روزنامەی "کوردستان" در روز ١٣ فروردین کە در ایران بە روز طبیعت نام گذاری شدە گفتگویی با دکتر کاظم موسوی، مسئول بخش محیط زیست حزب سبزهای ایران انجام دادە و ایشان بر این باورند کە " سیاستهای جمهوری اسلامی موجب نابودی محیط زیست ایران شدە و تنها راە نجات محیط زیست ایران گذار از جمهوری اسلامی است. متن کامل مصاحبە بە شرح ذیل است:
جناب دکتر موسوی همانطور کە میدانید ۱۳ فروردین، در ایران بە عنوان روز طبیعت نام گذاری شدە، وضعیت زیست محیطی ایران در شرایط کنونی چگونە است؟
با سلام خدمت شما و خوانندگان گرامی نشریه کوردستان.
پس از بروی کار آمدن جمهوری اسلامی در سال ۵۷، سیزدهمین روز فروردین ماه را بە صورت صوری "روز طبیعت" نامگذاری کرد. هرچند که این روز را از تعطیلات رسمی در کشور اعلام شده است اما هرساله وقتی در این روز مردم به پاسداری از سنت تاریخی به باغ و دشت و صحرا و کنار جویبارها رفته و به شادی و رقص و آواز در طبیعت میپردازند، مشاهده میشود که بلافاصله عوامل سرکوبگر بسیجی و حزب اللهی و گشت ارشاد ضد زن ظاهر شده و از جشن و سرور مردم جلوگیری میکنند.
اما پرسیدید که وضعیت زیست محیطی ایران در شرایط کنونی چگونە است؟ اگر خلاصه بخواهم بگویم، امروز پس از گذشت ۴۳ سال حکومت جمهوری اسلامی بر اثر تفکر بنیادگرانە ولایت فقیهی در غصب ذخایر و منابع ملی و طبیعی، روند ناسالم توسعه اقتصادی بر مبنای اتلاف بی رویه، چپاول و استفاده غیرعادلانه و ناکارآمد از منابع بە اضافه تشدید آلودەگیهای همه جانبه و گسترده، حیات محیط زیست و منابع طبیعی ایران بە واقع با خطر نابودی روبرو است.
در این نظام بە دلایل ابعاد بالای چپاول و غارتگری منابع ملی از سوی سرمایه داران، آقازادەها و ثروتمندان وابسته به حکومت و یا به باد دادن ذخایر طبیعی و نفت و گاز کشور برای صدور سیاستهای بنیادگرایانه، تروریسم و برای موشک و اتم و پهپاد، شکاف میان سردمداران و باندهای رژیم و تودەهای کم بضاعت و فقیر نیز در جامعه بە طور روزمره رو به افزایش است و بار فقر و ستم اقتصادی هم بیشتر بر دوش کارگران، زنان و کودکان بە خصوص در مناطق زندگی اقلیتهای ملی کشور سنگینی میکند. ادامه شرایط کنونی، منجر به بر هم خوردن تعادلهای زیست محیطی خواهد شد که بە نوبه خود تخریب و نابودی محیط زیست و تهدید زندگی مردم را در پی خواهد داشت.
نگاە جمهوری اسلامی بە محیط زیست و طبیعت ایران تاکنون چطور بودە است؟
ریشه مشکلات و معضلات جاری در همه عرصههای اکولوژیک در ایران نه جنبه تکنیکی، بلکه بیشتر سیاسی و ناشی از دیدگاه ایدئولوژیک حکومت است.
در حالیکه جمهوری اسلامی در قانون اساسی خود بە طور ظاهری نگهداری از محیط زیست را گنجانده است، ولیکن آخوندها در اندیشه و فرهنگ رفتار خود بدین باورند که همه مواهب و امتیازات ذاتی طبیعت و محیط زیست ایران موهبتی الهی است که با انقلاب اسلامی از چنگ غارتگران در نظام گذشته رهایی یافته و اکنون متعلق به عالی ترین درجه روحانیت (ولایت فقیه) جمهوری اسلامی هستند. علی خامنهای در راس این حکومت و دولتهای گوناگون در گذشته و حال، بخشهای زیادی از مناطق با ارزش زیست محیطی را در اختیار نهادهای مذهبی، سپاه پاسداران و شرکتهای دولتی قرار دادند. علاوه بر این، درآمد هنگفت حاصل از فروش نفت و گاز و همچنین کمکهای مالی بینالمللی محیط زیست را یا دزدیدهاند و یا در خدمت دستگاه سرکوب و ترور و سرمایه گذاریهای جنگی در عراق، سوریه، یمن، و لبنان با شعار نابودی اسرائیل گذاشتهاند.
ساختار و تشکیلات اداره محیط زیست رژیم از بالا تا پایین فاسد است. رشوه دادن به مدیران نالایق و کارکنان مورد اعتماد حکومتی، امری عادی محسوب میشود. صلاحیتها در این سازمان نه بر حسب مدیریت و تخصصهای شایسته افراد و منافع محیط زیست بلکه سرسپردەگی آنان به دزدان رده بالاتر حکومتی و انگیزەهای مخرب ایدئولوژیک و مذهبی جمهوری اسلامی است.
جمهوری اسلامی چقدر مسبب بە وجود آمدن وضعیت موجود است؟
دلایل خاصی برای مشکلات زیست محیطی در جمهوری اسلامی وجود دارد که به ندرت در سایر کشورها وجود دارد. فقط چند نمونه را باختصار تشریح می کنم:
برای افراد مذهبی حزب اللهی در ایران کار با چیزهایی مانند لجن، زباله و فاضلابها از جنبه شرعی بگونهای یک پدیده ناپاک و نجس محسوب میشود. حتی فکر کردن به حل ریشهای چنین مشکلاتی در نظام مذهبی حاکم جدی تلقی نمیگردد. بر این اساس، فقدان سیستمهای اصولی دفع منظم و مدیریت انواع زبالهها و پسماند در مناطق مختلف منجر به تشدید آلودگی محیط و نیز آلودگیهای خاک و آب از شیرابه های زباله های صنعتی، بیمارستانی و خطرناک شدهاند.
برای دههها آلودگی صوتی ناشی از پخش بلند سورههای غمانگیز قرآن، اذان و نوحه خوانیهای سیستماتیک از هزاران بلندگوهای مساجد دولتی در شهرها پیامدهای سلامتی و روح و روانی بر مردم بر جای گذاشته است که بە عقیده من پیامدهای آن جدیتر از سر و صدای کامیونها، اتومبیلها و موتورسیکلتهای قدیمی و ترافیک در خیابانهای شهرهای ایران است که حداقل در ساعات شب تا حدودی قطع میشوند. بیماریهای قلبی عروقی، کم شنوایی و بیماریهای روانی که خود را در افزایش پتانسیل پرخاشگری، اختلالات عصبی، اضطراب، استرس و افسردگی نشان میدهند، از شایع ترین بیماریها در میان جمعیت ایران هستند.
زنان ایرانی نه تنها در مرکز سیاستهای سرکوبگرانه قرار دارند، بلکه از سیاستهای محیط زیستی آخوندها نیز به طور نامتناسبی آسیب میبینند. به گفته آیتاللـەها، زنان بدحجاب عامل بلایای طبیعی و زلزله در ایران هستند. در صورتیکه بر اساس دانستنیهای علمی، کشور ما به شدت در معرض خطر تکتونیک صفحات قرار دارند. مثلا امام جمعه زن ستیز اصفهان یوسف طباطبایی نژاد گفت که: مقصر خشک شدن منابع آب سطحی آب آشامیدنی - از رودخانه زاینده رود - زنان بی حجاب اصفهاناند.
محیط بانان منتقد به عنوان مخالفان و جاسوسان علیه نظام دستگیر و شکنجه میگردنند و تشکل و فعالیتهای آزادانه سازمانهای غیردولتی مستقل، سازمانهای مردم نهاد (سمنها) از نظام جمهوری اسلامی در ایران غیرممکن است.
اجازه بدهید تنها یک مورد از آلودگیها، هوا را مثال بزنم. آژانس اطلاعات انرژی آمریكا وسازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۴ گزارش داد که، ایران رتبه دهم تولید كننده گازهای گلخانەای و رتبه هشتم آلودگی هوا را در جهان به خود اختصاص داده است كه مبنای آن تولید گاز دی اكسید كربن، متان و آلاینده های خطرناک كمتر از ١٠ میكرون است. در همین چند روز گذشته حتما خوانده و یا شنیدەاید مقامات هوا شناسی نظام خبر دادند که بر اثر هجوم ریزگردها غلظت آلودگی هوا در شهر اردبیل به بیش از ۲۰۰ میکرون رسیده است. یعنی در این شهر ۲۰ برابر استاندار بین المللی آلایندەهای سمی و خطرناک در اتمسفر هوا موجود است. این وضعیت در کلان شهر تهران بە مراتب وخیمتر است. مثلا کارخانەهای نفت و پتروشیمی و صنعتی بزرگ دیگر که غالبا در مالکیت شرکتهای سپاه و بنیاد امام قرار دارند از سوخت مازوت استفاده میکنند. بر اثر ذرات و گازها و مواد شیمیایی متصاعد به اتمسفر سالیان است که ازدیاد انواع بیماریهای پوستی، سرطانی، ریوی و قلبی کشنده در ایران گزارش میشود.
بر اساس آمارهای رسمی، سالانه بیش از چهل هزار ایرانی بر اثر بیماریهای ناشی از آلودگی محیط زیست و سرطان جان خود را از دست میدهند. همچنین روزانه بیش از ۳۰۰ نفر تنها در تهران به دلیل آلودگی شدید هوا، غلظت بالای ذرات ریزگرد خود را از دست میدهند. همین امر در مورد سایر شهرهای بژرگ نیز صدق میکند.
تاکنون هیچ اطلاعی از سازمان حفاظت محیط زیست آخوندها انتشار نیافته است که زبالههای خطرناک تولید شده در صنایع هستهای، نظامی و نیز در بخشهای گاز و نفت در کجا نگهداری، چال و یا در طبیعت و رودخانه ها رها گشتهاند. این فهرست آنقدر بلند است که من فقط به تعدادی از آنها اشاره کردم. موضوع کمبود، مدیریت و آلودگی آب خود حدیث مفصل دیگری است.
پیشنهاد شما برای احیای محیط زیست ایران چه است؟
حزب سبزهای ایران به این قانونمندی مرحلەای مبارزه یقین دارد که قفل و گره گاه اصلی، سیاسی است و این قفل مانع پیشرفت و توسعه اقتصادی صحیح و مترقی جامعه و مردم ایران در شرایط کنونی است. این قفل شدگی سیاسی همان وجود حاکمیت دیکتاتوری مذهبی و سیاسی- نظامی ولایت فقیه است. همانطور که تجربه نشان داده این رژیم با تمام جناحهایش بدلیل طبیعت و ماهیت اصلی و تغییر ناپذیر خود، ضد تجدد گرایی و مدرنیته و اکولوژی است و اساسا اصلاح پذیر نیست. همانطور که اکنون پس از چهار دهه رشد اعتراضات و شورشهای گسترده آزادیخواهانه مردم و دانشجویان در شهرهای ایران، این واقعیت را بە وضوح نشان میدهد.
برنامه وسیاستهای مشخص و شفاف حزب سبزها هم منطبق با شرایط و خواستهای سیاسی مبارزات مردمی بوده و میتواند در مقطع کنونی در همبسته کردن جنبشهای زیست محیطی و اجتماعی موثر و تاثیر گذار باشد.
حزب سبزهای ایران بدین باور است که توسعه موثر سیاسی دموکراسی مدنی و اکولوژیکی در ایران اساسا با سپردن کار بە دست متخصان و خود مردم امکانپذیر است. از جمله در اداره و توسعه اقتصادی پایدار و حفظ محیط زیست کوشش مردم در مناطق زندگی خودشان بە لحاظ شناخت، تجارب و هویت فرهنگی و علایق خاص و دیرینه شان نسبت به محیط راندمان بالاتری خواهد داشت. یک چنین دیدگاه اکولوژیکی نیاز به ایجاد امکانات لازم و سیاسی خود مختاری مناطق و در ادامه برقراری یک نظام فدرالیست در ایران دارد. از همین رو، به اعتقاد من مبازات حزب دموکرات کوردستان ایران و دیگر نیروهای رزمنده کورد علاوه بر تحقق آزادی و دموکراسی و فدرالیسم در ایران گامی موثر در جهت حل معضلات زیست محیطی نیز محسوب میشود.
دیدگاه و روشهای جامع و همه جانبه عملی وعلمی اکولوژیک سیاسی حزب سبزها بر روی استراتژی توسعه موثر و پایدار بە طور خاص در جستجو و ارائه نمودن پیشنهاد و راه حلهای هماهنگ لازم برای مشکلات و مسایل بسیار ریشهای برای سازندگی ایران فردا، اعم از زیست محیطی، سیاسی، انسانی، فرهنگی اجتماعی، اقتصادی متمرکز است. سیاست و برنامەهای توسعه پایدار متکی بر سه اصل اساسی است: ۱- غلبه کردن بر رکود اقتصادی ۲- بالا بردن سطح معیشت و رفاه مردم ۳ - توجه به حفظ محیط زیست در به ثمر رسیدن دو اصل پیشین.
اجرای یک چنین برنامههای سازندگی تنها بر اساس درک و تحقیقات علوم زیست محیطی و ضروریات آموزش تنوع و مستمر عمومی در بخشهای گوناگون اقتصادی کشور همراه و امکان پذیر خواهد بود. این امر به یک تحول و دگرگونی مثبت معنوی، اخلاقی، عقلانی، علمی در جامعه ایران نیاز دارد که به باور من، انقلاب برای سرنگونی جمهوری اسلامی آن را محقق خواهد کرد.
یکی از مشکلات مهم و اساسی بعد از رژیم جمهوری اسلامی، رفع سریع مشکل بیکاری و ایجاد و توسعه فرصتهای شغلی برای زنان و مردان کشور است. در این زمینه بە خصوص در زنجیرەهای توسعه اقتصاد و صنعت، کشاورزی و خدمات وابسته به محیط زیست امکان ایجاد فرصتهای شغلی جدیدتر نیز امکان پذیر است.
بە طور مثال در وهله اول کارهای آموزشی در بالا بردن سطح دانش و علم همگانی و فنآوری کارگران، کشاورزان توسط تعداد بیشماری از دانشجویان، تحصیلکردگان فارغ التحصیلان و فرهنگیان و … و یا کارهای شغلی علمی تحقیقاتی بە منظور ترسیم و بهبود تکنولوژی قدیمی ماشینها، طراحی و احداث تاسیسات فنی و تخصصی زیر بنای ساختمانی و تکنیکی جوانب مربوط به اکولوژی در شهرسازی، صنعت و کشاروزی و توسعه مناطق روستایی، اقدامات در جهت بهینه کردن و کاربرد موثر مواد خام و اولیه و افزودنیهای سوخت و منابع آب ودر بخشهای اقتصادی، برقی کردن خودرودها و گاز سوز کردن صنایع جهت جلوگیری از آلودگی هوا، ساماندهی مهندسی راهها و سیستمهای حمل و نقل عمومی، برنامەهای تفکیک و دفع اصولی زباله و فاضلابهای خانگی، صنعت و بیمارستانها، استفاده صحیح و موثر از مواد دوباره قابل استفاده و بازیافتی در بخشهای گوناگون اقتصاد و صنعت، مطمئن سازی و احیای دوباره اماکن آلوده دفن زبالەها و مراکز تعطیل شده صنعتی، مکانیابی و استقرار صحیح پروژەهای صنعتی از نظر اکولوژیکی و در قطبهای صنعتی موجود کشور، بازسازی و احیای دوباره جنگلها، پاکسازی منابع آب و همچنین کارهای بازاریابی و توزیع کالاهای صنعتی و صدها مشاغل حقوقی خدماتی و بازرگانی و فنی مربوطه دیگر که با توجه به وجود نیروی انسانی ماهر و متخصص، فرهنگی و علمی دلسوز به محیط زیست در کشور یقینا ممکن و قابل حصول خواهد بود.
سرزمین ایران با مساحت گسترده خود در جغرافیای سیاسی و ارزش اقتصادی اکولوژیک فوقع العاده فراوان و مهم، بین منطقه خزر و خلیج و حساس خاور میانه قرار دارد. دارایی و ذخایر سرشار هیدروکربنی و دومین منابع عظیم گاز طبیعی به عنوان منبع سوخت تکنولوژی برتر محیط زیستی در جهان میباید برای رشد و توسعه پایدار ایران و نیز در رقابت در صنعت محیط زیستی در جهان نقش ویژه خود را ایفا نماید.