازمانهای دمکرات و ترقیخواه کشور از سیستم تعدد احزاب سیاسی در کشور حمایت مینمایند باورمند به این هستند که هرحزب مدافع بخشی ازجامعه بوده و از حقوق ومنافع طبقات و اقشار معینی از جامعه نمایندگی و دفاع میکنند و درخدمتشان قرار دارند.
احزاب دمکرات و ترقیخواه و سازمانهای متعدد دیگر همسو با آنها مدافع صدیق و راستین اقشار وطبقات وسیع اجتماعی کشور بوده و برای همیشه دراین سنگر خواهند ماند.
تاکنون هیچ یک از نظامهای فاشیستی؛ افراطی و نظامیگر موفق به انحلال کامل این تشکیلات سیاسی که درخدمت منافع ملی و تمام اقشار وطبقات زحتمکش جامعه میباشند نگردیده و درآینده نیز موفق نخواهند شد.
امروز مردم کشور باآگاهی وشعورسیاسی که دارند پی هرحزب و سازمان ولو که باتمام امکانات مالی داخلی و شعارهای فریب گرایانه و عوامفریبانه ی مذهبی درصحنه حضورپیدا کنند، نخواهند رفت. آنها از حزب و جریانی حمایت مینمایند که اعضای آن همیشه درخدمت مردم بوده و با آنها یکجا زندگی کرده و از میان آنها برخاستهاند.
حزب دمکرات کوردستان ایران یکی ازآن جمله احزاب و سازمانهای سیاسی است که بسیاری ازصفات نیک ذکرشده درفوق برای یک جریان مردمی درآن موجود بوده و مدافع حقوق تمام زحتمکشان اقشار وسیع اجتماعی کشور میباشد و علیه تمام باندهای مافیا وغارتگران داخلی و غرض ایجاد یک جامعه مرفه و شکوفا، مبارزه مینماید.این حزب که امروز به حمایت و کار شبانه روزی وخستگی ناپذیر فعالان واعضای آگاه خود راه توسعه وپیشرفت را به سوی سراسری شدن میپماید واز استحکام بیشتر تشکیلاتی برخوردار میگردد خواهد توانست درآینده جوابگوی خواستها ونیازمندیهای دادخواهانه مردم باشد چنانچه هم اکنون بنابر اعتراف بسیاری از افراد آگاه و واقع بین این حزب میتواند به مثابهی محورتشکیلات وسیع سیاسی و ائتلاف بزرگ ملی ترقیخواهان مطرح گردد. در پرتو اصول حزبی و منافع علیای مردم و استواری در مبارزه علیه هرنوع امراض سازمانی به آنچه آرزوی همه ترقیخواهان بوده است نایل خواهیم گردید.
حزب دمکرات کوردستان ایران در دل مردم وجود دارد و همیشگی است که چنانکه به وضوح در بین اقشار مردم شاهد آن هستیم که این حزب چه جایگاهی در بین مردم دارد وبا رهبری با اراده و مسئولان آگاه چه در سطح داخلی و چه در سطح بینالمللی توانسته جایگاه ویژهای داشته باشد و به گواه خود مردم این حزب توانسته که در پی خواستههای مردم گام بردارد و برای نهادینه کردن و برآورده کردن خواستههای مردم خودش از هیچ تلاشی دریغ نکند. حزبی که با قدمت بیش از هفت دهه توانسته برای همیشه در دل مردم جای بگیرد و یکی از بارزترین دلایل آن را می توان به این اشاره کرد که روراست بودن با مردم خود و رهبران این حزب از دل مردم برخاسته است اشاره کرد. و هر فرد آگاهی به وضوح می داند که جایگاه این حزب مردمی در چه سطحی بالایی قرار دارد. و مردم با همکاری که با این حزب کرده اند چه در سطح داخلی و چه در سطح خارجی با تمام مشکلاتی که هست باز هم جایگاه والای این حزب در مردم روز به روز بیشتر می شود و همچنان که از گذشته تا کنون به گواه تاریخ اینچنین بوده است و خواهد ماند.
در نهایت حزبی که بدون اتکا به هیچ نیروی خارجی و متکی بودن به مردم خودش و رهبرانی که از دل همین مردم آمده اند و جانشان را در این راه برای مردم خود از دست داده اند بدون هیچ چشم داشتی احتیاجی به تعریف ندارد چون حزب در دل این مردم هست و خواهد ماند.
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد.