احسن حسنپور
وکیل دادگستری
امروزه رشد و توسعه حقوق بین الملل، بر حاکمیتهای داخلی ،محدودیتهایی را وارد کرده است . از آن جمله الزام دولتها به رعایت حقوق اقلیتها می باشد که در صورت نقض گسترده حقوق اقلیتها، میتواند برای دولت تبعات جدی داشته باشد .
در این نوشتار به حقوق اقلیتها در نظام حقوق بین الملل به صورت مختصر اشاره می کنیم.
منبع اصلی این نوشتار اثر ارزشمند دکتر ستار عزیزی تحت عنوان ((حمایت از حقوق اقلیتها در حقوق بین الملل )) میباشد که با تغییرات و اضافاتی از دیگر منابع ،برای مخاطبانی که تحصیلات تخصصی حقوقی ندارند ساده سازی و خلاصه شده است .
تعریف اقلیت
اقلیت در اسناد حقوق بین الملل تعریف نشده است . تعریف پایه و معیار از "اقلیت" یکی از نظریات مشورتی دیوان بین المللی دادگستری میباشد که تقریبا توسط دانشمندان حقوق بین الملل پذیرفته شده است. اقلیت به گروهی اطلاق می گردد که دارای عناصر وحدت بخش زبانی ،قومی، مذهبی بوده و اراده جمعی با هم زیستن را داشته باشند و غیر حاکم باشند به عبارتی در حاکمیت حضور موثری نداشته باشند.
اقلیت گروهی است که برای خود هویت مستقلی قائل است یا از طرف دیگری به عنوان گروهی متفاوت شناخته می شود.
اقلیتها ابتدائا از کلیه حقوق مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر بهرەمند میباشند .
منشور ملل متحد و اسناد حقوقی بین المللی نظیر اعلامیه جهانی حقوق بشر و دو میثاق بین المللی حقوق بشر، یک اجماع جهانی در خصوص احترام به بشر را ایجاد کرده است که در پرتو آن هیچ حکومتی نمیتواند مرتکب نقض حقوق بشر گردد. امروزه رعایت حقوق بشر، تضمین قطعی خود را از نظام ملل متحد گرفته است و موارد نقض فاحش حقوق بشر توسط سازمان ملل متحد قابل پیگیری می باشد .
برای دفاع از حقوق اقلیتها که طبق شواهد تاریخی، بی رحمانه ترین حملات را از طرف دولتها متحمل شدهاند و با توجه به عدم کفایت سایر اسناد بین المللی، یک نظام حقوقی ویژه تحت عنوان حقوق اقلیتها پیش بینی گردیده است و امتیازات ذیل برای اقلیتها تعریف شده است .
دکتر ستارعزیزی حقوق اقلیتها را به سه گروه تقسیم نموده اند.
حق موجودیت
حقوق فرهنگی
حق تعیین سرنوشت
که به ترتیب و به طور خلاصه بررسی می گردد.
حق موجودیت
مهمترین و بنیادیترین حقی که برای اقلیتها تعریف شده است حق موجودیت می باشد. عنوان مجرمانه نقض حق موجودیت، ژینوساید می باشد. ژینوساید طبق تعریف حقوقدان یهودی رافائل لمکین :
((کشتار سیستماتیک اعضا گروه نه به دلیل فردیت شخصی بلکه با هدف از بین بردن گروه می باشد )).
وظیفه پاسداری از حق موجودیت اقلیتها بر عهده حقوق بین الملل کیفری است .نقض حق موجودیت برای مرتکب و دولت ایجاد مسئولیت می کند.مهمترین مرجع قضایی رسیدگی کننده به اتهام ژینوساید دادگاه بین المللی کیفری می باشد .
حقوق فرهنگی
پس از تعریف فرهنگ حقوق فرهنگی را در سه سطح، حقوق زبانی، حقوق مذهبی و شیوه زندگی مورد بررسی قرار می دهیم.
طبق دیکشنری هرتیج آمریکن در تعریف فرهنگ: "تمام الگوهای رفتار اجتماعی، هنر، اعتقادات، نهادها و دیگر تولیدات یدی و فکری بشر که به نسلها انتقال می یابد".
حقوق زبانی
دکتر ستار عزیزی معتقد میباشند که حقوق زبانی گروه اقلیت را می توان به شرح ذیل احصاء نمود:
حق صحبت کردن به زبان مادری
حق استفاده از زبان مادری در عرصه عمومی و نهادهای اداری
حق آموزش و یادگیری زبان مادری
حق برخورداری از رسانه ها به زبان مادری
به طور خلاصه اقلیتها باید قادر باشند در مقابل تهاجم زبان اکثریت، هویت زبانی خود را حفظ نمایند.
آزادی مذهب
دولت ها طبق اسناد بین المللی و رویه قضایی شکل گرفته به تضمین آزادی مذهب اقلیتها ملزم میباشند که از جمله ی آنها ،آزادی تاسیس اماکن مذهبی و حق والدین به تعلیم آموزه های مذهبی به والدین،حق برخورداری از استراحت و مرخصی در ایام تعطیلات مذهبی و...می باشد .
حقوق مربوط به شیوه زندگی
دولتها ملزم میباشند که به حفظ و توسعه میراث فرهنگی اقلیتها اقدام نمایند .
اقلیتها در نامگذاری کودکان حق استفاده از نامها بر اساس سنت و فرهنگ گروه خود را دارا میباشند .
دولت باید حق اقامت اقلیت در زادگاه خود را شناسایی نماید. دولت حق دخالت و تغییر بافت محل سکونت و شیوه معیشت گروه اقلیت را ندارد .
جا به جایی و انتقال قهری جمعیت در حقوق بین المللی کنونی؛ مصداق جنایت علیه بشریت تلقی میگردد که از آن تحت عنوان پاکسازی قومی نام برده می شود که از عناصر مادی جنایت ژینوساید می باشد .
حق تعیین سرنوشت
طبق ماده یک مشترک میثاق حقوق مدنی و سیاسی :
))همه خلق ها حق تعیین سرنوشت دارند و به موجب این حق میتوانند آزادانه موقعیت سیاسی خود را تعیین کنند و آزادانه به توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خود بپردازند.))
حق تعیین سرنوشت از مهمترین و چالش برانگیزترین مفاهیم در حقوق بین الملل می باشد که حدود و ثغور آن مورد اختلاف می باشد.
حق تعیین سرنوشت از جمله با حفظ تمامیت ارضی دولتها دارای برخورد میباشد. طبق اسناد بین المللی، جامعه جهانی حتی از هیچ گونه فعالیت مسالمت آمیز در جهت تجزیه طلبی نباید حمایت کند و همواره بر ضرورت حفظ و احترام به تمامیت ارضی با صراحت در اسناد حقوقی بین المللی تاکید شده است. اما ضرورت حفظ صلح و امنیت جهانی اقتضا نموده است که اصل حق تعیین سرنوشت به عنوان یک اصل دموکراتیک در کنار اصول سنتی حقوق بین الملل، توسعه یابد.
حق تعیین سرنوشت یک اصل دموکراتیک است که بر مبنای آن مردم همواره باید این حق را داشته باشند تا آزادانه حاکمان خود را انتخاب کنند و از هرگونه فشار خارجی به ویژه استعمار مصون باشند.
حق تعیین سرنوشت در انقلاب فرانسه مطرح گردید و توسط دولت مردانی نظیر لنین مورد تاکید قرار گرفت .
حق تعیین سرنوشت یک معیار برای مشروعیت یا عدم مشروعیت قدرت در صحنه بین الملل می باشد چیزی که تحت عنوان ضرورت مشروعیت قدرت در حقوق بین الملل کلاسیک پذیرفته نشده و حاکمیت دولت مشروع یا نامشروع باید مورد احترام دیگر تابعان حقوق بین الملل قرار می گرفت.
از نظر حقوقی حق تعیین سرنوشت در سه حوزه، قابلیت استناد دارد .
الف) حق گروه علیه قدرت استعماری و استعمارگری
ب) حق گروه علیه اشغال نظامی
ج) حق گروه علیه حکومت نژاد پرست
در هر یک از سه حوزه گروه تحت اشغال ،استعمار یا سیاستهای نژادپرستانه حق ایجاد یک دولت مستقل را دارد یا حق تعیین سرنوشت داخلی به معنای توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را در چهارچوب دولت موجود دارد .
در کل می توان گفت با وجود تاکید جامعه جهانی بر منع هرگونه تجزیه طلبی، در صورت فراهم شدن سایر شروط، استقلال خلقها در پرتو این اصل دارای پایگاه حقوقی می باشد.
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد.