کوردستان میدیا

سایت مرکزی حزب دمکرات کوردستان ایران

مصطفی هجری: با بکارگیری اندوختەها و تجارب تاریخی خود باید در اندیشە طرح یک میثاق ملی باشیم

20:12 - 10 خرداد 1402

(متن سخنان مسئول مرکز اجرایی حزب دمکرات کوردستان ایران در کنفرانس ١٠٠ ساله پیمان لوزان)

آقایان و خانم‌های گرامی!

سلام گرم ما را پذیرا باشید؛ از همە دوستانی کە برای برگزاری این کنفرانس در این روز تاریخی تلاش کردەاند قدردانی می‌نمایم و شایستە است کە این موضوع بیشتر مورد بحث قرار گرفتە و بر روی آن کار کنیم. نە اینکە صرفا جلسەای را برگزار و آن را خاتمە دهیم، بلکە بایستی از آن بیاموزیم و فرا گیریم. من بە دلیل ضیق وقت بە جزئیات تاریخی نپرداختە و مباحثم را بە گذشتەای محدود نخواهم کرد کە متاسفانە مملو از معاهدات و قراردادهای علیە حقوق و سرزمین و میهن کوردها است، با این وجود، سخنان خود را بە طور خلاصە با پیمان سور آغاز خواهم کرد.

ما کوردها غالبا می‌گوییم کە در معاهدە سور حقوق ملی کوردها مورد تایید قرار گرفت، اما لوزان آن را لغو کرد. اما حقیقت چنین نیست. چرا پیمان سور بنیان تقسیم کوردستان بود و همە مشکلات و مصائب کوردها از آن جا آغاز گردید. از دیدگاه من، پیمان سیور مردە بە دنیا آمد. دلایلی نیز داشت کە عبارتند از:

نخست، بخش اعظمی از کوردستان بە شیوەای بسیار تراژیدیک بین دو کشور عربی عراق  و سوریە تقسیم شد. بخش کمی نیز در چارچوب مرزهای ترکیە باقی ماند کە در پیمان سور مقرر شد خودمختاری داخلی بدان اعطا شود. اما این اتونومی داخلی بە اندازەای سست و لرزان بود بە تدریج زمینە فروپاشی از درون را فراهم ساخت. اگر دقت کردە باشید، پیمان سور سه نمایندە را از کشورهای پیروز جنگ بە منظور تعیین سرنوشت آن بخش از کوردستان ترکیە کە مقرر شدە بود بە آن اتونومی داخلی اعطا شود، مشخص نمود. این سە نمایندە از کشورهای فرانسە، بریتانیا و ایتالیا بودند. وظیفه این نمایندگان آن  بود کە طی ٦ ماه طرحی را برای این بخش بسیار کوچک از کوردستان کە بە آن حق و حقوقی دادە بودند تهیە کنند. مشکل نخست این است کە در این هیئت هیچ نمایندە کوردی حضور نداشت.

بدینگونە، بە مانند بسیاری از پیماننامەهای دیگر، مجددا سرنوشت ملت کورد بە افرادی غیرکورد واگذار می‌شود کە قصد دارند سرنوشت آنها را بر اساس مصالح و منافع اشغالگرانە خود در مرحلە پسا جنگ تعیین کنند. با گذشت ٦ ماه ما شاهد هیچ طرحی نیستیم و حداقل نمی‌دانیم در آن مرحلە چە اقداماتی انجام انجام دادند؟ همە چیز بە اما و اگر گرە خورد. در همان بندهای پیمان سور کە بە اصطلاح حقوق کوردها را مورد تصریح قرار دادە است، بە این نکتە اشارە شدە است کە چنانچە آن سه نمایندە در مورد بعضی از مفاد آن با مشکل مواجە شدە و بە توافق نرسیدند، دولت‌‌های مربوطە مشکل را حل و فصل خواهند نمود. یعنی اینجا نیز حل مشکل را بە کشورهایی واگذار می‌کند کە کوردستان میان آنها تقسیم شدە است، اگر این هم اجرا شود -دقت داشتە باشید کە همە "اما و اگر" است- و کوردها بعد از یک سال از متفقین خواستند همەپرسی برگزار کنند و اگر آنها با این خواستە توافق کردند و اگر جامعە ملل آن را تصویب نمود، آنگاه کوردها حق استقلال خواهند داشت و آن حق را برای آنان در نظر خواهند گرفت. هیچ ضمانت اجرایی برای هیچ یک از این "اما و اگرها" وجود نداشت. بە همین دلیل شاهد آن هستیم در مدت سه سال، یعنی از پیمان سور تا پیمان لوزان، بە سادگی تحولاتی در منطقه رخ می‌دهند و دولت‌ها بە این نتیجە می‌رسند کە ضروری است ترکیە تازە تاسیس ثبات، امنیت و دوام داشتە باشد. بدین ترتیب، بە سادگی زمینە برای پیمان لوزان فراهم شدە و بدین منظور دولت وقت ایتالیا اعلام داشت کە آمادە نیست هیچ سربازی برای اجرای این توافق اعزام کند و فرانسە و بریتانیا نیز بە سادگی عقب نشستە و نتیجە آن شد کە در لوزان بە تاریخ سپردە شد.

این سرنوشت ملت کورد بود کە گویا قرار بود حقوقش اعطا شود. بە همین دلیل مجددا بە این نکتە اشارە می‌کنم کە نباید در رابطە با سیر قربانی شدن کوردها بعد از جنگ جهانی اول بە ورطە اشتباه بیافتیم. صرفا پیمان لوزان نبود، بلکە این پروسە از سور شروع می‌شود. اینکە سرنوشت دیگر ملل چە شد، از نمونە ارمنستان یاد می‌کنم؛ زمانی کە قصد دارند بر اساس پیمان سور برای این سرزمین کوچک دولتی مستقل تاسیس نمایند، کشورهای پیروز جنگ از رئیس‌جمهور آمریکا می‌خواهند وظیفە حمایت از ارمنستان را بر عهدە بگیرد و آمریکا هم درخواست آنها پذیرفتە  و همان سال استقلال ارمنستان را اعلام می‌دارد و از آن حمایت می‌کند و دولت ترکیە را ناگزیر می‌کنند این استقلال را بە رسمیت شناختە و حتی متعهد می‌شوند دادگاهی برای رسیدگی بە جنایات کسانی کە در نسل‌کشی ارمنی‌ها دست داشتەاند، تشکیل دهند. کشورهای پیروز جنگ برای ارمنستان چنین می‌کنند، اما برای ملت کورد بە شیوەای رفتار کردند کە شرح آن گذشت. بە همین دلیل، شاهد آن هستیم کە توافقات بین‌المللی بە نفع مان نبودەاند یا سودی از آنها عاید ما نشدە است.

اما صرف‌نظر از همە این‌ها، من معتقدم کە ضروری است در عین اعتراض مداوم و مستمر بە کشورهای بزرگ جهان بە دلیل اقدامات تاریخی و توافقاتی کە انجام دادەاند و یادآوری این نکتە کە در پیمان سور یا کنوانسیون‌‌های ملل متحد حق تعیین سرنوشت برای ملت‌ها بە رسمیت شناختە شدە و تاکید بر اینکە حق ما پایمال شدە و قدرت‌های بزرگ حق ما را تضییع نمودەاند و یادآوری این نکتە بە جامعە جهانی کە نە ظلم و ستمی را کە بر ما روا داشتەاند فراموش کردە و نە آنها را می‌بخشیم، خود نیز برای یک بار هم کە شدە با خود انتقادی بە تاریخ نگریستە و در رفتار و اعمال خود نیز تجدیدنظر کنیم. ما خود تا چە اندازە زمینە را مهیا کردە و این فرصت را فراهم کردەایم تا کشورهای بزرگ سرنوشت ما را در دست گرفتە و فرصت حق تعیین سرنوشت را از ما بگیرند؟

چنان می‌پندارم کە سهم خود ما در ایجاد "مسالە کورد" کمتر از سهم کشورهای بزرگ نبودە است. آشکار است کە چە در گذشتە و چە حال، دولت‌‌های منطقه و کشورهای تصمیم‌گیرندە جهان زمانی چشم طمع بر سرزمین ما دوختەاند کە خود ضعیف بودە و بستر را برای آنها مهیا نمودەایم. بە عبارت دیگر، می‌توان گفت اگر سرزمین کوردها چندین بار بە علت قراردادهای بین‌المللی تقسیم شدە است، اما کوردها بە دست خود و در مقیاسی وسیعتر میهن خود را تجزیە کردەاند.

بە اعتقاد من تاکنون - کە بە بهانە صد سالگی پیمان لوزان گرد هم آمدەایم- نیز هیچ درسی از تاریخ فرا نگرفتەایم. هنوز هم در میان ما کوردها هیچ میثاق ملی و خط وجود ندارد. در پاسخ بە اینکە برای کاهش پیامدهای این تقسیم و انشعابات و مصائب ناشی از توافقنامەهای لوزان و سور و الجزایر چە باید کرد؟ باید گفت کە ما باید بسان ملتی هوشیار این تاریخ را مورد تامل قرار دادە و بە یاد داشتە باشیم کە ما با دست خود جە بر سر خود آوردەایم؟

ما قدرت کشورهای تصمیم‌گیرندە را نداریم. آنها مصالح و منافع خود را دارند و جهان را بر اساس منافع و مصالح خود تقسیم می‌کنند. بنابراین چنانکە اشارە کردم، در حالی کە ما حق خود را از آنان مطالبە می‌کنیم و می‌گوییم کە بر ما ظلم روا داشتەاند، اما باید بدین نکتە نیز اعتراف کرد آنچە سرنوشت ما را تعیین می‌کند، خود ما هستیم. ما باید خود را قدرتمند کنیم و قدرت نیز در اتحاد است. اما ما هم‌اکنون نیز مشغول انشعاب و تجزیە هستم. تجزیە فقط این نیست مرزی بین‌المللی را تعیین کردە و خاک و سرزمین خود را جدا سازی. بلکە انشقاق و تجزیە اشکال و شیوەهای مختلفی دارد کە ما در همە بخشهای کوردستان با آن مواجه هستیم.

چنانچە ما قدرتمند و متحد باشیم، کشورهای منطقه جرات نخواهند کرد در امورات ما دخالت ورزند. کشورهای بزرگ نیز هرچند نە در راستای احقاق حقوق ما، بلکە بە منظور تامین مصالح و منافع خود بە ما نزدیک شدە، نظر ما را خواستە و بە ما کمک خواهند نمود. در این بارە بە نمونەای جدید اشارە می‌کنم. از مبارزە ملت کورد و حزب دمکرات در کوردستان ایران در گذشتە دور سخن نمی‌گویم، بلکە بە مبارزات حزب دمکرات و دیگر احزاب اپوزیسیون کورد در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی اشارە می‌کنم. طی ٤٥ سالی کە رژیم جمهوری اسلامی بر سر کار بودە است، رهبران ما طی توطئەهایی شهید شدند، سرزمینمان بمباران شد، شمار زیادی از مردم ما بە شهادت رسیدند و هزاران پیشمرگە ما در مبارزە علیە این رژیم بە شهادت رسیدند، اما در همە این سالها مبارزات کورد در کوردستان ایران بە اندازە شش، هفت ماه اخیر کە جرقە جنبش زن، زندگی، آزادی در کوردستان زدە شد، انعکاس نیافت. چرا؟ حزب دمکرات، کوملە و سایر احزاب اپوزیسیون کورد در ایران همانی هستیم کە در گذشتە مبارزە کردەایم. اما در گذشتە ما دچار جنگ داخلی شدیم، کوردها ناامید کردیم، اما این بار در این جنبش متحد بودیم. دو بخش حزب دمکرات و دو حزب کوملە مجددا متحد و در هم ادغام شدند. کوملە و دمکرات پیشتر مرکز همکاری را تاسیس کردە بودند. بە مردم گفتیم اعتصاب کنند و اعتصاب کردند. گفتم بە خیابانها بیایند و بە خیابانها آمدە و این جنبش نە تنها کوردستان، بلکە سراسر ایران را فرا گرفت. در ایران نیز محدود نماند و مرزها را درنوردید و تمام جهان را دربرگرفت. امروز بعد از ٧ ماه شما شاهد آن هستید کە روزی نیست در گوشە و کنار کشورهای اروپا و آمریکا ایرانیان همە با هم علیە رژیم جمهور اسلامی بە خیابانها نیایند و خواهان سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و خواستار قرار گرفتن سپاه پاسداران در لیست سازمانهای تروریستی نشوند.

فشار و تحریم‌های کشورهای اروپایی و آمریکا بر جمهوری اسلامی و حمایت آنها از قیام مردم کورد و ملتهای دیگر در چند ماه اخیر در بیش از چهل سال گذشتە بی‌نظیر بودە است. از این‌رو، مجددا درخواست می‌کنم بە جای آنکە خود را بی نقص و غیرمقصر بنمایانیم و دیگران را مسئول همە لغزش‌ها و اشتباهات بدانیم، خودانتقادی نمودە و خود را اصلاح نماییم.

اگر در این ادعا صادق هستیم کە برای رهایی سرزمین و آزادی مردمان خود مبارزە و جانفدایی می‌کنیم، ضروری است در اندیشە مصالح و منافع ملی خود باشیم و خود را از مصالح و منافع تنگ و مضیق حزبی و عشیرەای برهانیم؛ در غیر این‌صورت امکان ندارد در هیچ جایی از این جهان بە ما رحم نمودە و بە یاریمان بشتابند.

با تشکر فراوان