سوران شمسی
حکومت به ایجاد یک جامعه مرفه و مترقی بر اساس عدالت اجتماعی، حفظ کرامت انسانی، حمایت حقوق بشر، تحقق دموکراسی، تأمین وحدت ملی، برابری بین همه ملیتهای موجود و متوازن در همه مناطق کشور مکلف میباشد.
اشاره به این تأکیدی است بر وظیفه حکومت در جهت تأمین حقوق اقتصادی و اجتماعی مردم، که مبتنی بر آن مسؤولیت رژیم در زمینه ایجاد فرصتهای مناسب برای تأمین حقوق اقتصادی و اجتماعی مردم کشور پیش بینی شده است.
بنابراین، طبق قانون و عضویت دولت در میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بایستی رژیم مبتنی بر تواناییها و امکانات موجود حقوق اقتصادی و اجتماعی یعنی حق کار، حق آزادی بیان، حق مسکن مناسب، حق بهداشت و حق آموزش را برای تمام شهروندان کشور تأمین نموده و بیشتر از همه با تعهد و جدیت در پی تأمین آنها باشد که با توجه به گزارش ها و مستندات موجود متاسفانه نتیجه میگیریم که اصلا کاری در این راستا انجام نیافته و مردم روز به روز با مشکلات خیلی جدیتری در عرصه حقوق اقتصادی و اجتماعیشان مواجەاند.
هنوز بیکاری، فقر و گرسنگی حتی در مقیاس گستردەتری در کشور وجود داشته و تعداد زیادی از مردمان این کشور از داشتن سرپناهی مناسب محروم میباشند.
وضعیت سلامت در کشور ما بگونەایست کە متاسفانه درصد بالایی از مردم به خاطر نداشتن امکانات رفاهی زندگی با بیماریهای مسری و واگیردار مواجه هستند و درصد بالایی از مردم متاسفانه در دامی که رژیم برای آنها پهن کرده که مواد مخدر است گیر افتاده اند و از آن طریق دچار بیماریهای واگیردار شدەاند.
هنوز هم تعداد زیادی از کودکان ما به خصوص کودکان مناطق محروم، از رفتن به مدرسه محروم بوده و با چالشهای بسیار جدی و موانعی که در خانوادەها وجود دارد که مشکلات عدیدە مادی است روبرو بوده و محروم از حق آموزش میباشند.
خالی شدن سفرەهای مردم، در تنگنا قرارگرفتن و از بین رفتن نقدینگی مردم و هر روز کلاهبرداری موسسات مالی و اعتباری رژیم که سپردەهای مردم را پس نمیدهند. ورشکستگی شرکتها و کارخانجات شخصی و افزودەشدن به بیکارهای جامعه هر روز بیشتر از روز قبل.
خشکسالی و فاجعه زیست محیطی به خاطر نبود نیروی کارآمد و باسواد و زندانی کردن فعالین زیست محیطی چون به اصل مشکل خشکسالی رسیده بودند.
زندانی کردن مردم و صدور حکمهای قرون وسطایی حبسهای طولانی و اعدام کردن جوانان بیگناه که متاسفانه هرروز شاهد آن هستیم. سکوت کامل رژیم و فقط تهمت زدن به بقیه کشورها و دولتها برای لاپوشانی کردن موارد بالا.
فقدان برنامەای منسجم و مدون برای اشتغالزایی در کشور سبب شده تا بخش قابل توجهی از جمعیت، به کشورهای دیگر مهاجرت کنند و با توجه به شرایط بوجود آمده در کشور و وضعیت نامناسب اقتصادی، این روزها فکر مهاجرت بیش از پیش در ذهن افراد نقش ببندد. رشد و نوسان لحظەای قیمت کالاها طی روزهای اخیر و در مقابل آن کاهش چشمگیر قدرت خرید مردم از بزرگترین چالشهای مردم بوده و البته این موضوع به تاثیر از رشد نکردن درآمد افراد متناسب با بالارفتن هزینەها است لذا مردم به این فکر میرسند تا برای امرار معاش بهتر به کشور دیگری مهاجرت کنند.
هدایت سرمایەها به سمت بخشهای نظامی و سپاهی سبب شد تا واحدهای تولیدی یکی پس از دیگری تعطیل شده و یا ناچار به تعدیل نیرو و کاهش ظرفیت تولید شوند. اگر رژیم در بخشهایی نظیر صنعت برنامەای مدون در دستور کار خود قرار میداد، صنعت با ظرفیت قابل توجه خود میتوانست باعث چرخه دیگر قسمتها شود و علاوه بر این موارد، بهبود وضعیت معاش مردم یکی از بخشهایی بود که در این سالها دستگاەهای ذیربط آنطور که باید و شاید اقداماتی را در دستور کار خود قرار ندادند که این امر تاثیر مستقیمی بر علل مهاجرت مردم به شهرهای بزرگ به امید زندگی بهتر و خالی شدن روستاها و حتی شهرهای کوچک وحتی به کشورهای دیگر به دنبال داشته است.
به راستی دشمن اصلی این مردم کیست؟
دشمن اصلی این سرزمین و مردم فقط رژیم حاکم است، که بەطورکلی به تحلیل و بررسی آن خواهیم پرداخت. مصارفی که توسط رژیم صرف گروهکهای تروریستی و وابسته به رژیم میگردد، میتوانست صرف مقابله با فقر و نداری مردم کشور گردد و آبادی و اشتغال گستردهتر را به دنبال داشته باشد. مصرف بیجای رژیم سبب میشود که فقر تداوم یابد، عرصه اجتماع به کلی آسیب ببیند و مردم با موانع و مشکلات شدید روبهرو گردند.
در طول حدود چهار دهه گذشته متاسفانه بیشترین توان اقتصادی کشور صرف هزینەهای بیهوده گردیده است که هیچ سودی برای مردم نداشته و فقط برای بقای رژیم بوده است و باعث در تنگنا قرارگرفتن مردم هر روز بدتر از روز قبل گردیده است. طی این مدت نەتنها ما از ساختن زیربناهای اقتصادی اساسی محروم ماندیم که بیشترین ضرر و زیان عاید مردم گردید، چون حمایتها از گروهکهای وابسته به رژیم طولانی شد و در این مدت هر دولتی که به میان آمد، بیشترین بودجه دولتی را به بخش امنیتی و سرکوب مردم و کمک به گروهکهای وابسته به مصرف رسانید و باقی بخشها از آن بیبهره ماندند.
نکته مهم که باید به آن اشاره کرد، شناخت دشمن اصلی این وطن همانا رژیم حاکم است که برای ازبینبردن آن، مردم کشور باید بیش از پیش متحد و یکپارچه باشند. بدون شک رژیم حاکم زمانی از بین میرود که مردم دشمن واقعی، یعنی رژیم حاکم را بشناسند و آزادی هم وقتی رشد مینماید که در کشور به جای چنین رژیمی یک رژیم بر مبنای دمکراسی و رعایت حقوق همه ملیتها سر کار بیاید که همه اینها فقط با ارتقای آگاهی سیاسی و قبول تنوعات ملیتی و فرهنگی در ایران امکانپذیر خواهد شد.
یکی از پیامهای مهم صلح و باهم بودن و گذشت و برادری است که باید تمام مردم به آن توجه نمایند.
مردم تشنه آزادی واقعی و مستدام هستند، هر چند این داعیه برحق مردم طی سالهای طولانی توسط جناحهای مختلف زمزمه گردیده ولی متاسفانه ما هیچ زمان نتوانستیم که مشکلات خود را از این طریق به شکل اساسی آن حل نماییم. عملکرد رژیم در چند دهه که همانا کمک به گروهکهای تروریستی و سرکوب اعتراضات مسالمت آمیز مردم و اعدام و زندانی در کشور بیشتر برای رژیم انگیزەپذیر بوده است تا صلح و همدیگرپذیری و توجه به مردم ولی اکنون باید به این انگیزه پایان داد و به جای آن آزادی و دمکراسی با بە رسمیت شناختن تنوعات ملیتی و آیینی را مداوای دردهای دیرینه خود پنداشت.
عواملی که سبب چنین فاجعەای در کشور شدەاند روزبەروز بیشتر برملا میشوند و مردم متوجه مسئله اصلی و مهم که همان رژیم حاکم است پی میبرند و بیشتر آگاهی پیدا میکنند. زمانیکه مسأله آزادی کشور و مبارزه با دشمنان این کشور (رژیم حاکم)، مساله فساد، مساله زندانیان سیاسی و دفاع از آنها و عوامل دیگر ... سبب آن میشود که مردم در بین همدیگر متحد شوند که در هفتەهای اخیر و یا در ماههای اخیر اتحاد مردم را شاهد بودیم که چگونه لرزه انداخت به پیکر چنین رژیمی فاسد و دیکتاتور که فقط به فکر سرکوب مردم بی دفاع بود و چگونه با مردم برخورد کرد و این یکی از پیامهای اساسی آن میباشد. در راه این داعیه بزرگ مردم کشور آنچه در توان دارند انجام دهند که دشمن اصلی مردم یعنی رژیم نامشروع ولایت فقیه از بین خواهد رفت.
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد.