کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

اهمیت اتحاد بازیافته حزب دموکرات کردستان ایران در چیست؟

15:48 - 17 شهریور 1401

آسو حسن‌زاده

پس از چندین دوره گفت‌وگو و فراز و نشیب‌های بسیار، روند اتحاد دوباره حزب دموکرات کردستان و حزب دموکرات کردستان ایران به نتیجه نهایی رسید و بعد از ظهر یکشنبه (۳۰ مرداد) در شهر کویسنجق اعلام شد.

بر اساس تفاهم‌نامه‌ای که با ذهنیت توافق و توازن تنظیم شده‌ است، دو حزب از این پس در چارچوب یک حزب واحد تحت عنوان حزب دموکرات کردستان ایران که تا برگزاری کنگره‌ از طرف یک رهبری انتقالی مشترک اداره می‌شود، به مبارزه علیه‌ جمهوری اسلامی و برای دستیابی به حقوق مردم کردستان ایران ادامه خواهند داد.

اتحاد بازیافته حزب دموکرات کردستان ایران به شکافی سازمانی پایان می‌دهد که نزدیک به ۱۶ سال پیش (در دسامبر ۲۰۰۶) اتفاق افتاده بود.

این انشقاق با اینکه مهم‌ترین انشقاق تاریخ این حزب محسوب می‌شود، بیشتر حاصل یک بحران تشکیلاتی و مدیریتی بود تا اختلافات سیاسی و راهبردی. در طول مدت بیش از یک دهه و نیم فعالیت جداگانه دو حزب و باوجود برخی رویکردهای مبارزاتی و تشکیلاتی متفاوت، دو جریان در کسوت ادامه‌دهنده تاریخ حزب دموکرات و با تکیه بر همان میراث نمادی (مخصوصاً جهموری کردستان و رهبران آن قاضی محمد، عبدالرحمن قاسملو و صادق شرفکندی) و با پیروی از همان استراتژی کلان سیاسی (حل مسئله کرد در چارچوب ایران) به فعالیت خود ادامه دادند.

روند عادی‌سازی روابط دو جریان و گفت‌وگوهای اتحاد دوباره با فاصله‌ا‌ی نه چندان دور از انشعاب شروع شده‌ بود و در سال‌های گذشته هر دو حزب در بعضی محافل خارجی و ایرانی (همچون انترناسیونال سوسیالیست و برخی ائتلاف‌های اپوزیسیون ایرانی) در کنار هم شرکت داشتند و در مرکز همکاری احزاب کردستان ایران نیز با هم هماهنگی می‌کردند.

واقعیت وجود دو حزب دموکرات آنقدر به درازا کشید که در چیدمان سیاسی کردستان و اپوزیسیون ایرانی کاملاً جا افتاده بود. اما نه مردم کردستان هرگز این دوگانگی را قبول کردند و نه رهبران دو حزب هیچگاه از ضرورت اتحاد دوباره ‌غافل ماندند.

جایگاه تاریخی حزب دموکرات در جنبش هویت‌طلبانه کرد و محبوبیت این حزب در میان مردم کردستان ایران به اندازه‌ای است که همزمان با انتشار خبر به ثمر رسیدن تلاش‌های دو حزب برای اد‌غام دوباره، موجی از شادی کردستان را فرا گرفت. در زمان اندکی که از اعلام اتحاد مجدد دو حزب می‌گذرد، استقبال مردم کردستان و ناخرسندی جمهوری اسلامی به‌نحوی است که وضعیتی کاملاً غیرعادی بر شهر و روستاهای کردستان ایران حاکم است.

اتحاد دوباره حزب دموکرات کردستان و حزب دموکرات کردستان ایران یکی از مهم‌ترین رویدادهای سیاسی مربوط به کردستان ایران در دو دهه گذشته تلقی می‌شود. اهمیت این رویداد فقط در این نیست که بدینگونه یک سری مشکلات و مناقشات داخل تئاتر مبارزه کردهای ایران که هیچ ربطی به امر مبارزه‌ نداشتند و به آن لطمه می‌زدند، حل و فصل می‌شود. بلکه به لحاظ ذهنی و عملی اتحاد دوباره حزب دموکرات می‌تواند بر صف‌آرایی و کنش و واکنش‌های آتی در فرآیند خواهان تغییر در کردستان و حتی در ایران تأثیر بگذارد. با اتحاد نیرو و ظرفیت‌های مبارزاتی دیرین و تازه‌‌ای که در داخل حزب دموکرات و حول این حزب گرد آمده، نقش محوری حزب دموکرات در جنبش سیاسی کردها در ایران از نو برجسته‌ شده و قابلیت این را دارد که مجموع رفتار سیاسی کردها در ایران را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.

با درنظرگرفتن روابط حسنه میان حزب دموکرات کردستان ایران و سایر جریانات سیاسی کردستان ایران مخصوصاً کومله‌ها و اینکه هر دو حزب دموکرات پیشین ضمن برخورداری از نیروی پیشمرگ، از پایگاه مردمی قوی برخوردار بودند، و نیز نگاه مثبت و کارایی به حوزه مردم و فعالان مدنی در داخل کشور داشتند، اتحاد دوباره حزب دموکرات می‌تواند برای کردها در ایران به طور رسمی یا در عمل باعث ایجاد یک مرکزیت جدید سیاسی با سازوکارهای مبارزاتی توانمند و فراگیر شود.

چنین امری به رؤیت بیشتر نیروی بالفعل و جهان‌بینی سیاسی کردهای ایران در سه بعد کمک می‌کند: رو به بخش‌های دیگر کردستان که بعضی از جریانات‌شان سعی بر نفوذ و مداخله در کردستان ایران دارند؛ رو به جامعه سیاسی ایران که هنوز دارای نگاه یک‌دست و مطلوبی در قبال خواسته‌های مردم کردستان نیست؛ و رو به جامعه بین‌الملل که به دلیل پراکندگی و عدم اتحاد اپوزیسیون ایرانی هنوز جریانات مخالف جمهوری اسلامی و مردم ایران را در محاسبات مربوط به نحوه‌ی تعامل با رژیم و آینده‌ی این کشور دخیل نمی‌کند.

اتحاد دوباره حزب دموکرات با اینکه به درجه اول در راستای پا نهادن کارزار مبارزاتی مردم کردستان به مرحله بهتری صورت گرفته، برای اپوزیسیون ازهم‌ گسسته ایرانی هم حامل پیام اتحاد و همگرایی است. در عین حال، این اتحاد بازیافته به دلیل اینکه می‌تواند تشکیل یک قطب سیاسی منسجم و پاینده برای کردها در ایران را در پی داشته باشد، مخصوصاً در حوزه ملیت‌ها و خواسته‌های هویت‌محور که مهم‌ترین عامل تعیین‌کننده آینده همزیستی در ایران است، برای جامعه سیاسی ایران اعم از حاکمیت و اپوزیسیون چالش‌آفرین خواهد بود.

مهم‌ترین چالش را نباید در کوتاه‌مدت و در یکی ‌شدن ظرفیت‌های عملی مبارزه مردم کردستان جست، بلکه باید در درازمدت و در حوزه سیاسی و گفتمانی به دنبال آن گشت. به طور مشخص، ۷۷ سال پس از تأسیس حزب دموکرات کردستان، با همه هزینه‌ای که کردهای ایران در راه آزادی و دمکراسی پرداخت کرده‌اند و علیرغم رویکردهای روی‌هم‌رفته متعادل و مسالمت‌آمیزی که جریانات سیاسی آنها در پیش گرفته‌اند، عدم توجه جامعه سیاسی ایران به جوهر اصلی مسئله کردستان، رفته‌رفته برخی از نخبه‌های سیاسی کنونی و نسل‌های آتی کردستان را به این نتیجه‌گیری می‌رساند که اگر قرار باشد نگاه و تعامل حاکمیت و جامعه سیاسی ایران به مسئله کردستان همانی باشد که تا کنون بوده‌ است، شاید آنها دیگر خود را با اصل تمامیت ارضی مقید نکرده و به فکر سیاست‌ورزی عملی بر اساس حق تعیین سرنوشت باشند.

بنابراین، اپوزیسیون ایرانی و مایه‌های حاکمیت آینده ایران باید متوجه این واقعیت باشند که اگر واقعا دغدغه همزیستی مسالمت‌آمیز در ایران آینده را در سر دارند، شریک و مخاطب قوی‌تر و معقول‌تری از حزب دموکرات کردستان ایران را نخواهند یافت.

حزب دموکرات کردستان ایران در طول هفت دهه و نیم گذشته با اینکه آماج خشن‌ترین اشکال یورش و سرکوب از طرف هر دو نظام حاکم پی‌در‌پی در ایران بوده است، قدیمی‌ترین جریان سیاسی در ایران است که کماکان در میدان اصلی مبارزه باقی مانده است، پایگاه مردمی وسیع و آشکاری دارد و در سطح خارجی هم از همه جریانات اپوزیسیون ایرانی بیشتر دارای اعتبار و روابط است.

از طرف دیگر، این حزب باوجود نفوذ و توانی که دارد و علیرغم ستمی که بر آن و بر مردمش روا شده‌ است، همچنان بر سیاست و رویکردهای معقول و دموکرات‌منشانه خود مسرّ است.

مبرهن است که اتحاد دوباره حزب دموکرات برای خود این حزب هم خالی از چالش نیست. رهبران از این پس این حزب صرف‌نظر از اینکه باید حفظ هرچه بهتر این دستاورد را در تعمیق هرچه بیشتر آن ببینند، می‌بایست مفیدترین سنتز را از ظرفیت‌سازی‌های سیاسی و تشکیلاتی پیشین دو طرف ارائه داده و به اجرا بگذارند و به مشارکت نیروی جوان و زنان و انعکاس تنوعات سنتی یا به تازگی سردرآورده جامعه کردستان در اداره‌ و سیاست‌های خود بیشتر توجه کنند.

از دیگر جهت و از همه مهم‌تر، با در نظرگرفتن محدودیت‌های ناشی از وجود رهبریت حزب دموکرات کردستان در عمق اقلیم کردستان عراق و نقش مخرب جمهوری اسلامی در منطقه، بجاست ساختار و عملکرد حزب دموکرات به شکلی بازسازی شود که مبارزه از این پس این حزب و به طور کل کردهای ایران در همه بسترها به صورت هماهنگ‌تر، میدانی‌تر و اثربخش‌تری به‌پیش برود. فراتر از اینها، اگرچه اتحاد دوباره صفوف حزب دموکرات گام بزرگی است، گام بزرگتر اتحاد بیشتر جنبش سیاسی کرد در ایران و دستیابی به همگرایی‌هایی در سطح اپوزیسیون ایران است که هردو مهم دمکراسی و حقوق ملیت‌ها را توأمان در نظر داشته باشد.

اتحاد بازیافته حزب دموکرات، نشان از بلوغ و حس مسئولیت رهبران و اعضای این خانواده سیاسی دارد و نویدبخش فصل جدید و باروری از حرکت تغییرخواهانه مردم کردستان و ایران است. همه آنهایی که در انتظار چنین فصلی بودند باید از اتحاد دوباره حزب دموکرات کردستان ایران و از اینکه جریان سیاسی چنان متین و با قدمتی دوباره قوت بگیرد، خوشحال باشند.

بلز پاسکال می‌گوید: «هر کثرتی که به اتحاد نیانجامد درهم برهمی به بار می‌آورد، و هر اتحادی که بر کثرت اتکا نکند، استبداد به بار می‌آورد». بگذار این گفته سرمشق آتی دموکرات‌ها و آزادیخواهان در کردستان و ایران باشد.