سوران شمسی
معلمی که دغدغهی نان، مسکن و امنیت دارد چگونه می تواند به آسودگی خاطر، امور تدریس و آموزش را پیش ببرد؟
از دی ماه سال گذشته تاکنون شاهد گسترش اعتراضات کارگران، بازنشستگان و غارت شدگان صندوق های مالی وابسته به دولت و سپاه و غیره در کشور بودیم.
تظاهرات علیه حکومت و همراه با اعتراضات و اعتصابات سراسری مردم در سراسر کشور.
اعتراضاتی مانند اعتراض دختران خیابان انقلاب و شیوهی مبارزات رانندگان کامیونها و کارگران زحمتکش را شاهد بودیم. حمایت از آنها و گسترش اعتصاب در همهی مشاغل نشان از خواست و آگاهی بالای مردم برای زمین گیر کردن جمهوری اسلامی دارد و مدام مردم شیوه های نوین اعتراضی را سازماندهی می کنند تا به خواست خود برای براندازی جمهوری اسلامی و رسیدن به آزادی و رهایی از شر جمهوری اسلامی که خواست همه مردم است دست یابند.
امروز نیز شاهد همه گیر شدن اعتصابات در کشور هستیم و اعتصابات معلمان که دورهی جدید از اعتراضات و اعتصابات را در کشور شامل شده است.
معلم آن مقام عالی و پدر معنوی که با سعی ، کوشش و تعلیم او، نو نهالان و فرزندان امروز، مردان سرنوشت ساز آینده میگردند ؛ آنها فریادهایی که مدتها در سینههایشان حبس مانده بود را به گوش همگان رسانیدند.
امروز، معلمان در دهها شهر و روستای سراسر کشور دست به اعتصاب زدند.
معلمان اعتصابی، ازجمله، به دریافت حقوق اندک و سختی گذران زندگی، نارسایی وضعیت بیمه، در زندان نگاه داشتن کنشگران معلم، اختناق در مدارس و پایمال شدن احترام معلم، وضعیت ناگوار ساختمان و امکانات آموزشی بسیاری از مدارس و کیفیت پایین کتاب های درسی اعتراض دارند.
در بیشترمدارس، اعتصاب به صورت ماندن معلمان در دفتر مدرسه و نرفتن سر کلاس برگزار شد. در مواردی نیز معلمان اصلا به مدرسه نیامده و در خانه ماندند.
در بسیاری از مدارس کشور، معلمان در حیاط مدرسه دانشآموزان را گرد آورده و دلایل اعتصاب خود را برای آنان بازگو کردند.
چند روز معلمین در کشور براى رسيدن به خواستهاى انسانى و برحق شان دست به اعتصاب سراسری زدند.
اين معلمان براى خواستهای حداقل خودشان که فاقد آن هستند دست به اعتصاب زدهاند. زحمتكشان و اقشار پیشرو جامعه از تمام این خواستهاى برحق پشتيبانى نموده و تحقق اين خواستههاى حداقل را خواهاناند.
تاريخ و تجربۀ حكومتها در کشور ایران نشان میدهد كه معلمان در هيچ رژيم و حاكميتی از هيچگونه حقوق مادى و معنوی مناسب برخوردار نبودهاند. اما با وجود اين برخورد ستمگرانه، معلمان جامعه در بدترين شرايط اجتماعى، امنيتى و زندگى فردیشان پيوسته چرخ آموزگارى را براى نسل های جوان و آيندهی کشور در حركت نگهداشتهاند.
معلمان بدينگونه طعم تمام حقکشیها ، ستم و بى مهرىهاى آشكار و پنهان دولتهاى پوشالى را به تمام معنی ديده و چشيدهاند. در همين چهار دهه که از عمر ننگین رژیم میگذرد همانند سایر اقشار و طبقات زحمتکش جامعه، نیز به چشم خود ديدند كه از همهی آن ثروتهاى نجومى سرازير شده براى حاكميتهاى پوشالی كوچكترين سهمی نبردند. از این همه منابع مالی که برای بهبود وضعیت آموزش، زندگی و رفاه معلمان و ایجاد مؤسسات تحصیلی تخصیص یافته بود و تبلیغ میشد، در این زمینه به مصرف نرسيده است. معلمی که دغدغهی نان، مسکن و امنیت دارد چگونه میتواند به آسودگی خاطر امور تدریس و آموزش را پیش ببرد؛ موج بدون برنامه خصوصى سازی و طبقاتى ساختن تحصیل در کشور و ايجاد فاصله ميان مدارس دولتى و خصوصى، در ضمن ضررهای دیگر اجتماعی هرچه بيشتر موقعيت زندگى رفاهى اين قشر عظيم جامعه را صدمه پذير ساخته است.
حزب دمکرات کوردستان ایران همانند همیشه، صمیمانه و بي دريغ پشتيبانى خود را از مبارزات برحق آموزگاران کشور، اعتصاب و مطالباتشان اعلام داشتە و همهی زحمتكشان و نیروهای آزادیخواه را در حمایت و همبستگى از اين اعتصاب و به نتیجه رساندن مطالبات انسانی آموزگاران و معلمان فرا خواندە است. هر اعتصاب و ايستادگى زحمتكشان، اعتصاب كنونى معلمان كشور و تحقق مطالبات آنها، تنها با عمل پيگیر و متحدانه میتواند به پيروزى بیانجامد. اعتصاب و مبارزهی کنونی براى بدست آوردن حقوق و مطالبات دمكراتيك معلمان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیست.
روزهاست که معلمان به خاطر خواستهای برحق خود دست به اعتصاب زدهاند. در کشوری که بیسوادی و ناآگاهی یکی از عوامل اصلی تیره بختیهایش بشمار رفته نیاز شدید به رشد معارف و بهبود وضعیت آموزگاران احساس میشود، اما دولت پوشالی و فاسد جز تبلیغات دروغین و ریاکارانه، کمترین کار پایهای در این عرصه نیز انجام نداده است. امروز معلمان از جمله فقیرترین قشر جامعهاند و این فاجعه است.
اگر در کشور، یک دولت مردمی حاکمیت داشت، به ریشهکن کردن فساد و محاکمهی غارتگران بالادست میپرداخت و دارایی ملت را از دست آنها میگرفت. اما از آنجایی که دولتهای ضد ملی مرگشان را در باسوادی و آگاهی مردم میدانند، هیچگاه برای رشد معارف تلاشی به خرج نمیدهند و برعکس شرایط را برای فروبردن عمیقتر اولاد وطن به دام جهالت مهیا میسازند. آنان میدانند که یک ملت بیسواد و بی خبر، همچون لقمهی چرب راحتتر به کامشان فرو میرود.
یکپارچگی، اعتراض و مبارزه یا قبول بردگی و سیهروزی و بدبختی، تاریخ جز این راه سومی را در خاطره ندارد!
محتویات این مقالە منعکس کننده دیدگاه و نظرات وبسایت کوردستانمیدیا نمیباشد.